۱۳۹۴ تیر ۱۲, جمعه

سیری در جهان بینی حکیم ابوالقاسم فردوسی (50)


(320 ـ 398)
(942 ـ 1020)
تحلیلی از شین میم شین

مقوله فلسفی «هنر»
در فلسفه فردوسی

شاهنامه
بخش 16
(پادشاهی کیخسرو شصت سال بود)

هنر با نژاد است و با گوهر است
سه چیز است و هر سه به ‌بند اندر است

هنر کی بود تا نباشد، گهر
نژاده بسی دیده ‌ای، بی‌ هنر

·        معنی تحت اللفظی:
·        هنر با نژاد و گوهر همراه است.
·        میان هنر و نژاد و گوهر پیوند تنگاتنگ و ناگسستنی برقرار است.
·        اگر کسی گوهر نداشته باشد، نمی تواند هنر داشته باشد.
·        چه بسا کسانی که نژاد دارند، ولی علیرغم آن، هنر ندارند.

1
·        حکیم طوس در این دو بیت، از دیالک تیک سه عضوی هنر ـ گوهر ـ نژاد سخن می گوید و نقش تعیین کننده را از آن گوهر می داند.
·        در فلسفه حکیم، پیش شرط هنرمندی، گوهرمندی است و نه نژادمندی.

·        سؤال این است که تفاوت میان نژاد و گوهر چیست؟  

2
گهر آنک از فر یزدان بود
نیازد به بد، دست و بد نشنود

 ·        معنی تحت اللفظی:
·        منشاء گوهر، فر و شوکت ایزدی است.
·        گوهرمند نه بلحاظ عملی (دست یازیدن)  تمایلی به بدی دارد و نه بلحاظ نظری (شنودن)  

3
گهر آنک از فر یزدان بود
نیازد به بد، دست و بد نشنود

·        حکیم در این بیت، دیالک تیک پراتیک و تئوری را به شکل دیالک تیک دست یازیدن به بدی و شنودن بدی بسط و تعمیم می دهد:
·        گوهرمند بنظر حکیم نه بدکار است و نه بد شنو.

·        اما منظور حکیم از بد شنو چیست؟

4
·        منظور حکیم از مفهوم بد شنوی، احتمالا داشتن ظرفیت تحت تأثیر مبلغان بدی قرار گرفتن و انحراف از صراط مستقیم است.
·        بزعم حکیم، بد شنو کسی است که اگر اغفالش کنند، از صراط مستقیم منحرف می شود و به بدی می گرود.

·        گوهرمند اما از این نظر مصون است.
·        یعنی هر چقدر هم به گوشش بخوانند، تغییر سمتگیری نمی دهد.

·        حکیم کدام دیالک تیک دیر آشنا را در این بیت بسط و تعمیم می دهد؟

5

گهر آنک از فر یزدان بود
نیازد به بد، دست و بد نشنود

·        حکیم احتمالا دیالک تیک بالقوه ـ بالفعل (ارسطو) را در مد نظر دارد.
·        این دیالک تیک در فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی به شکل دیالک تیک امکان و واقعیت آموزش داده می شود:
·        نطفه موجود در هر بیضه، جوجه بالقوه است.
·        اگر مرغ رویش بخوابد، جوجه بالقوه می تواند بالفعل شود.
·        یعنی به جوجه واقعی توسعه یابد.

6
گهر آنک از فر یزدان بود
نیازد به بد، دست و بد نشنود

·        بد شنو، بد بالقوه است که اگر پای منبر مبلغین بدی بنشیند، می تواند بد شود.
·        گوهرمند اما هرگز نمی تواند از صراط مستقیم منحرف شود و به جرگه اشرار (بدان) بپیوندد.

·        گوهر منشاء ایزدی دارد.
·        گوهر بدین ترتیب، به معنی ماهیت است.

·        گوهرمند تجسم خیر عملی و نظری است.
·        گوهرمند تجسم و مظهر خیر مطلق و محض است.

·        در وجود گوهرمند، دیالک تیک بالقوه و بالفعل به نفع بالفعل حل شده است.
·        یعنی امکان در واقعیت ذوب شده است.

·        گوهرمند مظهر خیر مطلق است.
·        موجودی ایزدی است.
·        موجودی اهورائی است.
·        نه بدکار است و نه بد شنو.  

7
نژاد آنک باشد ز تخم پدر
سزد کاید از تخم پاکیزه، بر (میوه، ثمر)

·        معنی تحت اللفظی:
·        منشاء نژاد، ژنه تیکی است.
·        چون از تخم پاک، طبیعی است که فرزند پاکی تشکیل شود.

·        اکنون تفاوت و تضاد گوهر با نژاد آشکار می گردد:
·        نژاد نه منشاء ایزدی، بلکه منشاء پدری (بشری) دارد و ضعیف تر از گوهر است.
·        ولی هیچ کاره و هیچ واره نیست.

8

نژاد آنک باشد ز تخم پدر
سزد کاید از تخم پاکیزه، بر (میوه، ثمر)


·        کل اندیشی حکیم طوس از همین طرز تفکر همه جانبه اش نعره می کشد:
·        حکیم برای هنر در آن واحد دو منشاء ژنه تیکی و ایزدی قایل می شود و ضمنا نقش تعیین کننده را از آن ایزدی می داند.

·        این مرزبندی دیگری با طرفداران تئوری نژادی است.
·        این مرزبندی دیگری با فاشیسم است.


·        لجن پراکنی های خصومت آمیز شاملو در حق حکیم طوس بی دلیل نبوده است:

نگـــــرانی های من شاملو
برکلى‌، کاليفرنيا

بلند گوهاى‌ رژيم ‌سابق‌ از شاهنامه ‌به‌ عنوان‌ 
حماسه‌ ى ‌ملى‌ ايران‌نام‌ مى‌بردند،
حال‌آن‌ که‌ در آن ‌
از ملت ‌ايران‌ خبرى ‌نيست
‌و
اگر هست ‌همه‌ جا 
مفاهيم‌ وطن ‌و ملت ‌را در کلمه ‌ى‌ «شاه‌»
متجلى‌ مى ‌کند.
خوب‌،
 اگر جز اين‌ بود
که
‌از ابتداى ‌تأسيس‌ راديو در ايران‌
هرروز صبح‌ به‌ ضرب‌ دمبک زورخانه
‌توى ‌اعصاب‌مردم ‌فرويش‌ نمى ‌کردند.
 آخر امروزه‌ روز
فرّ شاهنشهى‌ چه ‌صيغه ‌اى ‌است‌؟ 

و تازه‌ به‌ ما چــــــــــه‌
که
‌فردوسى ‌جز «سلطنت ‌مطلقه‌»
نمى ‌توانسته نظام ‌سياسى‌ ديگرى ‌را بشناسد؟
 
پایان

·        سؤال ولی این است که شاملو در نهایت عقب ماندگی فکری، چگونه به ماهیت طبقاتی حکیم، به سمتگیری آنتی فاشیستی حکیم پی برده است؟

9

نژاد آنک باشد ز تخم پدر
سزد کاید از تخم پاکیزه، بر (میوه، ثمر)

·        برای پاسخ به این پرسش باید به مفهوم «غریزه طبقاتی» (مارکس) و یا شم طبقاتی اندیشید.

·        طبقات اجتماعی ـ همه از دم ـ دارای شم طبقاتی فوق العاده تیزی هستند.

·        مارکس در نامه به آبراهام لینکن، از «غریزه طبقاتی طبقه کارگر امریکا» در سمتگیری غریزی بر ضد نظام برده داری در جنوب سخن می گوید.

·        طبقه کارگر امریکا به مدد غریزه و شم طبقاتی خویش، بدون در اختیار داشتن مارکسیسم، به مثابه ایده ئولوژی پرولتاریا، سمتگیری علمی و انقلابی از خود نشان می دهد.

10
نژاد آنک باشد ز تخم پدر
سزد کاید از تخم پاکیزه، بر (میوه، ثمر)

·        سمتگیری خصومت آمیز شاملو نسبت به میراث حکیم طوس نیز بنا بر شم طبقاتی شاملو، بنا بر غریزه طبقاتی او، احتمالا بطور خودپو صورت می گیرد.

·        این شم و یا غریزه طبقاتی، ضمنا اگر کسی توان تفکر مفهومی نداشته باشد، می تواند به مثابه معیاری برای تمیز ماهیت طبقاتی آدم ها به خدمت گرفته شود.

11
·        امتحاشن دشوار نیست.
·        انتشار شعری و یا حدیثی از کسی در فیسبوک و غیره برای به محک زدن ماهیت طبقاتی خوانندگان کافی است.
·        سمتگیری اکثریت کاربران فیسبوک به نفع جفنگیات اگزیستانسیالیسم، فاشیسم، نیهلیسم، فوندامنتالیسم، شاملوئیسم، چریکیسم و غیره بر اساس همین شم و غریزه طبقاتی صورت می گیرد.

12
·        و گرنه قحط نقل قول که نیست.
·        تارنمای دایرة المعارف روشنگری صدها نمونه از کلمات قصار نسبتا مترقی منتشر کرده است.

·        ولی تا کنون حتی احدی به تکثیر یکی از آنها مبادرت نورزیده است.

·        در حالیکه هر جفنگی از فلاسفه و علمای فاشیسم، فوندامنتالیسم، آوانتوریسم، نیهلیسم (نیچه، شوپنهاور، یاسپرس، پوپر، کامو، ساتر، ویتگن اشتاین، شاملو، شریعتی و غیره)  را به صورت برنامه ریزی شده تکثیر و تبلیغ می کنند.

·        تصور اینکه همه این جنایات ایده ئولوژیکی نا آگاهانه صورت می گیرند، ساده لوحانه است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر