۱۳۹۴ تیر ۳۱, چهارشنبه

سیری در جهان بینی نظامی گنجوی (8)


مسعود بهبودی

پیشکش به شاعر توده و حزب توده
سیاوش کسرائی
ستاینده پیگیر فرهادها

به تیشه روی خارا می ‌خراشید
چو بید از سنگ، مجرا می‌ تراشید

·        معنی تحت اللفظی:
·        فرهاد با تیشه به تراشیدن سنگ خارا می پرداخت.
·        آن سان که انگار نه از سنگ، بلکه از بید، بستری برای رود مهیا می ساخت (کانال کشی می کرد. )  

·        نظامی در این بیت، کانال کشی سنتی از چوب نرم بید را با کانال کشی فرهاد از سنگ سخت مورد مقایسه قرار می دهد و ضمنا از مهارت عملی و علمی فرهاد پرده برمی دارد.
·        نظامی ضمنا نمی داند که آلترناتیو و بدیلی برای حمل شیر از آن سوی کوه عرضه می کند:
·        شیرین اگر شعور داشت، می توانست کانالی از چوب بید بزند و فرهاد را به زحمت نیندازد.

1
به تیشه روی خارا می ‌خراشید
چو بید از سنگ، مجرا می‌ تراشید

·        نظامی در این بیت، به زبان فردوسی از هنرمندی فرهاد پرده برمی دارد.
·        فردوسی کرد و کار فرهاد را در مقوله هنر تجرید می کند.
·        فرهاد در فلسفه فردوسی، هنرمندی است.
·        فرهاد هنرمند مولدی است.

2
به هر تیشه که بر سنگ آزمودی
دو همسنگش جواهر مزد بودی

·        معنی تحت اللفظی:
·        دستمزد درخور به فرهاد بابت هر ضربه اش بر سنگ، مضاعف همان ضربه از گوهر بود.

·        نظامی برای توضیح ارج و ارزش کار فرهاد، به فرمولبندی غیر منطقی غریبی دست می زند:
·        فرق نظامی با سعدی و فردوسی همین جا ست.
·        در آثار و اشعار سعدی و فردوسی بندرت می توان به چنین ضعف های تبیینی و منطقی برخورد.

3
به یک ماه از میان سنگ خارا
چو دریا کرد جوئی آشکارا

ز جای گوسفندان تا در کاخ
دو رویه سنگ ها زد شاخ در شاخ

چو کار آمد به آخر حوضه ‌ای بست
که حوض کوثرش زد بوسه بر دست

·        معنی تحت اللفظی:
·        در عرض یک ماه از میان سنگ سخت، جوئی شبیه دریا پدید آورد.
·        فردها از جایگاه گوسفندان تا قصر شیرین، کانالی از سنگ کشید و در پایان کانال حوضچه ای ساخت که زیباتر از حوض کوثر بود.

·        نظامی اکنون از هنر عملی و نظری فرهاد پرده برمی افتد:
·        کار فرهاد هم بلحاظ کمی و هم بلحاظ کیفی درخور ستایش بوده است:
·        در مدتی کوتاه (کمیت) کانال مستحکمی و حوضچه   زیبائی تولید کرده است.

4
چنان ترتیب کرد از سنگ، جوئی
که در درزش نمی‌ گنجید موئی

در آن حوضه که کرد او سنگ بستش
روان شد آب گفتی ز آب دستش
سنگ بست یعنی سنگ چین
آبدست یعنی زاهد پاک و پارسا

·        معنی تحت اللفظی:
·        جوئی که فرهاد از دل سنگ کشید، درزی به قطر موئی حتی نداشته است.
·        در حوضچه ای که فرهاد از سنگچین ساخت، آب چنان روان می شد که انگار از دست زاهدی پاکدست روان می شود.
·        منظور نظامی زلالی آب است.

·        نظامی در این بند شعر، از مهارت نظری، عملی و هنری فرهاد پرده برمی دارد.

5
بنا چندان تواند بود، دشوار
که بنا را نیاید تیشه در کار

·        معنی تحت اللفظی:
·        عمارت در صورتی دشوار خواهد بود که معمار قادر به استفاده درخور از وسایل کار  نباشد.

·        عظمت فکری و فلسفی نظامی اکنون ذره ذره خودنمائی می کند:
·        نظامی اکنون از خطه خاص به عالم عام و از عرصه مشخص به عرصه مجرد عبور می کند:
·        از کانالکشی فرهاد به عالم فکر و فلسفه.

6
بنا چندان تواند بود، دشوار
که بنا را نیاید تیشه در کار

الف  
·        نظامی در این بیت، دیالک تیک تولید را به شکل دیالک تیک عمارت (ساختمان، بنا) بسط و تعمیم می دهد.

ب
·        بعد دیالک تیک تولید را به شکل دیالک تیک مولد و وسیله کار و یا به شکل دیالک تیک بنا و وسایل ساختمان و یا به شکل دیالک تیک فرهاد و تیشه بسط و تعمیم می دهد.

ت
بنا چندان تواند بود، دشوار
که بنا را نیاید تیشه در کار

·        نظامی ضمنا از دیالک تیک اندیشه و عمل پرده برمی دارد:
·        اگر بنا و معمار (فرهاد) مسلط به علم و فوت و فن عملی بنائی، ساختمان و یا معماری نباشد و از کاربست ابزار کار عاجز باشد، ساختمان عمارتی و یا کانالکشی از سنگ مشکل خواهد بود:
·        پیش شرط عمل، تسلط به کاربرد ابزار عمل است.

·        نظامی در این بیت کدام دیالک تیک عینی را زیور شعر می پوشاند؟

پ

بنا چندان تواند بود، دشوار
که بنا را نیاید تیشه در کار

·        نظامی دیالک تیک سوبژکت ـ ابزار ـ اوبژکت را به شکل دیالک تیک بنا ـ تیشه ـ سنگ بسط و تعمیم می دهد.
·        ابزار حلقه واسط میان سوبژکت و اوبژکت است
·        تیشه پل پیوند میان فرهاد و سنگ است.

·        از دید نظامی اگر فرهاد به فوت و فن کاربرد تیشه آگاه نبود، کانالکشی آسان نبود.

ث
·        آنچه نظامی با زبان ساده تبیین می دارد، بعدها در مارکسیسم بطرز علمی توضیح همه جانبه داده خواهد شد.

·        مراجعه کنید به شیوه تولید، نیروهای مولده، ابزار کار در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر