۱۳۹۴ تیر ۳۰, سه‌شنبه

دیالک تیک انقلاب (3)

 
مقایسه روسیه و چین
پروفسور دکتر دومه نیکو لوسوردو
برگردان شین میم شین

پیشکش به  وانیک
  
مقدمه
انقلاب و قرارداد اجتماعی در روسیه و چین

بخش دوم
بر اساس کدام قرارداد اجتماعی 
حزب کمونیست چین به قدرت رسید؟  

·        در انقلابی که در حین جنگ تحمیلی امپریالیستی در می گیرد، قرارداد اجتماعی نقش بزرگی بعهده دارد.
·        ولی در انقلابی همچون انقلاب چین که عمدتا خصلت مبارزه رهائی بخش ملی دارد، نقش قرارداد اجتماعی بمراتب فزونتر است.

1
·        مائو در آستانه تسخیر قدرت سیاسی (21 سپتامبر 1949) تصریح می کند:
·        «ملت ما از این به بعد دیگر ملتی نخواهد بود که تن به خفت و خواری این و آن دهد!
·        ما برخاسته ایم و دورانی که در آن، ملت چین به عنوان ملتی بی فرهنگ تلقی می شد، دیگر سپری شده است!» 

2
·        قرارداد اجتماعی در چین، بر مبنای خاتمه دادن به وضعیت نیمه مستعمره و نیمه فئودال چین تنظیم شد.

3
·        مائو در سخنرانی خود ادامه می دهد:
·        «نیاکان ما بیش از یک قرن، از مبارزه علیه ستمگران داخلی و خارجی دست برداشتند»
·        (مائوتسه تونک، «دیپلوماسی»، 1998، ص 87)

4
·        اگر ما به عصری که مورد نظر مائو ست، بنگریم، در می یابیم که منظور او «جنگ تریاک» است.

5
·        پس حزب کمونیست چین قول می دهد، که به دوران مصیبت باری خاتمه دهد که در تاریخ چین با «جنگ تریاک» آغازشده است.

6
·        در اشعار بعدی مائو که به تجلیل از قهرمانان خلق سروده اند، بارها به این مسئله برمی خوریم:
·        «زنده و جاوید باد نام قهرمانانی که از سال 1840 در جنگ های بیشماری علیه دشمنان داخلی و خارجی، برای کسب استقلال، آزادی و رفاه ملی جان باخته اند!»
·        (مائوتسه تونگ، «آثار منتخب»، 1998، جلد 5، ص 19)

7
·        عقب ماندگی نیمه فئودالی صدساله به تجاوز بی شرمانه، مداخله، چپاول و سلطه جوئی قدرت های بزرگ سرمایه داری میدان باز کرده بود و به تشدید هرچه بیشتر واپس ماندگی چین منجر شده بود!

بخش سوم
خودویژگی های فلسفی انقلاب چین  
  
·        اینجا مسئله اصلی خاتمه دادن به یک تراژدی صدساله است.
·        این تراژدی دورانی را در برمی گیرد که بلحاظ مخارج اقتصادی، اجتماعی، غصب بخش های عظیمی از کشور و میزان قربانی هانی های هولناک انسانی بسیار طولانی است، ولی بلحاظ تاریخ  چند هزارساله چین بسیار کوتاه است.
1
·        ویژگی انقلاب چین، فقط در این نیست که در یک کشور نیمه مستعمره (و علاوه برآن نیمه فئودال) صورت می گیرد، یعنی درست برعکس انقلاب اکتبر، که درکشوری اتفاق می افتد که سران آن به سردمداران جنگ امپریالیستی برای احراز سرکردگی (هژمونی)  تعلق دارند.

2
·        این تفاوت بر کسی پنهان نیست.

3
·        ولی تفاوت دیگر و چه بسا مهمتری وجود دارد که بندرت بر زبان می آید.

4
·        انقلاب چین، برعکس انقلاب روس، از همان آغاز با «راهپیمائی دراز تاریخی» تکوین می یابد.

5
·        فجایع بی حد و حصر جنگ جهانی اول، در روسیه موجب پیدایش جو انتظارات خیال آلود می شوند که که بر تعبیر از انقلاب اکتبر نیز تأثیر می گذارد.

6

·        روشنفکران بزرگی از قبیل «ارنست بلوخ»، برآن بودند که «ببرکت انقلاب اکتبر، نه فقط هرنوع اقتصاد پولی» و همراه با آن، «هرنوع خصلت زشت مبتنی بر پولپرستی میان انسان ها از بین خواهد رفت، بلکه علاوه بر آن تبدیل تمام و کمال قدرت به عشق تحقق خواهد یافت.»
·        (ارنست بلوخ، «روح اوتوپی»، 1971، ص 321)

7
·        حداقل در رابطه با اقتصاد پولی، که بلوخ امیدش را پیشگویانه در دل می پروراند، پول در شوروی بسیار رایج می شود.

8
·        بلشویکی در سال های چهل، جو روحی حاکم بعد از انقلاب اکتبر را چنین تصویر می کند:
·        «ما کمونیست های جوان همگی با این باور بزرگ شده بودیم که پول برای همیشه از بین خواهد رفت.
·        ولی آیا اگر پول دو باره برگردد، سر و کله ثروتمندان بار دیگر پیدا نخواهد شد؟
·        آیا ما دو باره خود را در سراشیبی سقوط به دره سرمایه داری نخواهیم یافت؟
·        آیا سیستم اجتماعی ـ سیاسی که وحشت جنگ جهانی اول را سبب شده بود، دو باره زنده نخواهد شد؟»
·        (فیگس، «تراژدی خلق»، 1996، ص 926)

9
·        انتظارات خیال آلود از سویی به تصورات مبالغه آمیز در باره جامعه ما بعد سرمایه داری دامن می زد و از سوی دیگر موجب تسریع دلبخواهی روند تاریخی می شد و شرایط حاضر را به عنوان لحظه ای گذرا وانمود می نمود.

10
·        اینگونه تمایلات را می توان حتی در رهبران عالیرتبه کشور نیز سراغ گرفت:
·        چند هفته بعد از بنیانگذاری «بین الملل کمونیستی» سینوویوف چنین می گوید:
·        «جنبش با چنان سرعت سرسام آوری پیش می تازد که با اطمینان خاطر می توان گفت که ما در عرض یک سال آینده فراموش خواهیم کرد که در اروپا مبارزه ای برای رسیدن به کمونیسم وجود داشته است.
·        چون بعد از یک سال، تمام اروپا کمونیستی خواهد بود و مبارزه در آفریقا، شاید هم آسیا و قاره های دیگر اوج خواهد گرفت!»

11
·        حتی لنین، که معمولا خونسرد و واقع بین است، طی سخنرانی خود در پایان کنگره افتتاحی بین الملل کمونیستی م یگوید:
·        «پیروزی انقلاب پرولتری در سراسر جهان حتمی است و زمان بنیانگذاری جمهوری جهانی شوراها نزدیک می شود!»
·        (الدو اگوستیلا، «بین الملل سوم»، جلد، ص 74)

12
·        در زمان انقلاب چین فاجعه ای که در سال 1914 آغاز شده است، همچنان ادامه دارد ولی احساسات ناشی از آن عمدتا فروکش کرده اند.

13

·        طراحان «راه پیمائی دراز تاریخی»، ولی بر این امر آگاهند که انقلاب چین در وهله اول، سوسیالیستی نخواهد بود و برای مدت مدیدی (همانطور که مائو در پایان سال 1947 می گوید) خصلت ضد استعماری و ضد فئودالی خواهد داشت و بخش کاپیتالیستی اقتصاد همچنان ادامه خواهد یافت.
·        (مائوتسه تونگ، «آثار منتخب»، 1998، جلد 4، ص 174)

14
·        اینجا صحبت از دوره ای است که مرحله نخستین انقلاب به چندین دهه نیاز دارد و از باصطلاح «لحظه گذرا» خبری در بین نیست.
·        چرا که انقلاب، تسریع خارق العاده روندی طولانی است.

15
·        از سنت خیال آلود یهودی ـ مسیحی که بنا بر روایات گوناگون، به انتظارات شورانگیز رستاخیزی میدان باز می کرد و در انقلاب روسیه شایع بود، در انقلاب چین خبری نیست!

16
·        تروتسکی در سمت «کمیسار خلق در امور خارجه» امیدوار بود که عنقریب در پی محو دولت ها و ملیت ها وزارت تحت سرپرستی او نیز زاید خواهد شد.

17
·        در حالیکه انتظار حزب کمونیست چین از انقلاب عبارت است از رستاخیز ملی چین و آغاز مجدد رشد آن (بعد از دوره رکود صدساله توأم با سرکوب، ستم، خفت و خواری) بر اساس برابرحقوقی با ملل دیگر.

18
·        تردیدی نیست که ایدئال کمونیستی بعد از سرنگونی امپریالیسم و سرمایه داری و محو طبقات و دولت همچنان باقی است، ولی راهگشای این برنامه عبارت است از انقلاب ملی و ضد استعماری، که بنظر مائو درسش را در محضر سون یات سن (عالم امور نظامی چین قرن ها قبل از ظهور مسیح) آموخته است.
·        (مائوتسه تونگ، «آثار منتخب»، 1998، جلد 1، ص 214)

19
·        وظایف حال و آینده انقلاب و بعد ملی و بین المللی آن، با همدیگر پیوندی تنگاتنگ دارند.

20
·        انقلاب ملی چین، که ریشه در گذشته ای صد ساله (یعنی در مقاومت بر ضد استعمارغرب) دارد و از میراث فرهنگی چندین هزارساله الهام می گیرد، در پی رسیدن به هدفی درازمدت و دشوار، یعنی استقرار صلح جهانی جاوید است.

21
·        مرتب پرسیده می شود که آیا محو دولت (و دولت ملی) به معنی محو هویت ملی نخواهد بود؟

22
·        به این پرسش ظاهرا پاسخ روشنی در دسترس نیست.
·        ولی یک چیز بی تردید روشن است و آن اینکه انقلاب در تأمین وحدت مجموعه بشریت نقش درخشانی به عهده خواهد داشت.

23
·        رسیدن به این هدف در طول یک روند دراز تاریخی، اما منجر به محو هویت ملی نخواهد شد، بلکه به رستاخیز آن از ستم، تحقیر، خفت و خواری امپریالیستی خواهد انجامید.

24

·        مائو در آستانه اعلام جمهوری خلق چین به توضیح تاریخ کشور خود می پردازد و به موارد زیرین اشاره می کند:
الف
·        به قدرت های امپریالیستی ئی که «جنگ تریاک» را آغاز کرده بودند.

ب
·        به قیام «تایپینگ» علیه خاندان «تی یینگ»، که سرسپرده امپریالیسم بود.

ت
·        به جنگ علیه ژاپن که از سال 1894 ـ 1895 طول کشیده بود.

پ
·         به مقاومت در مقابل قوای متحد هشت قدرت امپریالیستی
·        (قیام بوکسبازها)

ث
·         و بالاخره به انقلاب 1911 علیه خاندان « تی یینگ»، رژیم سرسپرده امپریالیسم.

·        اینهمه نبرد و اینهمه شکست!

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر