پروفسور
دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم
برگردان
شین میم شین
پیشکش
به
امیر
نیک آیین
بخش
هشتم
پایان ماتریالیسم فلسفی در ایراسیونالیسم فلسفی
بورژوائی
و
اثبات ضد ایراسیونالیستی ماتریالیسم
اسلوبی توسط علمتئوری
ادامه
70
·
«نبرد من» آدولف هیتلر چیزی جز مجموعه ای از
پیشداوری ها و طرح های نبرد ایده ئولوژیکی بورژوائی نیست که قبل از او سرهم بندی
شده بودند:
·
هیتلر می نویسد:
·
«بویژه زبان آلمانی ما، واژه ای دارد که به
طرز با عظمتی عمل بنا بر معنای «همبودی» ـ اخلاقی آن است و آن عبارت است از «انجام
تکلیف»
·
موضع اصلی حاصل از انجام تکلیف را
ما ایدئالیسم می نامیم.
·
ایدئالیسم ضد اگوئیسم و سود شخصی
جوئی است.
·
ایدئالیسم به نظر ما عبارت است از
فداکاری و از جان گذشتگی فرد فرد افراد در راه جمعیت، در راه اعضای همبود.»
·
(آدولف هیتلر،«نبرد من»، ص 636 ـ 640)
71
·
ایده ئولوژی دولت پیشوائی فاشیستی
از سوئی ماتریالیسم، مارکسیسم، بلشویسم و « پلوکراتی» (ثروت سالاری) یهودی را یکسان قلمداد می کند و از سوی دیگر، ایدئالیسم،
ناسیونال ـ سوسیالیسم، «همبود آدم های آلمانی» و تصورات دمخور با سوسیال ـ داروینیسم و راسیسم را یکسان تلقی می
کند.
72
آرنولد گلن (1904 ـ 1976)
جامعه شناس و فیلسوف آلمانی
نماینده آنتروپولوژی فلسفی
همراه با هلموت پلسنر و ماکس شلر
حریف آدورنو از موضع محافظه کاری
·
قرابت لغزان مارتین هایدگر و
آرنولد گلن به دار و دسته هیتلر، نشانه بارز وجود رابطه درونی میان ایراسیونالیسم بورژوائی و فاشیسم است.
·
مراجعه کنید به ایراسیونالیسم (خردستیزی) در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
73
مارتین هایدگر (1889 ـ 1976)
فیلسوف آلمانی در سنت فنومنولوژی هاسرل، فلسفه حیات ویلهلم دیلتی،
اگزیستانسیالیسم کیرکگارد
منتقد فلسفه غرب و توسعه درک جدیدی از انسان و جهان
از ایدئولوگ های سینه چاک فاشیسم آلمان
·
اثر هایدگر تحت عنوان «وجود و زمان»
(1927) هدف خود را غلبه بر «تلاش های معرفتی ـ نظری در جهت حل مسئله واقعیت (رئالیته)»
می داند.
الف
·
بررسی «اگزیستانسیال ـ اونتولوژیکی»
هایدگر در صدد نشان دادن این است که «در تحلیل اگزیستانسیال هستی، واقعیت باید به
مثابه مسئله اونتولوژیکی پس گرفته شود.»
·
(هایدگر، «وجود و زمان» (1927)، 1960، ص 208)
ب
·
انتقاد از جهان چیز واره گشته بر
ضد «توضیح اونتولوژیکی» است که مدعی وجود «کاراکترهای وجود از قبیل جوهریت، مادیت،
انبساط و همجواری» است:
·
«موجود گرفتار در دلهره که ما می بینیم، بطور ماقبل اونتولوژیکی نیز نخست،
مستور است.
·
نامیدن چیزها به مثابه موجودات «نخست
موجود»، بلحاظ اونتولوژیکی اشتباه است.»
ت
·
چیزها بزعم هایدگر، عبارتند از «چیزهائی
که ما در رابطه نگرانی آمیز با آنها سر و کار داریم.»
پ
·
«ما به هر موجود که در حالت نگرانی برخورد می
کنیم، چیز می گوییم.»
ث
·
«نوع وجود چیز را، که آن چیز خود را در آن نمودار
می سازد، دسترس پذیری می نامیم.»
ج
·
«فقط نگرش تئوریکی بر چیز از فهم دسترس پذیری
عاجز است.»
·
(همانجا، ص 68)
74
·
انتقاد هایدگر از راسیونالیسم کارتزیانیستی
(خردگرائی دکارت) نشاندهنده هدف و آماج او از «تحلیل هستی» است:
·
«ایده و اندیشه ی وجود به مثابه همیشه دسترس
پذیر، فقط برانگیزنده تعیین افراطی وجود درونجهانی موجودات و تعیین هویت آنها در
جهان بطور کلی نیست.
·
این ایده و اندیشه، ضمنا مانع تحت
نظر قرار دادن بلحاظ اونتولوژیکی مناسب هستی می شود:
·
بدین وسیله اما انحراف کامل از دیدن
حتی خصلت شالوده ریزی شده هر شناخت حسی و قابل فهم و انحراف کامل از فهم آن به مثابه
امکانی برای وجود در جهان صورت می گیرد.»
75
·
موضع هایدگر نسبت به مسئله واقعیت (رئالیته)
با نفی (انکار) «شیئیت مادی چیزها» و «همیشه دسترس پذیری چیزها» نشانه
گذاری می شود:
·
(همانجا ص 98)
الف
·
«مسئله واقعیت بدین معنی که آیا جهان خارجی
وجود دارد و آیا وجود جهان خارجی قابل اثبات است، خود را به مثابه چیزی محال و
امکان ناپذیر نشان داده است.
ب
·
نه فقط به این دلیل که نهایتا به بن
بست های غیرقابل خروج منتهی می شود، بلکه به این دلیل که خود موجود که در موضوع
این مسئله قرار دارد، مسئله ای از این قبیل را رد می کند.»
76
·
هم تلاش رئالیستی و هم تلاش ایدئالیستی
برای حل مسئله واقعیت مردود اعلام می شود.
·
نه فقط به این دلیل که آن، «بلحاظ معرفتی
ـ نظری به اشتباه می انجامد، بلکه به دلیل غفلت از تحلیل اگزیستانسیال هستی بطور
کلی، اصلا زمینه لازم برای مسئله بطور فنومنال (نمودین) تضمین شده، فراهم نمی آید.»
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر