پرویز ناتل خانلری
( ۱۲۹۲ ـ ۱۳۶۹)
ادیب، سیاست مدار،
زبانشناس، نویسنده و شاعر
تحلیلی از
ید الله سلطانپور
عقاب
ادامه
زاغ گفت:
«ار تو در این تدبیری
عهد کن تا سخنم بپذیری
عمرتان گر که پذیرد کم و کاست
دگری را چه گنه، کاین ز شما ست
ز آسمان هیچ نیایید فرود
آخر از این همه پرواز چه سود؟
پدر من که پس از سیصد و اند
کان اندرز بد و دانش و پند
بارها گفت که برچرخ اثیر (اتر)
بادها را ست فراوان تأثیر
بادها کز زبر (روی) خاک
و زند
تن و جان را نرسانند گزند
هر چه از خاک شوی
بالاتر
باد را بیش گزند است و ضرر
تا بدانجا که بر اوج افلاک
آیت مرگ بود، پیک هلاک
ما از آن، سال بسی یافته ایم
کز بلندی، رخ برتافته ایم
زاغ را میل کند دل به نشیب
عمر بسیارش ار گشته نصیب
دیگر این خاصیت مردار است
عمر مردار خوران بسیار است
گند و مردار بهین درمان است
چاره ی رنج تو زان آسان است
خیز و ز این بیش، ره چرخ مپوی
طعمه ی خویش بر افلاک مجوی
ناودان، جایگهی سخت نکو ست
به از آن کنج حیاط و لب جو ست
من که صد نکته ی نیکو دانم
راه هر برزن و هر کو دانم
خانه اندر پس باغی دارم
و اندر آن گوشه سراغی دارم
خوان گسترده الوانی هست
خوردنی های فراوانی هست»
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر