۱۳۹۴ شهریور ۳, سه‌شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (323)


پروفسور دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین

پیشکش
 به
 عبدالصمد کامبخش
  (  ۱۲۸۲ ـ ۱۳۵۰ )  

بخش نهم
 ماتریالیسم و دیالک تیک از زمان لنین.
 نقد ماتریالیسم به مثابه نقد مارکسیسم

 آنتونیو گرامشی (1891 ـ 1937)
فیلسوف مارکسیست، نویسنده، ژورنالیست، سیاستمدار
از مؤسسین حزب کمونیست ایتالیا
نماینده مجلس ایتالیا (از 1924 تا بازداشتش در 1926)
نگارنده دفاتر 32 گانه زندان که منابع مارکسیستی مهمی اند.
آزادی از زندان در (21 آوریل 1937) و مرگ در پی خونریزی مغزی 6 روز بعد، در (27 آوریل 1937)
در تشییع جنازه آنتونیوی 46 ساله
 فقط برادر و خواهر و شوهر خواهرش
 اجازه شرکت یافتند.  
 ادامه

13
·        با جداسازی بوخارینی فلسفه از جامعه شناسی، به عبارت دیگر، با یکسان قلمداد کردن ماتریالیسم تاریخی با جامعه شناسی مارکسیستی، پوزیتیویسم وارد مارکسیسم می شود و از مارکسیسم توقع می دارد که «قوانین توسعه جامعه بشری را بطور آزمایشی برجسته کند» و آینده ای را پیش بینی کند که بطور خودپو و خود به خودی واقعیت می یابد و نه بوسیله انسان ها.
·        (آنتونیو گرامشی، «ماتریالیسم تاریخی»، ص 157)

14
·        تأملات و تفکرات آنتونیو گرامشی راجع به مفهوم ماده، تاریخ ماتریالیسم و مشروعیت میراث ماتریالیستی در مارکسیسم، برخورد انتقادی با طرح های متخذه از علوم طبیعی در دیالک تیک دارد و برخورد تأییدی با هیستوریزاسیون (تاریخیت بخشیدن) مقوله ماده.
·        مطالبه ی آنتونیو گرامشی از قرار زیر است:
·        «ماده را نباید به معنی مواد شیمیائی تلقی کرد.
·        ماده را باید به مثابه چیزی تلقی کرد که بطور اجتماعی و تاریخی برای تولید، سازمانیافتگی کسب کرده است.»
·        (همانجا، ص 200)      

15
·        به نظر آنتونیو گرامشی، انتقاد بوخارین «از ارزش علوم به اصطلاح دقیقه و یا علوم فیزیکی (علم الاشیاء)» آغاز می شود تا نسبت به نواقص و معایب «موضع به اصطلاح بت واره گشته علوم دقیقه در فلسفه پراتیک» غر زده شود.
·        (همانجا، ص 174)     

16
·        آنتونیو گرامشی در مقابل «ماتریالیسم متافیزیکی» و طرح اوبژکتیویته ی (عینیت) آن به طرز زیر ابراز نظر می کند:
·        «ما واقعیت را تنها در رابطه با انسان ها می شناسیم.
·        از آنجا که انسان به معنی اجتماعیِ شدن (تغییر یافتن، دگرگون گشتن)  است، شناخت و واقعیت نیز به معنی شدن هستند، اوبژکتیویزاسیون (عینیت بخشیدن) نیز یک شدن است و الی آخر.»    
·        (همانجا، ص 177)  

17
·        خط فکری تاریخی اصلی آنتونیو گرامشی که بر دیالک تیک پراتیک سمتگیری کرده و بر لنین منسوب است، دربرگیرنده ی تأملات انتقادی نیز هست.

·        مراجعه کنید به پراتیک، دیالک تیک پراتیک و تئوری در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

18
·        آنتونیو گرامشی می نویسد:
·        اثر انگلس تحت عنوان «آنتی دورینگ» به ممان هائی (گشتاورهائی) اشاره دارد که می توانند در مورد انحرافات بوخارین نیز معتبر باشند.
·        (همانجا، ص 179)      

19

باروک
به تاریخ هنر در اروپا (1575 ـ 1770) اطلاق می شود.

·        در کانون نقد آنتونیو گرامشی، صدور رأی قطعی بر ضد «اولترا ماتریالیسم» بوخارین قرار دارد که به «به فرم باروک واره ی ایدئالیسم انتزاعی» منجر شده است:
·        «اثر بوخارین تحت عنوان «درسنامه قابل فهم برای همه» نفهمیده که بدین طریق، جهان بینی فلسفه پراتیک، «خودمختاری علمی خود را، موضع (سنگر) خود در مقابل علوم طبیعی را و بمراتب بدتر، موضع خود در مقابل علمتصویر مغشوش در افکار عمومی را که مشخصه نگرش مبتذل و ساده لوحانه عوام الناس است»، تسلیم می کند.
·        (همانجا، ص 201)   

20
·        «فلسفه پراتیک» آنتونیو گرامشی، دفاعیات قاطعانه پر شور او از دیالک تیک است، ولی به هیچ وجه من الوجوه، بر ضد ماتریالیسم نیست.  

21
·        «فلسفه پراتیک» آنتونیو گرامشی، بدون مبادرت به مبالغه، چالش بر ضد ماتریالیسم مکانیکی را پی می گیرد، برنامه مارکسی ماتریالیسم عملی (ماتریالیسم رزمنده. مترجم)  را که لنین بطور نظری و سیاسی ادامه داده، از سر می گیرد.

22
·        مسئله مهم این است که «فلسفه پراتیک» آنتونیو گرامشی، خوداندیشی انتقادی مارکسیسم بین الملل سوم در چارچوب جنبش کارگری ـ کمونیستی است.  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر