مسعود
بهبودی
پیشکش
به شاعر توده و حزب توده
سیاوش
کسرائی
ستاینده
پیگیر فرهادها
به
تیشه روی خارا می خراشید
چو
بید از سنگ، مجرا می تراشید
·
معنی تحت اللفظی:
·
فرهاد با تیشه به تراشیدن سنگ خارا
می پرداخت.
·
آن سان که انگار نه از سنگ، بلکه از
بید، بستری برای رود مهیا می ساخت (کانال کشی می کرد. )
·
نظامی در این بیت، کانال کشی سنتی
از چوب نرم بید را با کانال کشی فرهاد از سنگ سخت مورد مقایسه قرار می دهد و ضمنا
از مهارت عملی و علمی فرهاد پرده برمی دارد.
·
نظامی ضمنا نمی داند که آلترناتیو و
بدیلی برای حمل شیر از آن سوی کوه عرضه می کند:
·
شیرین اگر شعور داشت، می توانست
کانالی از چوب بید بزند و فرهاد را به زحمت نیندازد.
1
به
تیشه روی خارا می خراشید
چو
بید از سنگ، مجرا می تراشید
·
نظامی در این بیت، به زبان فردوسی
از هنرمندی فرهاد پرده برمی دارد.
·
فردوسی کرد و کار فرهاد را در
مقوله هنر تجرید می کند.
·
فرهاد در فلسفه فردوسی، هنرمندی
است.
·
فرهاد هنرمند مولدی است.
2
به
هر تیشه که بر سنگ آزمودی
دو
همسنگش جواهر مزد بودی
·
معنی تحت اللفظی:
·
دستمزد درخور به فرهاد بابت هر
ضربه اش بر سنگ، مضاعف همان ضربه از گوهر بود.
·
نظامی برای توضیح ارج و ارزش کار
فرهاد، به فرمولبندی غیر منطقی غریبی دست می زند:
·
فرق نظامی با سعدی و فردوسی همین
جا ست.
·
در آثار و اشعار سعدی و فردوسی بندرت
می توان به چنین ضعف های تبیینی و منطقی برخورد.
3
به
یک ماه از میان سنگ خارا
چو
دریا کرد جوئی آشکارا
ز
جای گوسفندان تا در کاخ
دو
رویه سنگ ها زد شاخ در شاخ
چو
کار آمد به آخر حوضه ای بست
که
حوض کوثرش زد بوسه بر دست
·
معنی تحت اللفظی:
·
در عرض یک ماه از میان سنگ سخت،
جوئی شبیه دریا پدید آورد.
·
فردها از جایگاه گوسفندان تا قصر
شیرین، کانالی از سنگ کشید و در پایان کانال حوضچه ای ساخت که زیباتر از حوض کوثر
بود.
·
نظامی اکنون از هنر عملی و نظری فرهاد
پرده برمی افتد:
·
کار فرهاد هم بلحاظ کمی و هم بلحاظ
کیفی درخور ستایش بوده است:
·
در مدتی کوتاه (کمیت) کانال مستحکمی
و حوضچه زیبائی تولید کرده است.
4
چنان
ترتیب کرد از سنگ، جوئی
که
در درزش نمی گنجید موئی
در
آن حوضه که کرد او سنگ بستش
روان
شد آب گفتی ز آب دستش
سنگ بست یعنی سنگ چین
آبدست یعنی زاهد پاک و پارسا
·
معنی تحت اللفظی:
·
جوئی که فرهاد از دل سنگ کشید،
درزی به قطر موئی حتی نداشته است.
·
در حوضچه ای که فرهاد از سنگچین
ساخت، آب چنان روان می شد که انگار از دست زاهدی پاکدست روان می شود.
·
منظور نظامی زلالی آب است.
·
نظامی در این بند شعر، از مهارت
نظری، عملی و هنری فرهاد پرده برمی دارد.
5
بنا
چندان تواند بود، دشوار
که
بنا را نیاید تیشه در کار
·
معنی تحت اللفظی:
·
عمارت در صورتی دشوار خواهد بود که
معمار قادر به استفاده درخور از وسایل کار نباشد.
·
عظمت فکری و فلسفی نظامی اکنون ذره
ذره خودنمائی می کند:
·
نظامی اکنون از خطه خاص به عالم عام
و از عرصه مشخص به عرصه مجرد عبور می کند:
·
از کانالکشی فرهاد به عالم فکر و فلسفه.
6
بنا
چندان تواند بود، دشوار
که
بنا را نیاید تیشه در کار
الف
·
نظامی در این بیت، دیالک تیک تولید
را به شکل دیالک تیک عمارت (ساختمان، بنا) بسط و تعمیم می دهد.
ب
·
بعد دیالک تیک تولید را به شکل دیالک
تیک مولد و وسیله کار و یا به شکل دیالک تیک بنا و وسایل ساختمان و یا به شکل دیالک
تیک فرهاد و تیشه بسط و تعمیم می دهد.
ت
بنا
چندان تواند بود، دشوار
که
بنا را نیاید تیشه در کار
·
نظامی ضمنا از دیالک تیک اندیشه و
عمل پرده برمی دارد:
·
اگر بنا و معمار (فرهاد) مسلط به
علم و فوت و فن عملی بنائی، ساختمان و یا معماری نباشد و از کاربست ابزار کار عاجز
باشد، ساختمان عمارتی و یا کانالکشی از سنگ مشکل خواهد بود:
·
پیش شرط عمل، تسلط به کاربرد ابزار
عمل است.
·
نظامی در این بیت کدام دیالک تیک عینی
را زیور شعر می پوشاند؟
پ
بنا
چندان تواند بود، دشوار
که
بنا را نیاید تیشه در کار
·
نظامی دیالک تیک سوبژکت ـ ابزار ـ اوبژکت
را به شکل دیالک تیک بنا ـ تیشه ـ سنگ بسط و تعمیم می دهد.
·
ابزار حلقه واسط میان سوبژکت و اوبژکت
است
·
تیشه پل پیوند میان فرهاد و سنگ
است.
·
از دید نظامی اگر فرهاد به فوت و
فن کاربرد تیشه آگاه نبود، کانالکشی آسان نبود.
ث
·
آنچه نظامی با زبان ساده تبیین می دارد،
بعدها در مارکسیسم بطرز علمی توضیح همه جانبه داده خواهد شد.
·
مراجعه کنید به شیوه تولید، نیروهای
مولده، ابزار کار در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر