شعری از نیما
یوشیج
یغمای شب
(فرامه- مرداد ۱۳۲۳)
·
شب به یغما
رسید و دست گشود
·
در تهِ دره هر چه بود، ربود
·
رود، دیری است تا اسیرِ وی است
بشنو این های های زاری رود
بشنو این های های زاری رود
·
گنج باغ از سپید و
سرخ و بنفش
·
همه در چنگ شب، به
یغما رفت
·
شاخِ گردو ز بیم، پای
نهاد
·
بر سرِ شاخ سیب و بالا رفت
·
شب، چو دودِ سیه، تنوره کشید
·
رو نهاد از نشیب، سوی فراز
·
دست و پای درخت ها گم شد
·
بر نیامد ز هیچ یک، آواز
·
بانگ برداشت، مرغ حق:
·
«شب، شب!»
·
برگ، بر شاخ بید لرزان شد
·
راهِ فرسوده بر زمین بخزید
·
لای انبوهِ پونه، پنهان شد
·
شب دمی گرم بر کشید و بخفت
·
اینک آسوده از هجوم و ستیز
·
یک سپیدار و چند بید کهن
·
بر سر تپه اند، پا به گریز
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر