۱۳۹۴ تیر ۲۹, دوشنبه

دیالک تیک انقلاب (2)


مقایسه روسیه و چین
پروفسور دکتر دومه نیکو لوسوردو
برگردان شین میم شین

پیشکش به  وانیک
  
مقدمه
انقلاب و قرارداد اجتماعی در روسیه و چین

بخش اول
انقلاب تحت چه شرایطی می تواند پیروز شود؟   
ادامه  
   
7
·        دسته جمعی کردن کشاورزی در روستاها مورد حمایت وسیع دهقانان قرار نمی گرفت و می بایستی از بالا و ازخارج عملی شود که خود باعث تیره شدن روابط رهبری بلشویکی با دهقانان می گردید.

8
·        علاوه بر این، مناسبات میان روس ها و اقلیت های ملی که اکثریت روستائیان را تشکیل می دادند، خدشه دار می شد.

9
·        با تجاوز آلمان هیتلری، قرارداد اجتماعی دیگری از نو فرمولبندی شد:
·        در جنگ کبیر میهنی، می بایست مصممانه با تحمل بار جنگ و دادن قربانیان بیشمار که تجاوز هیتلری سبب می شد، از استقلال کشور به دفاع برخاست و کلیه ملیت های اتحاد شوری را از گزند بردگی « نژاد برتر» رایش سوم نجات داد.

10
·        حداقل برای مدتی به تعقیب مذهبی مردم خاتمه داده شد که به بهبود رابطه با مردم مناطق روستائی و اقلیت های ملی منجر گردید که آماج اصلی «جنگ صلیبی» برای ایجاد دولت لامذهب بودند.

11
·        با شکست رایش سوم، این سیاست تفاهم ملی نیز دوباره کنار گذاشته شد و باعث بحران قرارداد اجتماعی جدید گردید و دولت شوراها زیر فشارهای کمرشکن جدیدی به محک آزمایش کشانده شد، که جنگ سرد و مخارج خارق العاده مسابقه تسلیحاتی بدنبال داشت.

12
·        ولی وخامت آمیزترین بحران را خروشچف به راه انداخت که با بد نام کردن استالین، بدون انتقاد رئالیستی (واقع بینانه) از او آغاز کرده بود.

13
·        این سیاست، بیشتر حالت تسویه حساب در درون حزب کمونیست اتحاد شوروی و جنبش بین المللی کمونیستی به خود گرفته بود.

14
·        بدین طریق، نه فقط شخصیت برجسته جنگ کبیر میهنی، بلکه همچنین قرارداد اجتماعی مربوط بدان را نابود ساخت، به یک بحران هویتی جدی دامن زد و خلأ تاریخی ژرفی در جامعه به جا گذاشت.   

15
·        مردم شوروی اکنون مجبور بودند، با دو پدیده بنیادی قطع رابطه کنند:

الف
·        از سوئی با رژیم تزار که ببرکت انقلاب اکتبر سرنگون شده بود

ب
·        و از سوی دیگر با رژیمی که پس از پیروزی انقلاب و به عبارت دقیقتر چند سال پس از آن روی کار آمده بود.

16
·        خروشچف ـ معلق زنان در این خلأ ـ قرارداداجتماعی خیالی جدیدی را اعلام کرد.
·        قرارداد غیرواقع بینانه ای که براساس آن اتحاد شوروی با رشد سریع نیروهای مولده ایالات متحده امریکا را پشت سرخود خواهد گذاشت و به مرحله کمونیستی، یعنی مرحله محو طبقات، دولت و غیره و غیره وارد خواهد شد.

17
·        این برنامه حیرت انگیز، مسخره بودن خود را روز به روز عیانتر ساخت و احتمالا همراه با خلأ تاریخی یاد شده، تأثیر ویرانگری باقی گذاشت.

18
·        بدین طریق، نقطه بحرانی انقلاب و نقطه بحرانی قرارداد اجتماعی به همدیگر برخوردند:
·        نخست با پس گرفتن سیاست اقتصادی جدید (نپ) و سپس با ترک پلاتفرم میهنی که نتیجه درخشان مقاومت علیه تجاوز هیتلری بود.
·        در حالی که بنظر اکثریت قریب به اتفاق مردم کشور، مسئله انقلاب از مسئله ملی تفکیک ناپذیر بود و این امر تنها در مورد جنگ کبیر میهنی صادق نبوده است.

19
·        دو دهه قبل، غلبه بر ضد انقلاب، که تحت حمایت و تحریک دول بیگانه، بوسیله باندهای سفید صورت می گرفت، تنها ببرکت روی آوردن بلشویک ها به ملت روس، یعنی «مبارزه رهائی بخش ملی علیه متجاوزین خارجی، به سردگی قوای امپریالیستی که قصد تبدیل روسیه به مستعمره خود دارند»، ممکن شده بود.
·        (رادیک در این زمینه نقش برجسته ای بازی کرد.) 

20
·        بر این اساس بود که بروسیلوف (ژنرال برجسته با پایگاه طبقاتی اشرافی، از ژنرال های انگشت شماری که در جنگ جهانی اول خدمات بزرگی به کشور خود ادا کرده بود) تغییر موضع داده بود و به بلشویک ها پیوسته بود.
·        به قول خود او، چون «احساس وظیفه نسبت به ملت خود، مرا بارها واداشته که برخلاف تمایلات طبیعی و اجتماعی خود عمل کنم!»
·        (دلیل ژنرال برای تغییر موضع خود.)
·        (فیگس، «تراژدی خلق»، 1996)  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر