جمعبندی از
مسعود بهبودی
شهریار
ـ اگر آن سان که مشیری تصویر می کند،
طرفدار هومانیسم باشد ـ
باید ستایشگر توده باشد و نه مداح لاشخور
1
لنین و استالین و خروشچف و هونکر و کیانوری و طبری و سیاوش و سایه و مهرگان و جوانشیر و غیره
هیچکدام جز نان سفره نداشته اند.
2
هیچکدام
بسان کوسه ها
میلیاردر نبوده اند.
3
آنها همه خادمین بشریت زحمتکش بوده اند
و نه غاصبین دار و ندار خلق.
4
ضمنا اگر حزب توده نبود
همین چند نفر اندیشنده طراز اول هم در ایران یافت نمی شد.
5
در آن صورت
ایرانی ها می بایستی به عوض اندیشه، عرعر کنند.
نظامی
ما راستش برای اولین بار
در سایه حریفی
با نظامی آشنا شدیم.
1
به همین این قصه را برای اولین بار می خوانیم
و بخش به بخش ویرایش و منتشر می کنیم.
2
زحمت اختصار و تبدیل آن به نثر
ما راستش برای اولین بار
در سایه حریفی
با نظامی آشنا شدیم.
1
به همین این قصه را برای اولین بار می خوانیم
و بخش به بخش ویرایش و منتشر می کنیم.
2
زحمت اختصار و تبدیل آن به نثر
را
زحمتکش دیگری کشیده است.
3
هر ابراز نظری نعمتی است.
4
ایراد در این قصه کم نیست.
5
ظاهرا نه شیرین پیر می شود و نه خسرو.
انگار هر دو همیشه جوان اند.
6
هدف اصلی ما بررسی فرازهائی از این شعر بلند است
که چند بیت از آن را
زحمتکش دیگری کشیده است.
3
هر ابراز نظری نعمتی است.
4
ایراد در این قصه کم نیست.
5
ظاهرا نه شیرین پیر می شود و نه خسرو.
انگار هر دو همیشه جوان اند.
6
هدف اصلی ما بررسی فرازهائی از این شعر بلند است
که چند بیت از آن را
حریفی منتشر کرده
و
باعث و بانی این خیر شده است.
7
ما اما می بایستی این قصه را بخوانیم.
چون به پیشدانشی در این زمنیه نیاز بود
تا به در و دیوار نزنیم.
7
ما اما می بایستی این قصه را بخوانیم.
چون به پیشدانشی در این زمنیه نیاز بود
تا به در و دیوار نزنیم.
سوبژکت
1
فریبائی و بغرنجی سوبژکت اجتماعی همین جور جا ها ست.
2
سوبژکت ضمن عوامفریبی، خودفریب نیز است.
3
سوبژکت می تواند
برای عوامفریبی
ماسک خدمتگزاری هم بر سر کشد.
4
سوبژکت می تواند
برای عوامفریبی
حتی از روی جسد خود بگذرد.
5
برخی از آخوندها برای جلب سمپاتی دهقانان
ـ که شدیدا سپاسگزار انقلاب سفید بودند ـ
عبا و قبا از تن بدر می کردند
عمامه به گوشه ای پرت می کردند
و
برای بنای دیوار کلبه دهقانی
بسان عمله ای از صمیم قلب
کار گل می کردند.
1
فریبائی و بغرنجی سوبژکت اجتماعی همین جور جا ها ست.
2
سوبژکت ضمن عوامفریبی، خودفریب نیز است.
3
سوبژکت می تواند
برای عوامفریبی
ماسک خدمتگزاری هم بر سر کشد.
4
سوبژکت می تواند
برای عوامفریبی
حتی از روی جسد خود بگذرد.
5
برخی از آخوندها برای جلب سمپاتی دهقانان
ـ که شدیدا سپاسگزار انقلاب سفید بودند ـ
عبا و قبا از تن بدر می کردند
عمامه به گوشه ای پرت می کردند
و
برای بنای دیوار کلبه دهقانی
بسان عمله ای از صمیم قلب
کار گل می کردند.
آوانتوریسم
1
کاش اثری از ساعدی
تحت عنوان «از همه جا می شود شروع کرد»
را منتشر می کردید تا نقد شود.
2
ساعدی
همان تئوری آنارشیستی بهرنگ و تنها ره رهائی فدائیان کذائی را
در این اثر نمایندگی می کند.
3
در تئاتری همه تماشاگران مرفه را به مسلسل می بندد
تا بعد عمله ها را وارد تئاتر کند و نمایش شروع شود.
4
این همان تئوری اولدوز است:
بچه پولدارها نباید قصه مرا بخوانند.
5
این تئوری بهرنگ
مو به مو
همان تئوری پرودون
ـ پدر آنارشیسم ـ
است.
6
فریبائی آنارشیسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم
اینجا ست که طرفداران شان تا آخرین گلوله می جنگند
و نارنجک آخر را در دست خود منفجر می کنند.
7
یعنی در راه منافع طبقاتی طبقه حاکمه مرتجع و در حال زوال
از روی جسد خود و امثال خود و حتی همه بشریت می گذرند.
جمله
«همگان به جست و جوي خانه مي گردند.»
بلحاظ انشائی درست نیست:
چون جست و جوی، حاوی ضمنی گشتن است.
معمولا به جستجوی چیزی می پردازند، می روند و یا می آیند.
ادامه دارد.
1
کاش اثری از ساعدی
تحت عنوان «از همه جا می شود شروع کرد»
را منتشر می کردید تا نقد شود.
2
ساعدی
همان تئوری آنارشیستی بهرنگ و تنها ره رهائی فدائیان کذائی را
در این اثر نمایندگی می کند.
3
در تئاتری همه تماشاگران مرفه را به مسلسل می بندد
تا بعد عمله ها را وارد تئاتر کند و نمایش شروع شود.
4
این همان تئوری اولدوز است:
بچه پولدارها نباید قصه مرا بخوانند.
5
این تئوری بهرنگ
مو به مو
همان تئوری پرودون
ـ پدر آنارشیسم ـ
است.
6
فریبائی آنارشیسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم
اینجا ست که طرفداران شان تا آخرین گلوله می جنگند
و نارنجک آخر را در دست خود منفجر می کنند.
7
یعنی در راه منافع طبقاتی طبقه حاکمه مرتجع و در حال زوال
از روی جسد خود و امثال خود و حتی همه بشریت می گذرند.
جمله
«همگان به جست و جوي خانه مي گردند.»
بلحاظ انشائی درست نیست:
چون جست و جوی، حاوی ضمنی گشتن است.
معمولا به جستجوی چیزی می پردازند، می روند و یا می آیند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر