۱۳۹۴ تیر ۲۶, جمعه

تأملی در سؤالات نادر فتوره چی (7)


تحلیلی از
ید الله سلطانپور  

چرا هیچ کس دیگر کله شقی نمی ‌کند و در یک نبرد عاشقانه،
رقیب را به «دوئل» فرانمی‌ خواند؟

·        برای پاسخ به این پرسش، نخست باید از خود پرسید:
·        چرا فتوره چی چنین سؤالی را به عنوان سؤالی «انتقادی» ـ «انقلابی» ـ اعتراضی مطرح می سازد؟

1
چرا هیچ کس دیگر کله شقی نمی‌کند و در یک نبرد عاشقانه،
رقیب را به «دوئل» فرانمی‌ خواند؟

·        فرض کنیم از همین فردا، همه سکنه کشور عه هورا کله شق شوند و وارد نبر رهائی بخش «عاشقانه»  گردند.
·        چه معضلی از معضلات این جهنمدره حل خواهد شد؟

2
چرا هیچ کس دیگر کله شقی نمی‌کند و در یک نبرد عاشقانه،
رقیب را به «دوئل» فرانمی‌ خواند؟

·        سؤال دوم این است که فتوره چی از کجا می داند که در کشور عه هورا، قحط کله شق و چاقوکش و چاقوکشی (دوئل) است؟

3
·        اگر فتوره چی سری به پارلمان کشور می زد، متوجه می شد که دوئل میان اجامر جمهوری در دستور روزمره ی روز است.
·        به جای «حرف زدن» (فتوره چی) یا پارس و پرخاش می کنند و یا به جان یکدیگر می افتند.

4

·        ظاهرا شمپانزه ها با خشم و خشونت ریخته اند سر قبر داروین و سنگ قبرش را خرد و خراب کرده اند.
·        دلیل این لشکرکشی شمپانزده ها این بوده که داروین گفته:
·        «اجداد این آدم ها، شمپانزه بوده اند.»

5

·        همین فحاشی ها و چاقوکشی ها ـ در تحلیل نهائی ـ جزو «نبردهای عاشقانه»  نیستند؟

·        برای اینکه آدم ها در آخر الزمان، فکر و ذکری جز سکس ندارند و هر کرد و کار شان بطور مستقیم و یا غیر مستقیم، بطور با واسطه و یا بی واسطه، با بند تنبان شان در رابطه است.

6

·        اصلا خود مسئله حجاب و نهادهای متنوع ارشاد و چوب و چماق برای حراست از حجاب، محتوائی جز «نبرد عاشقانه» ندارند.
·        اجامر جمهوری همه از دم عاشقند و سودائی جز «نبردهای عاشقانه»  چه بسا حتی با خویشتن خویش و خویشان خویش ندارند:

الف
·        برخی از «عنگلابیون» سر دختر و خواهر خود را در «نبردهای عاشقانه»  می برند و بر سر دیوار خانه به نمایش می گذارند.
·        غیرت «عنگلابی» و یا حراست حرفی و عملی از ناموس، چیزی جز دوئل و «نبردهای عاشقانه»  نیست.

ب
·        «نبردهای عاشقانه» از این دست را شاه عباس صفوی ـ شیعه اثنی حشری ـ پیشاپیش کرده است:
·        او فرمان می دهد که مادرش را به جرم عیاشی در وسط میدان شقه شقه کنند و خیلی کارهای خیلی خیلی خوب دیگر از این قبیل انجام می دهد.

ت
·        دلیل اصلی روی «کار» آمدن و روی «کار» آوردن جمهوری اجامر هم ـ در تحلیل نهائی ـ «نبردهای عاشقانه»  بوده است.
·        جرم اصلی دربار پهلوی نه لغو فئودالیسم و گذار به کاپیتالیسم، بلکه حذف حجاب بوده است.

·        اگر فتوره چی اندکی پیر می بود، اعلامیه های اجامر در مساجد و هیئت های عزاداری به دستش می رسید و دیگر از این سؤالات طرح نمی کرد.

7
چرا هیچ کس دیگر کله شقی نمی ‌کند و در یک نبرد عاشقانه،
رقیب را به «دوئل» فرانمی‌ خواند؟

·        از فتوره چی چه پنهان که دوئل از آیین های دوره فئودالیسم بوده است.
·        از کسب و کارهای اشرافیت بنده دار و فئودال در قرون وسطی بوده است.
·        از سجایای اخلاقی و طبقاتی فئودالیسم واپسین بوده است.

·        چون از صفات بارز اعضای طبقات اجتماعی واپسین (اشرافیت بنده دار و فئودال واپسین و بورژوازی واپسین)، تنفر از زندگی و تجلیل از مرگ است.

8
 دومه نیکو لوسوردو (متولد 1941)
مؤلف همبود، مرگ، هایدگر و ایدئولوژی جنگ (1995)

·        دومه نیکو لوسوردو، کتابی در این باره نوشته است:

همبود، مرگ، هایدگر و ایدئولوژی جنگ (1995)

·        ایکاش فتوره چی به جای ترجمه جفنگ های هابرمس، همین اثر لوسوردو را ترجمه می کرد.


·        به روایت لوسوردو، ویتگن اشتاین معروف یکی از داوطلبان شرکت در جنگ بود و در جبهه از فرط فشار پسیکولوژیکی قصد خودکشی داشت.
·        چون سربازان عادی اصلا علاقه ای به مرگ نداشتند.

·        این تنفر مردم از مرگ، بنظر ویتگن اشتاین فاجعه بشری بوده است.

9


·        بزعم اعضای طبقات اجتماعی واپسین،  زندگی چیز کثیف نفرت انگیزی است.

·        اگر فتوره چی شک و تردید داشت، سری به آثار صادق هدایت و شاملو و شریعتی و فاشیست ها و فوندامنتالیست های حی و حاضر بزند.

·        همسر شاملو اعتراف می کند که همیشه و هنوز «وسوسه خودکشی» داشته و دارد.

·        این مگر چیزی جز دوئل با خویشتن خویش است؟  

·        صادق دیگری به نام صادق خلخالی هر نفسکشی را چشم بسته تیرباران می کرد و می گفت:
·        «اگر اشتباه کرده باشیم و او بیگناه باشد، باشد.
·        عوضش در آن صورت، به بهشت برین می رود و عیش مدام به نصیب می برد.»

10
·        در همین تئوری صادق خلخالی ـ خواهر زاده صادق قبلی ـ فضیلت دوم طبقات اجتماعی واپسین عربده می کشد:
·        فضیلت سکس و یا «نبرد عاشقانه.»
 
11
چرا هیچ کس دیگر کله شقی نمی ‌کند و در یک نبرد عاشقانه،
رقیب را به «دوئل» فرانمی‌ خواند؟

·        ضمنا دیری است که تحت توطئه اخلاقی طبقه حاکمه، عشق هتک حرمت شده است.
·        عشق دیگر معنی ندارد.
·        برای اینکه عشق برهنه و عریان در فرم سکس ریخته زیر دست  و پا.

·        هر کودکی حتی می تواند مفت و مجانی، 24 ساعته، عشق ناب و یا سکس تمام عیار (هارد کر)   ببیند و کیف خر کند.

·        سرمایه داری واپسین ضمنا با همین دوئل، با همین «نبرد عاشقانه»  انتگریزه (همپیوند) شده است.
·        با خیلی چیزهای دیگر نیز.
·        با فوتبال و مد و موزیک و فوندامنتالیسم و ایراسیونالیسم و نئونازیسم و نئوفاشیسم و غیره نیز.

12

چرا هیچ کس دیگر کله شقی نمی ‌کند و در یک نبرد عاشقانه،
رقیب را به «دوئل» فرانمی‌ خواند؟  

·        اگر فتوره چی سری به فیس آباد بزند، متوجه وفور سهل و آسان «عشق» (سکس) هم می شود.
·        کسی سودائی جز همین ایدئال سلب ایدئالیته شده ندارد.
·        غریزه فرمانفرمای مطلق شده است.
·        همه از دم، در جست و جوی چیزی اند که ریخته زیر دست و پا.
·        حتما مخبر صادق از چنین پدیده ای در آخر الزمان خبر داده است.

·        این ضمنا نشانه ظهور عنقریب امام زمان است.
·        وقتی بشریت به اسفل السفلین بربریت سقوط کرد، امام زمان ظهور می کند و حساب همه را در همان منجلاب می رسد.
·        عیسی مسیح را هم با خود می آورد تا از نظر تسلیحات اتمی و شیمیائی و بیولوژیکی و غیره کم و کسری نداشته باشد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر