پروفسور
دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم
برگردان
شین میم شین
بخش
هفتم
ماتریالیسم،
مارکسیسم و رویزیون در دیالک تیک ماتریالیستی
پیشکش
به
حیدر
مهرگان
33
·
بدین طریق، انتقاد از تئوری بورژوائی
به بخشی از انتقاد از ادعای مبتنی بر جهل بشری و به گشتاوری از مبارزه سیاسی برای
غلبه (پایان دادن) بر جامعه بورژوائی بدل می شود.
34
·
نظری بر نقشه کلی مبتنی بر آثار انگلس
در زمینه «دیالک تیک طبیعت» و علوم طبیعی که با انتقاد انگلس از دورینگ، دچار وقفه
می گردد، از حقایق زیر پرده بر می دارد:
الف
·
از بغرنجی اثبات ماتریالیسم در سطح
دیالک تیک
ب
·
از سمت و سوی تئوری موسوم به «پیوند
کلی» که دیگر نمی توان آن را فقط به کمک علوم طبیعی اثبات کرد.
35
·
نقشه کلی مبتنی بر آثار انگلس در
زمینه «دیالک تیک طبیعت» و علوم طبیعی حاوی اقدامات زیر بوده است:
الف
·
آن به جمعبندی «پیوند علوم» می
پردازد.
ب
·
سنن و موضوعاتی را نام می برد که
در زمینه های زیر در مد نظر بوده اند:
1
·
در انتقاد از علوم طبیعی در مد نظر
بوده اند.
2
·
در توسعه همه جانبه علوم در رابطه
با سن سیمون و شاگردش کومته و هگل در رابطه بوده اند.
ت
·
داروینیسم را نام می برد.
پ
·
سیستم معرفتی ـ نظری و ایده ئولوژی
های کانت، هیوم، دو بوا ریموند و هلم هولتس را نام می برد.
ث
·
سیاست داروینیستی و تئوری اجتماعی داروینیستی
را نام می برد.
ج
·
«دیالک تیک طبیعت» را آگاهانه با بعد «متمایز
گشتن انسان ببرکت کار از جانوران» که ببرکت اقتصاد سیاسی مارکس فراهم آمده، پیوند
می دهد.
·
(انگلس، «دیالک تیک طبیعت»، کلیات مارکس و
انگلس، جلد 20، ص 307)
36
·
ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی
سال های 70 ـ 90 قرن 19، هم پاسخی به گرایشات پوزیتیویستی در جنبش کارگری آلمان و جنبش
بین المللی کارگری است و هم اخطاری نسبت به ولگاریزاسیونی (به ابتذال کشیدنی) است
که تحت نام «مارکسیسم» صورت می گیرد:
·
انگلس می نویسد:
·
واژه «ماتریالیستی» چه بسا جفنگ
ساده ای شده که بسان برچسبی بر پیشانی هر چیز و همه چیز چسبانده می شود، بی آنکه آنها
مورد بررسی قرار گیرند:
الف
·
درک ما از تاریخ اما نتیجه بررسی تاریخ
است.
ب
·
درک ما از تاریخ که اهرم تشکیل
چیزی در سنت هگلیستی نیست.
ت
·
تمامی تاریخ باید از نو مورد بررسی
قرار گیرد.»
·
(انگلس نامه به کنراد اشمیت. کلیات مارکس و
انگلس، جلد 37، ص 436، جلد 38، ص 308)
37
·
انگلس در سال 1892 تصریح می کند که
مفهوم «ماتریالیسم تاریخی» را برای مشخص کردن درکی از جریان تاریخ جهان بکار می
برد که علت نهائی و نیروی محرکه و تعیین کننده ی نتایج اجتماعی مهم را در عوامل
زیر می بیند:
الف
·
در توسعه و تکامل اقتصادی جامعه می
بیند.
ب
·
در تغییرات طرز تولید و طرز مبادله
می بیند.
ت
·
در شقه شقه گشتن جامعه به طبقات اجتماعی
مختلف ناشی از آن می بیند.
پ
·
در مبارزات این طبقات اجتماعی بر
ضد یکدیگر می بیند.»
·
(کلیات مارکس و انگلس، جلد 22، ص 298)
38
·
تاریخ ماتریالیسم در ثلث آخر قرن
19 و پس از گذار به قرن 20، قبل از همه به شرح زیر است:
الف
·
تاریخ مبارزه طبقاتی ـ ایده
ئولوژیکی میان طبقات اجتماعی آشتی ناپذیر جامعه بورژوائی است.
ب
·
تاریخ چالش و کشمکش در درون جنبش سوسیالیستی
ئی است که وجود و توسعه اش مستقل از شعور اجتماعی بورژوائی و منافع بورژوازی در
چارچوب کاپیتالیستی است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر