۱۳۹۴ شهریور ۱۱, چهارشنبه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (130)

تحلیلی از
گاف سنگزاد 

اگر به زن مسلمان، بگویی:
«تو کشتزار مرد هستی
و مرد می تواند از هر جا که بخواهد به تو در آید»،
چنان عصبانی می شود که
زبانت را از حلقومت بدر می کشد.
اما
اگر همین جمله زشت و توهین آمیز را
به عربی بخوانی
(سوره بقره، آیه 233)
آیه را می بوسد و روی چشمش می گذارد.
اشکش هم ضمنا سرازیر می شود.

·        برای تأمل روی این سخن بهتر است که آن را نخست تجزیه و بعد تحلیل کنیم تا از موضوع خارج نشویم:


1
اگر به زن مسلمان، بگویی:

·        یکی از ایرادات بینشی حاکم بر این سخن، طبقه بندی زنان بر اساس عقیده است.
·        بدین طریق و با این ترفند ـ فرق هم نمی کند که آگاهانه باشد و یا سودجویانه (پراگماتیستی)، از نادانی باشد و یا از تبهکاری  ـ پرولتاریای زن به پرولتاریای مسلمان، مسیحی، یهودی، زرتشتی، بهائی، علی اللهی، یزیدی، آته ئیستی، ناتورالیستی، بودیستی و غیره تقسیم بندی و عملا فرقه فرقه می شود، شقه شقه می شود.
·        یعنی وحدت پرولتاریای زن که از قضا پرولتر ترین پرولتاریا و حداقل پرولتر مضاعف (پرولتر خانه و کارخانه و خیابان و مزرعه و غیره) است، تخریب می شود.
·        این که هنوز چیزی نیست.


2
اگر به زن مسلمان، بگویی:

·        در اثر این طبقه بندی سوبژکتیو (دلبخواهی، الکی، مصلحتی، بنا بر میل و هوس، ذهنی) زنان به مثابه پرولتاریا، به مثابه سوبژکت تاریخ، به مثابه لکوموتیو رهایش اجتماعی، به مثابه منجی بشریت از ذلت چندین هزار ساله، به مثابه بانی و معمار جامعه بی طبقه ی مبتنی بر هارمونی، صلح، آزادی، برابری، خواهری ـ برادری، به جنگ داخلی (جنگ زنان بر ضد زنان) برانگیخته می شوند.

3
·        درست به همین دلیل می توان از ماهیت شعار، به ماهیت طبقاتی طراح شعار پی برد.
·        ماهیت طبقاتی کسی که این طرز تفکر را اشاعه می دهد، فقط می تواند وابستگی به طبقه حاکمه باشد.
·        چون تنها طبقه حاکمه است که برای حفظ وضع موجود و برای توسعه امتیازات رنگارنگ خود، در شقه شقه کردن پرولتاریا ذینفع است.
·        این شعار اگر چه به ظاهر برای دفاع از حقوق زنان داده می شود، ولی ماهیتا بر ضد زنان است.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک فرم نمودین ـ محتوای ماهوی، پدیده و ماهیت، ظاهر و ذات در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 


4
اگر به زن مسلمان، بگویی:

·        معیار معیارها قرار دادن عقیده اتفاقا یکی از معیارهای طبقه حاکمه با عمامه و بی عمامه در سطوح ملی و بین المللی است.
·        معیار معیارها جا زدن عقیده، معیار اصلی فوندامنتالیسم مسیحی (ریگان، بوش)،  سنی و شیعه است.
·        بر اساس همین معیار عقیده است که دول جهان به محور خیر و شر و بشریت به مظهر خیر و شر تقسیم بندی می شود.
·        بر اساس همین معیار عقیده است که جنگ های غارتگرانه امپریالیستی و قتل های آشکار و نهان منفرد و کلکتیو (دسته جمعی) تئوریزه، توجیه و عملی می شوند.

·        بر اساس همین معیار عقیده است که بخش دگر اندیش و از قضا خادم و خیرخواه جامعه، محارب با خدا، دشمن دین و خاین و غیره و غیره جا زده می شود و اگر زجرکش نشد، به دار آویخته می شود و یا تیرباران و اعدام و نیست و نابود می شود. 

·        مفهوم عقیده و واژه های مبتنی بر عقیده یکی از  مفاهیم اصلی و صرفنظر ناپذیر ریگان و بوش و خمینی و بن لادن و ملاعمر و مظاهری و سید قطب و شریعتی و غیره بوده و است.

5
·        معیار معیارها قرار دادن عقیده اما فقط یکی از ترفندهای ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه، از دیرباز است.
·        اگر احیانا دست عمال طبقه حاکمه در این زمینه رو شود، قحط معیارهای سوبژکتیو که نیست.
·        آنگاه جای زن و یا پرولتر مسلمان را زن و یا پرولتر نژاد فلان و بهمان، ملیت فلان و بهمان و غیره می گیرد.

·        اتفاقا یکی از سران جمهوری اجامر در جفنگ رانی اش در ارمنستان به تعویض شلنگ اندازانه ی همین معیار پرداخته  بود:
·        «ما اگرچه تضاد دینی داریم، ولی عوضش، وحدت نژادی داریم.»  (نقل به مضمون)  


6
اگر به زن مسلمان، بگویی:
«تو کشتزار مرد هستی
و مرد می تواند از هر جا که بخواهد به تو در آید»،
چنان عصبانی می شود که
زبانت را از حلقومت بدر می کشد.

·        حالا زن مسلمان، ایدئالیزه می شود.
·        به عرش اعلی برده می شود.
·        به عنوان زنی آگاه به منافع هویتی، شخصیتی و جنسیتی خویش و آماده به دفاع از هویت خویش تصور و تصویر می شود.

·        اما ضمنا دست خود طراح شعار هم رو می شود:
·        چون زنان مسلمان مورد نظر او، داوطلبانه خود را برده و وابسته مرد قلمداد می کنند.

·        زنان دولت اسلامی (داعش) و حزب الله و غیره چه بسا حتی زنجیرهای درونی و برونی خود را نشان رسانه های جهانی می دهند.

·        بخشی از زنان کشور عه هورا خادم عملی و ایده ئولوژیکی فوندامنتالیسم شیعی است.
·        بخشی از زنان دولت اسلامی و یا داعش از داوطلبان انتحار (بمب متحرک) هستند.  
·        کدام زنی از این دار و دسته ها، اعتراضی به «مزرعه مرد بودن خویش و همجنسان خویش» دارد تا زبان از حلقوم طراح شعار بیرون کشد؟   

7
اما
اگر همین جمله زشت و توهین آمیز را 
 به عربی بخوانی
(سوره بقره، آیه 233)
آیه را می بوسد و روی چشمش می گذارد.
اشکش هم ضمنا سرازیر می شود.

·        اکنون همان زن مسلمان که به عرش اعلی برده شده بود، از همان بالا بالاها رها می شود تا به اسفل السافلین سقوط کند:
·        اگر همان جفنگ را به عربی بخوانند، دگم الهی را می بوسد و اشک می ریزد.

·        یعنی زن مسلمان، قادر به تمیز هر از بر نیست.
·        هر جفنگی که به عربی خوانده شود، برایش وحی منزل جلوه گر می شود.

·        ذراتی از حقیقت هم در این شعار هست.
·        ولی منظور طراح شعار از این شعار چیست؟

·        تولید سوء ظن نسبت به متون عربی؟
·        تحقیر زنان مسلمان؟
·        تقبیح زبان عربی و انتقاد از قرآن، ضمن تجلیل از زبان پارسی؟

·        ضمنا ایراد زنان مسلمان فقط در همین جور چیزهای سطحی و احساسی ـ عاطفی است؟

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر