تحلیلی از
مسعود بهبودی
·
دلیل اینکه پیری بلای بدی است،
بزعم فردینان سلین، دیدن عوض شدن چیزهای زیر است:
الف
عوض شدن خانه ها
·
منظور سلین از عوض شدن خانه ها چیست؟
·
شاید مترجم متن مربوطه را درست ترجمه
نکرده باشد.
·
شاید منظور سلین عوض کردن خانه ها
باشد:
·
یعنی نقل مکان از خانه ای به خانه
دیگر باشد.
·
شاید هم منظور او تغییر فرم خانه
ها باشد.
·
مثلا جایگزینی خانه یک و یا دو
طبقه سنتی با عمارت (آپارتمان) چند طبقه مدرن باشد.
·
اکنون سر و کله سؤال سر به زیر مظلوم
پیدا می شود که عوض شدن و یا تغییر خانه ها چه ربطی به خوبی و بدی پیری دارد؟
ب
عوض شدن شماره ها
·
شماره های چی؟
·
شاید منظور سلین شماره خانه ها و
مغازه ها باشد که در اثر توسعه شهر و ده صورت می گیرد.
·
باز هم سر و کله سؤال سابق پیدا می
شود:
·
عوض شدن شماره ها چه ربطی به خوبی
و بدی پیری دارد؟
ت
عوض شدن ترامواها
·
اگر منظور سلین مدرن تر، سریع تر،
راحت تر و مجهزتر شدن ترامواها باشد، این که پدیده ی بدی نیست، تا به دلیل تجربه آن،
پیری بلای بدی گردد.
پ
عوض شدن آرایش سر آدم ها
·
عجب مصیبتی است!
·
عوض شدن آرایش سر آدم ها دلیلی بر
بدی پیری است.
2
·
همه این عوض شدن ها و یا تغییرات،
تغییرات فرمال، صوری، سطحی و ظاهری اند.
·
تغییرات فرمال اما فقط یک طرف مدال
تغییرند.
·
طرف دیگر مدال، تغییرات محتوائی و
یا مضمونی اند.
3
·
ایراد بینشی حریف، دیدن فرم و
فرموش کردن محتوا ست.
·
حریف دیالک تیک فرم و محتوا را به
صورت دوئالیسم همه چیز و هیچ در می آورد.
·
چون محتوا را بکلی فراموش می کند و
فرم را مطلق جا می زند.
·
از همین مسئله می توان گفت که حریف
فردی فرمالیست است.
·
آدمی سطحی و ساده لوح است.
4
·
چون دیدن تغییرات ظاهری و سطحی هنر
بزرگی نیست.
·
جانوران مثلا پرنده های کوچک از
قبیل سینه سرخ و سار و سهره و غیره بلحاظ سطح توسعه شعور، بمراتب پیشرفته تر و بهتر
از فردینان سلین اند.
·
چون پرنده های کوچک ماده به هنگام
تدارک جفتگیری و تخم گذاری و جوجه پروری، علاوه بر فرم و ظاهر زیبای آشیانه،
استحکام ساختاری آن را نیز مورد آزمایش عملی قرار می دهند و چه بسا آشیانه را از
فرط نارضایتی به هم می ریزند تا پرنده نر از نو بسازد و بهتر بسازد.
5
·
تا اینجا که از عوض شدن تو حرفی در
میان نبود.
·
سخن از عوض شدن خانه ها و شماره ها
و ترامواها و آرایش سر آدم ها بود.
·
حواس پرتی همین است، دیگر.
6
·
یکی دیگر از علائم حواسپرتی، سوبژکتیو
تصور کردن عوض شدن ها ست.
·
تغییر قبل از اینکه سوبژکتیو باشد،
قبل از اینکه به میل این و آن بستگی داشته باشد، اوبژکتیو (عینی) است.
·
تعویض فصول سال، تعویض روز و شب،
به عنوان مثال به میل کسی وابسته نیست.
·
تغییر جماد و جانور و انسان ـ قبل
از همه ـ درونی و ذاتی است.
·
ماده و یا واقعیت عینی از جماد تا
نبات و جانور و جامعه تضادمند و خود جنب است.
·
در جنبش خودپوی مدام است.
·
رویش در ذات دانه است.
·
اکسیداسیون و احیا در انتقال
الکترون های ذرات اتمی ماده است.
·
با تغییر درجه حرارت جو زمین، میلیاردها
کنش و واکنش شیمیائی صورت می گیرد.
·
ارگانیسم فردینان سلین و هر کس
دیگر نیز از عناصر شیمیائی تشکیل یافته است که در کنش و اکنش مدام هستند.
·
به همان سان که دیوار خانه ها از
درون پوک می شوند و روزی از خانه تلی از خاک و سنگ باقی می ماند، به همان سان نیز
استخوان بندی اندام موجودات زنده از درون پوک می شود و روزی از فردینان سلین و محمد
امین غباری بیش باقی نمی ماند.
·
عوض شدن کذائی دست کسی نیست.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر