پروفسور
دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم
برگردان
شین میم شین
بخش
ششم
ماتریالیسم
و علوم طبیعی در قرن ۱۹
ادامه
فریدریش آلبرت لانگه (1828 ـ 1875)
فیلسوف آلمانی
(نئوکانتیانیست، ماتریالیسم ستیز)،
پداگوگ و سوسیالیست
آثار:
رابطه تربیت با جهان بینی حاکم در اعصار مختلف (1855)
اهمیت کارگر در حال و آینده (1865)
تاریخ ماتریالیسم و انتقاد از اهمیت آن در حال حاضر (1866)
115
·
«موضع مبتنی بر ایده ها» که توسط نئوکانتیانیسم
تبلیغ می شود، نتیجه نهائی ئی است که روشنفکران بورژوائی به مثابه حاملین اجتماعی
هژمونی فرهنگی بورژوازی، نقش کسنرواتیو مناسبی را از آن استخراج می کنند.
116
·
این انتظار ضد انقلابی و اوولوسیونیستی
طبقه بورژوازی از رفرم به عنوان وسیله دفاع از وضع موجود و سرانجام به مثابه واکنش
سیاسی ـ ایده ئولوژیکی در مقابل وجود و توان واکنش عملی پرولتاریا بوده است.
117
·
«موضع
مبتنی بر ایده ها» حد اعلای (ماکسیمم) پیشرفت قابل تصور بورژوائی بوده است:
·
به قول لانگه، «موضع مبتنی بر ایده
ها» «ایده اخلاقی شعله ور جهانی را با کارآئی اجتماعی ئی اتصال می بخشد که به
اندازه کافی، قوی است تا توده های تحت فشار را پله بزرگی بالاتر ببرد.»
·
(لانگه،
«تاریخ ماتریالیسم و انتقاد از اهمیت آن در حال حاضر (1866)»، ص 998)
118
·
مقدمه ای که بر این اثر لانگه
نوشته شده، به مثابه سندی، حاکی از آن است که دورنمای رئالیستی ـ اجتماعی ـ انتقادی
با ادعای ضد دگماتیکی می تواند با توجه به گرایشات هارمونیستی ـ اجتماعی ـ
اوولوسیونیستی به حاشیه رانده شوند.
119
·
هرمان کوهن، چند سال پس از مرگ
لانگه در چاپ شیک ویرایش شده ای از اثر او، «تاریخ ماتریالیسم» را به مثابه توجیه
ایدئالیسم تفسیر کرده است.
·
اگرچه مؤلف «تاریخ ماتریالیسم»
(لانگه)، از موضع انتقادی، «ایدئالیسم» را به مثابه نشانه سیستم کهنه شلینگ و هگل
تلقی کرده بود.
120
·
کوهن علاوه بر این، از لانگه به
شرح زیر ارزیابی می کند:
·
«لانگه
می خواست که به حقیقت مهم ایمان به خدا و مهر نسبت به همسایه (مسیحیت) بطرزی زنده
و دقیق واقعیت ببخشد.
·
لانگه در صدد احیای مردم از ایدئال
اخلاقی سوسیالیسم» بوده است.
·
(کوهن،
«مقدمه بیوگرافیکی» بر «تاریخ ماتریالیسم»، 1882، ص 8)
121
·
بنظر هاینریش اشمیت ـ ناشر مجله
مردم (1907) ـ «مفاهیم ماتریالیسم متافیزیکی و اسپیریتوئالیسم (ایدئالیسم)
متافیزیکی فقط مفاهیم تاریخی هستند.»
·
چون ایدئالیسم در مونیسم عملی نفی
شده است.
·
ماتریالیسم و ایدئالیسم ضمنا در
مونیسم به یکدیگر انطباق یافته اند و یکی شده اند.
·
انرژی ـ ماده به مثابه «تجسم»
(برون آئی)، احساسات و کمپلکس های احساسی به مثابه «درونی سازی ها» واقعیت واحدی
اند و هر شناختتی نسبی است.»
·
(اشمیت،
«پیش تذکری در تاریخ ماتریالیسم اثر لانگه»، مجله مردم، لایپزیگ، 1907)
122
·
این اثر لانگه، اولین اثر همه جانبه
راجع به تاریخ ماتریالیسم در فلسفه بورژوائی آلمان بوده و مرده است.
·
با این اثر لانگه، ماتریالیسم مورد
علاقه بورژوازی در فلسفه آلمان به پایان می رسد.
123
·
از این به بعد، ماتریالیسم به آماج
انتقاد بلحاظ نظری، ایراسیونال (ضدعقلی) و بلحاظ سیاسی، کنسرواتیو (ضد انقلابی) در
فلسفه بورژوائی بدل می شود:
·
این به معنی مرگ ماتریالیسم
بورژوائی به مثابه سیستم فلسفی توضیح طبیعت، جامعه و شناخت است.
124
·
گرایشات و افکار ماتریالیستی،
بعدها در فلسفه های علمی و تئوری های علمی از نو کسب اعتبار می کنند و به نیات
معرفتی ـ نظری و طبیعی ـ نظری شالوده ای فلسفی جهت مقابله با ایراسیونالیسم (خردستیزی) و فلسفه
حیات به خدمت گرفته می شوند.
125
·
ماتریالیسم بطرز چشمگیری در نزدیکی
به جنبش کارگری در مونیسم استدلال و اثبات می شود.
·
مراجعه کنید به مونیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
126
·
از آخرین ثلث قرن نوزدهم، دعاوی
فلسفی بطور کلی به سوسیالیسم علمی منتقل می شوند که ماتریالیسم در آن، مدافع آشکار
خود را پیدا کرده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر