پروفسور
دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم
برگردان
شین میم شین
بخش
هفتم
ماتریالیسم،
مارکسیسم و رویزیون در دیالک تیک ماتریالیستی
ادامه
پیشکش
به
حیدر
مهرگان
39
·
بحث بر سر ماتریالیسم نیز هر جا که
بطور نظری (تئوریکی) صورت گرفته، فونکسیون اجتماعی ـ سیاسی آشکار داشته است.
40
·
بحث بر سر ماتریالیسم تحت تأثیر جریانات
زیر بوده است:
الف
·
تحت تأثیر پوزیتیویسم بوده است.
ب
·
تحت تأثیر مکانیسم ناتورالیستی
بوده است.
ت
·
بخشا تحت تأثیر نئوکانتیانیسم پوزیتیویستی
بوده است.
پ
·
بخشا تحت تأثیر نئوکانتیانیسم ایدئالیستی
ـ «علوم انسانی» بوده است.
41
·
اثر اویگن دورینگ تحت عنوان «منطق
و تئوری علمی» که به سال 1878 منتشر شده، اولین اثر اصلی پوزیتیویسم آلمانی بوده
است.
·
این اثر دورینگ، اگرچه تحت این نام
وارد صحنه نشده، ولی ماهیتا چنین بوده است.
42
·
در این اثر دورینگ برای اولین بار
کلیه ابعاد اجتماعی ـ سیاسی بازتاب بر علوم از بین برده شده است
43
·
«تئوری واقعیت سالم او که بر مقدمات منطقی
درک جهان مبتنی است»، خود را به مثابه «نوعی از علم واقعی و پوزیتیو سختگیر» قلمداد می کند.
·
هدف دورینگ در این اثر، عبارت است
از «تبیین نظرات عام راجع به تشکیل کلی و ارزش شرایط پیشرفت و تأثیر علوم.»
·
(اویگن دورینگ، «منطق و تئوری علمی»، 1878، ص
5)
44
·
در قاموس پوزیتیویسم دورینگ ـ بر
عکس دیالک تیک ماتریالیستی ـ «سیستماتیک اشیاء با سیستم مفاهیم انطباق دارد.»
·
(همانجا، ص 2)
45
·
در انتقاد «تئوری واقعیت» دورینگ
از دیالک تیک هگل و تئوری اوولوسیون (تکامل) داروین، «فقط از آموزش جهان بینانه
مبتنی بر واقعیات همه شناخت علمی اشیاء» سخن در بین است.
·
یعنی از آنچه که بر حقایق امور
انتقال یافته توسط حواس، مبتنی نیست.»
·
(همانجا، ص 24، 9، 75)
46
·
یکسانی نظام در «سیستم طبیعت و مناسبات
اجتماعی» بنیان بی حد و مرزی شناخت تلقی می شود و ضامن امکان حلاجی «علوم فرهنگی» عبارت
است از سرمشق قرار دادن دقت علوم طبیعی.
·
(همانجا، ص 149، 321)
·
در مطابقت با آن، موضوعاتی که در اثر
دورینگ تحت عنوان «تئوری واقعیت» مورد بررسی قرار می گیرند، از قرار زیرند:
الف
·
«قوانین طبیعی دلایل حرکت انسانی»
ب
·
«قوانین طبیعی عمل انسانی»
ت
·
«قوانین طبیعی اتحاد انسانی»
47
·
از دید دورینگ، تحقیق در زمینه این
قوانین طبیعی، امکان «تشکیل علم سختگیری از تصاویر اتحاد اجتماعی ـ سیاسی» را پدید
می آورد.
48
·
اثر دورینگ تحت عنوان «تئوری واقعیت»
بر این پایه به تشکیل دو جبهه نایل می آید:
الف
·
جبهه اول دورینگ عبارت از این است
که نظام طبیعی واقعیت حاوی عناصر زیر است:
1
·
آزادی (اختیار) افراد که بی نیاز
از تنظیم است.
2
·
خودکامگی دولت و «قوه صدور جواز»
توسط دولت در عرصه علوم و در دیگر عرصه های حیات انسانی، زاید تلقی می شوند.
3
·
«دولت پادگانی سوسیالیستیکی غلط» نیز زاید
تلقی می شود.
·
(همانجا، ص 479)
ب
·
جبهه دوم دورینگ عبارت است از نتیجه
گیری نهائی پوزیتیویسم که سمت و سوی توسعه تئوری مدرن علم را در دو مورد زیر تعیین
می کند:
1
·
در درک لیبرالیستی از آزادی علم.
2
·
در خلاصه کردن تئوری علم در منطق
علم و متدئولوژی.
·
آن سان که پیشرفت علمی قابل آزمون (قابل
چک کردن) وابسته به اعتبار منطق علم و متدئولوژی قلمداد می شود.
3
·
شعار آزادی علم از مزاحمت شرایط
جنبی نیز از وابستگی به منطق علم و متدئولوژی استخراج می شود:
49
·
بخش آخر این اثر دورینگ که ضمنا مفصل
ترین بخش آن است، به مسائل زیر اختصاص یافته است:
الف
·
به هنجارهای رفتاری علما
ب
·
به تجزیه و تحلیل پسیکولوژیکی و سوسیولوژیکی
رفتار علما.
·
این ضمنا انحراف از هنجار های پوزیتیویستی
است.
50
·
در این اثر دورینگ راجع به فونکسیون
اجتماعی علم و تعین (دترمیناسیون) اجتماعی علم، حرفی حتی زده نمی شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر