تحلیلی از
ید الله سلطانپور
چرا
هیچ کس دیگر کله شقی نمی کند و در یک نبرد عاشقانه،
رقیب را به «دوئل» فرانمی خواند؟
رقیب را به «دوئل» فرانمی خواند؟
·
برای پاسخ به این پرسش، نخست باید
از خود پرسید:
·
چرا فتوره چی چنین سؤالی را به
عنوان سؤالی «انتقادی» ـ «انقلابی» ـ اعتراضی مطرح می سازد؟
1
چرا
هیچ کس دیگر کله شقی نمیکند و در یک نبرد عاشقانه،
رقیب را به «دوئل» فرانمی خواند؟
رقیب را به «دوئل» فرانمی خواند؟
·
فرض کنیم از همین فردا، همه سکنه
کشور عه هورا کله شق شوند و وارد نبر رهائی بخش «عاشقانه» گردند.
·
چه معضلی از معضلات این جهنمدره حل
خواهد شد؟
2
چرا
هیچ کس دیگر کله شقی نمیکند و در یک نبرد عاشقانه،
رقیب را به «دوئل» فرانمی خواند؟
رقیب را به «دوئل» فرانمی خواند؟
·
سؤال دوم این است که فتوره چی از
کجا می داند که در کشور عه هورا، قحط کله شق و چاقوکش و چاقوکشی (دوئل) است؟
3
·
اگر فتوره چی سری به پارلمان کشور
می زد، متوجه می شد که دوئل میان اجامر جمهوری در دستور روزمره ی روز است.
·
به جای «حرف زدن» (فتوره چی) یا
پارس و پرخاش می کنند و یا به جان یکدیگر می افتند.
4
·
ظاهرا شمپانزه ها با خشم و خشونت ریخته
اند سر قبر داروین و سنگ قبرش را خرد و خراب کرده اند.
·
دلیل این لشکرکشی شمپانزده ها این
بوده که داروین گفته:
·
«اجداد این آدم ها، شمپانزه بوده اند.»
5
·
همین فحاشی ها و چاقوکشی ها ـ در
تحلیل نهائی ـ جزو «نبردهای عاشقانه»
نیستند؟
·
برای اینکه آدم ها در آخر الزمان،
فکر و ذکری جز سکس ندارند و هر کرد و کار شان بطور مستقیم و یا غیر مستقیم، بطور
با واسطه و یا بی واسطه، با بند تنبان شان در رابطه است.
6
·
اصلا خود مسئله حجاب و نهادهای متنوع
ارشاد و چوب و چماق برای حراست از حجاب، محتوائی جز «نبرد عاشقانه» ندارند.
·
اجامر جمهوری همه از دم عاشقند و
سودائی جز «نبردهای عاشقانه» چه بسا حتی
با خویشتن خویش و خویشان خویش ندارند:
الف
·
برخی از «عنگلابیون» سر دختر و
خواهر خود را در «نبردهای عاشقانه» می
برند و بر سر دیوار خانه به نمایش می گذارند.
·
غیرت «عنگلابی» و یا حراست حرفی و
عملی از ناموس، چیزی جز دوئل و «نبردهای عاشقانه»
نیست.
ب
·
«نبردهای عاشقانه» از این دست را شاه عباس
صفوی ـ شیعه اثنی حشری ـ پیشاپیش کرده است:
·
او فرمان می دهد که مادرش را به
جرم عیاشی در وسط میدان شقه شقه کنند و خیلی کارهای خیلی خیلی خوب دیگر از این
قبیل انجام می دهد.
ت
·
دلیل اصلی روی «کار» آمدن و روی
«کار» آوردن جمهوری اجامر هم ـ در تحلیل نهائی ـ «نبردهای عاشقانه» بوده است.
·
جرم اصلی دربار پهلوی نه لغو
فئودالیسم و گذار به کاپیتالیسم، بلکه حذف حجاب بوده است.
·
اگر فتوره چی اندکی پیر می بود،
اعلامیه های اجامر در مساجد و هیئت های عزاداری به دستش می رسید و دیگر از این
سؤالات طرح نمی کرد.
7
چرا
هیچ کس دیگر کله شقی نمی کند و در یک نبرد عاشقانه،
رقیب را به «دوئل» فرانمی خواند؟
رقیب را به «دوئل» فرانمی خواند؟
·
از فتوره چی چه پنهان که دوئل از
آیین های دوره فئودالیسم بوده است.
·
از کسب و کارهای اشرافیت بنده دار
و فئودال در قرون وسطی بوده است.
·
از سجایای اخلاقی و طبقاتی
فئودالیسم واپسین بوده است.
·
چون از صفات بارز اعضای طبقات
اجتماعی واپسین (اشرافیت بنده دار و فئودال واپسین و بورژوازی واپسین)، تنفر از
زندگی و تجلیل از مرگ است.
8
دومه نیکو لوسوردو (متولد 1941)
مؤلف همبود، مرگ،
هایدگر و ایدئولوژی جنگ (1995)
·
دومه نیکو لوسوردو، کتابی در این
باره نوشته است:
همبود،
مرگ، هایدگر و ایدئولوژی جنگ (1995)
·
ایکاش فتوره چی به جای ترجمه جفنگ
های هابرمس، همین اثر لوسوردو را ترجمه می کرد.
·
به روایت لوسوردو، ویتگن اشتاین
معروف یکی از داوطلبان شرکت در جنگ بود و در جبهه از فرط فشار پسیکولوژیکی قصد
خودکشی داشت.
·
چون سربازان عادی اصلا علاقه ای به
مرگ نداشتند.
·
این تنفر مردم از مرگ، بنظر ویتگن
اشتاین فاجعه بشری بوده است.
9
·
بزعم اعضای طبقات اجتماعی واپسین،
زندگی چیز کثیف نفرت انگیزی است.
·
اگر فتوره چی شک و تردید داشت، سری
به آثار صادق هدایت و شاملو و شریعتی و فاشیست ها و فوندامنتالیست های حی و حاضر
بزند.
·
همسر شاملو اعتراف می کند که همیشه
و هنوز «وسوسه خودکشی» داشته و دارد.
·
این مگر چیزی جز دوئل با خویشتن
خویش است؟
·
صادق دیگری به نام صادق خلخالی هر
نفسکشی را چشم بسته تیرباران می کرد و می گفت:
·
«اگر اشتباه کرده باشیم و او بیگناه باشد،
باشد.
·
عوضش در آن صورت، به بهشت برین می
رود و عیش مدام به نصیب می برد.»
10
·
در همین تئوری صادق خلخالی ـ خواهر
زاده صادق قبلی ـ فضیلت دوم طبقات اجتماعی واپسین عربده می کشد:
·
فضیلت سکس و یا «نبرد عاشقانه.»
11
چرا
هیچ کس دیگر کله شقی نمی کند و در یک نبرد عاشقانه،
رقیب را به «دوئل» فرانمی خواند؟
رقیب را به «دوئل» فرانمی خواند؟
·
ضمنا دیری است که تحت توطئه اخلاقی
طبقه حاکمه، عشق هتک حرمت شده است.
·
عشق دیگر معنی ندارد.
·
برای اینکه عشق برهنه و عریان در
فرم سکس ریخته زیر دست و پا.
·
هر کودکی حتی می تواند مفت و مجانی،
24 ساعته، عشق ناب و یا سکس تمام عیار (هارد کر)
ببیند و کیف خر کند.
·
سرمایه داری واپسین ضمنا با همین
دوئل، با همین «نبرد عاشقانه» انتگریزه
(همپیوند) شده است.
·
با خیلی چیزهای دیگر نیز.
·
با فوتبال و مد و موزیک و
فوندامنتالیسم و ایراسیونالیسم و نئونازیسم و نئوفاشیسم و غیره نیز.
12
چرا
هیچ کس دیگر کله شقی نمی کند و در یک نبرد عاشقانه،
رقیب را به «دوئل» فرانمی خواند؟
رقیب را به «دوئل» فرانمی خواند؟
·
اگر فتوره چی سری به فیس آباد بزند،
متوجه وفور سهل و آسان «عشق» (سکس) هم می شود.
·
کسی سودائی جز همین ایدئال سلب
ایدئالیته شده ندارد.
·
غریزه فرمانفرمای مطلق شده است.
·
همه از دم، در جست و جوی چیزی اند
که ریخته زیر دست و پا.
·
حتما مخبر صادق از چنین پدیده ای
در آخر الزمان خبر داده است.
·
این ضمنا نشانه ظهور عنقریب امام
زمان است.
·
وقتی بشریت به اسفل السفلین بربریت
سقوط کرد، امام زمان ظهور می کند و حساب همه را در همان منجلاب می رسد.
·
عیسی مسیح را هم با خود می آورد تا
از نظر تسلیحات اتمی و شیمیائی و بیولوژیکی و غیره کم و کسری نداشته باشد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر