پروفسور دکتر دومه نیکو
لوسوردو
مقایسه روسیه و چین
(نوامبر 2004)
برگردان شین میم شین
پیشکش به
وانیک
بخش
هشتم
حرکتی
ناسیونالیستی و یا انقلابی نوین؟
ادامه
6
·
مقوله ملت برگزیده، به
هیچ وجه من الوجوه نمی تواند تعمیم پذیر باشد.
·
چون فقط یک ملت بی همتا می تواند رسالتی بی همتا بدوش
کشد و رهبر جاودان جهان باشد.
7
·
چنین اندیشه ای می تواند به جنگ های ویرانگر و خونینی
منجر شود.
8
·
برای فهم این قضیه، کافی است نقل قول های فوق را با
اظهارات هیتلر مقایسه کنیم:
·
«وجود دو ملت
برگزیده محال است.
·
فقط ماییم که ملت خداییم!»
·
(راوشینگ، «گفتگو با هیتلر»،
1940، ص 227)
9
·
اگرچه از نظر ایدئولوژیکی جورج
بوش و هیتلر، از نظرهائی متفاوتند، ولی هردو در یک چیز واحد مشترکند:
·
هیتلر و جورج بوش ایده ای از ملت را بر زبان می رانند که
جنونزده، هار و دگرستیز است و به هیچ نوع تعمیمی
تن در نمی دهد و درست همین، هسته اصلی ناسیونالیسم
و یا هژمونیسم (سرکردگی طلبی) را تشکیل می دهد.
10
·
درست همین هسته اصلی است، که ازسوی رهبری چین در هر
فرصتی مورد انتقاد قرار می گیرد.
11
·
رد هژمونیسم، عنصر اساسی قرارداد اجتماعی چین است.
12
·
قرارداد اجتماعی ئی که جمهوری خلق چین و حزب کمونیست چین، هم
دیروز نسبت بدان وفادار بوده اند و هم
امروز وفادارند.
13
·
ما قبلا به بحث مائو در
سال 1949 با کسانی که استفاده از علم و فن امریکا را برای غلبه بر عقب ماندگی چین
مطرح می کردند، اشاره کردیم.
14
·
دن سیائوپینگ به هنگام شروع سیاست جدید می گوید:
الف
·
«ما هرگز نباید
از راه سوسیالیستی منحرف شویم.
ب
·
اکنون گروهی ادعا می کنند که سرمایه داری،
بهتر از سوسیالیسم است.
ت
·
ما باید به این جر و بحث برای همیشه پایان
دهیم!»
15
·
او در سال 1979 می گوید:
الف
·
«علیرغم اشتباهات فاحش و فراز و فرودهای
بیشمار، در تاریخ جمهوری خلق چین، ما توانسته ایم فاصله خود را نسبت به کشورهای
پیشرفته بطور چشمگیری کاهش دهیم.
ب
·
پشت کردن به سوسیالیسم و رهبری حزب کمونیست
چین، به معنی پسرفتی هولناک خواهد بود که هرگز نمی تواند از سوی اکثریت قریب به
اتفاق مردم چین پذیرفته و تحمل شود.»
·
(دن سیائوپینگ، «آثار
منتحب 1992 ـ 1995»، 1998جلد 2، ص 175)
16
·
حالا معلوم می شود که بحث و مبارزه سیاسی بر چه اساسی،
نه فقط در درون جبهه ملی چین، بلکه همچنین در داخل حزب کمونیست چین صورت می گیرد.
17
·
و لذا می توان گفت، وقتی روند انقلابی در مرحله مبارزه
رهائی بخش ملی، ببرکت یک جنبش توده ای، به اهداف ملی انقلاب (مدرنیزه کردن جامعه، تأمین تمامیت ارضی و رستاخیز ملی) جامه
عمل پوشاند، می تواند راه رسیدن به اهداف مهمتری را در پیش گیرد، که مبتنی بر تاریخ و سرمایه فکری جنبش کمونیستی باشد.
18
·
اگر ما انقلاب چین را در کلیت آن، مورد تجزیه و تحلیل
قرار دهیم (نباید فراموش کرد که حزب کمونیست چین دو سال قبل از رسیدن به قدرت، در
مقیاس ملی به جمع آوری تجربه در باره اداره جامعه آغاز می کند)، به این نتیجه می
رسیم که جهش بزرگ به پیش و انقلاب فرهنگی حاکی از گسستی
کوتاهمدت، در طول یک روند طولانی بوده اند و بقیه این روند از پیوستی جوهری برخوردار بوده است.
·
مراجعه کنید به دیالک تیک پیوست و گسست در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
19
·
با توجه به این حقایق می توان گفت، که ادعای «برگشت چین
به سرمایه داری»، ادعائی شتابزده و سطحی است.
20
·
بهتر آن است که در این مورد توصیه متدئولوژیکی انتونیو گرامشی را بخاطر بسپاریم:
·
گرامشی تزی را فرمولبندی کرد، که بنا بر آن، انقلاب بورژوائی
فرانسه برای تکوین خود به دوره ای نیاز داشت که از سال 1789 تا 1871 طول کشیده
است، .
·
یعنی از زمان سقوط رژیم آنشی تا
جمهوری سوم.
·
(لوسوردو، «انتونیو گرامشی»،
2000، ص 38)
21
·
برای اتمام یک انقلاب، کافی نیست، که طبقه جدید قدرت را
تسخیر کند، بلکه او باید بتواند فرم سیاسی نسبتا ثباتمندی برای اعمال قدرت بوجود آورد.
22
·
در فاصله سال های 1789 تا 1871 ما شاهد تعویض پرجنجال فرم های سیاسی متفاوتی در فرانسه هستیم (سلطنت مشروطه،
تجربه کوتاهمدت جمهوری، استبداد نظامی، حکومت قیصر، رژیم بناپارتی و غیره)، تا
اینکه بورژوازی فرانسه، بالاخره در جمهوری پارلمانی،
فرم سیاسی عادی و ثباتمندی برای اعمال قدرت و
هژمونی (سرکردگی) خود پیدا می کند.
23
·
در رابطه با چین باید گفت، که مولود تازه انقلاب، هنوز
به جستجوی فرم سیاسی و محتوای
اقتصادی ـ اجتماعی لازم، برای تثبیت اوضاع و اعمال قدرت بر نیامده است.
24
·
ما در چین با روندی طولانی و دراز مدت سر و کار
داریم، که در حال تکوین است.
·
این روند هر چند نتایج درخشانی بدست آورده،
ولی چند و چون پیشرفت و فرجام آن هنوز بطور کامل قابل پش بینی نیست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر