۱۳۹۴ تیر ۲۰, شنبه

نیهلیسم اخلاقی (8)


انتقاد رادیکال از اخلاق
از سوفیست ها تا نیچه 
پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین

37
·        در کانون این کتاب، تزها و استدلالاتی قرار خواهند داشت که روی هم رفته، حداقل قابل امتحان و یا بلحاظ تاریخی پر نفوذ بوده اند.
·        این کتاب به مسائل زیر خواهد پرداخت:

1
·        آیا درست است که انتقاد نیچه ازا خلاق اغلب تأیید می شود؟
·        آیا در تاریخ فلسفه بهانه هائی وجود داشته که اخلاق بطور جدی زیر علامت سؤال قرار داده شده است؟

·        سلسله فلاسفه ای که این سؤال بدان مربوط می شود، کوتاه است:

2
(فصل دوم این کتاب)

·        در آثار نیچه بخش عمده استدلالات مربوط به انتقاد از اخلاق توسعه یافته تا آن زمان، جمع آوری شده و سمتگیری عملی غیر اخلاقی طرح ریزی شده است.

3
   (فصل سوم این کتاب)


·        کیرکگارد با افکار خود، «تعلیق اخلاقیات» را اعلام می دارد و فرم مذهبی ئی از «نیهلیسم اخلاقی» را بنیانگذاری می کند و بدین طریق مسئله مربوط به رابطه مسیحیت و اخلاق را بطرز هیجان انگیزی (دراماتیکی) به اوج می رساند.

4
(فصل چهارم این کتاب)
 
·        مارکس و انگلس ایده عدالت (داد) و اخلاق بطور کلی را   تحت سوء ظن ایده ئولوژیکی قرار می دهند و استدلالات تاریخی ـ فلسفی بر علیه آن  مطرح می سازند.

5
(فصل پنجم این کتاب)


مارکوی ده سد (1740 ـ 1814)  
نویسنده
فیلسوف
اریستوکرات فرانسوی
مؤلف قصه کوتاه
اثر معروف او
سکسوئالیته لیبرال

·        مارکوی ده سد که انتقاد غیر عادی، ولی بلحاظ نظری فرمولبندی شده اش از اخلاق، سند اصلی برای تز «دیالک تیک روشنگری» (هورکهایمر، آدرنو) بوده و   منشاء واقعی نیهلیسم اخلاقی را در انتقاد از سنت روشنگری می داند.
6
(فصل ششم این کتاب)

·        سفسطه گران (سوفیست ها) که افلاطون را در مکالماتش به دفاع از حق قوی تر ها (هر که زورش بیشتر، محق تر) و اگوئیسم رادیکال برمی انگیزند.

7
(فصل هفتم این کتاب)
 
·        آنتی فون و دو سفسطه گر دیگر که تصورات اخلاقی رایج و رسمی را زیر علامت سؤال قرار می دهند.

8
(فصل هشتم این کتاب) 

·        نهایتا نظری بر انتقاد از اخلاق در حال حاضر انداخته می شود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر