پروفسور دکتر ولفگانگ ایش هورن
برگردان
شین میم شین
بخش اول
1
انواع مختلف دولت در تاریخ
·
در تاریخ بشری ـ بنا بر نوع جوامع منقسم به طبقات متخاصم
ـ سه نوع تاریخی بزرگ از دولت های استثماری
وجود داشته اند:
الف
·
دولت برده داری بمثابه دیکتاتوری طبقه اجتماعی
برده دار.
ب
·
دولت فئودالی بمثابه دیکتاتوری طبقه
اشراف فئودال.
ت
·
دولت بورژوائی بمثابه دیکتاتوری طبقه
بورژوازی.
·
البته باید توجه داشت، که میان
انواع فوق الذکر دولت ها امکان گذار از یکی به دیگری نیز وجود دارد و در چارچوب هر
نوع دولت نیز فرم
های تاریخی گوناگون مهمی از دولت می توانند وجود داشته باشند.
2
فرم های تاریخی دولت
·
مهمترین فرم
های تاریخی دولت می توانند ـ قبل از همه ـ بصور دولتی مختلف خودنمائی کنند:
الف
·
فرم سلطنتی دولت.
ب
·
فرم سلطنتی مطلقه دولت.
ت
·
فرم الیگارشی دولت.
پ
·
فرم اشرافی دولت.
ث
·
فرم جمهوری پارلمانی ـ بورژوائی
دولت.
ج
·
فرم دیکتاتوری فاشیستی دولت
·
و غیره.
·
فرم دولت عبارت است از فرم سازمانی مشخص قدرت سیاسی که طبقه حاکمه می تواند
بکمک آن تناسب قوا را هم میان طبقات مختلف و
هم در صفوف خود در مد نظر داشته باشد.
1
·
تفاوتگذاری میان نوع دولت و فرم دولت بسیار مهم است.
2
·
بسیاری از ایدئولوگ های بورژوائی سعی می کنند، با استناد به تعویض فرم ها و متدهای دولت بورژوائی، ماهیت طبقاتی آن را پرده پوشی کنند.
3
·
فرم های گونه گون دولت های
بورژوائی تغییری در ماهیت واحد آنان نمی دهد:
·
همه این دولت ها ـ در تحلیل نهائی
ـ عبارتند از دیکتاتوری بورژوازی و یا دیکتاتوری گروه معینی از بورژوازی
·
(چون ماهیت واحدی می تواند در فرم ها و
نمودهای متفاوتی عرض اندام کند.
·
مثال ساده آب (ماهیت واحد) می
تواند هم در فرم مایع باشد، هم در فرم یخ و هم در فرم گاز.
·
آب (محتوا) را هم می توان در لیوان
عرضه کرد، هم در فنجان و هم در کوزه به مثابه فرم های مختلف. مترجم)
·
مراجعه کنید به دیالک تیک فرم و محتوا،
دیالک تیک پدیده و ماهیت، دیالک تیک فرم نمودین و محتوای ماهوی در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
4
·
علاوه بر این، باید توجه داشت که هر
نوع دولت می تواند در مسیر توسعه تاریخی اش، خصلت
و فونکسیون تاریخی خود را تغییر دهد.
·
دولت سرمایه داری در آلمان
امپریالیستی کنونی با دولت سرمایه داری در آلمان در سال های 70 قرن نوزدهم تفاوت
جدی دارد.
·
دولت کنونی آلمان دستگاه قدرت و
دیکتاتوری بزرگترین و قدرتمندترین انحصارات (و نه کل بورژوازی، طبقه سرمایه دار)
است.
·
عملکرد کلی آن حاکی از گرایشات
ارتجاعی، ضد دموکراتیک و بویژه هار و متجاوز امپریالیسم آلمان است.
5
·
ساختار و فونکسیون
های دولت سرمایه داری در آلمان دستخوش تحولات چشمگیری بوده است و این امر باید
در مبارزه بخاطر صلح، دموکراسی و سوسیالیسم در
نظر گرفته شود.
6
·
در تمام طول تاریخ فرماسیون های
مبتنی بر استثمار، دولت بمثابه سازمان اجتماعی
ئی توسعه یافته که از مردم فاصله گرفته و برضد آنان وارد عمل می شود.
7
·
دولت بوسیله
گروهی از انسان ها با مشخصات زیر نمایندگی می شود:
الف
·
این گروه از انسان ها نسبت به
مردم بیگانه گشته اند.
ب
·
شغل این گروه از انسان
ها انجام «امور دولتی» به معانی فوق الذکر است.
ت
·
این گروه از انسان ها با هزاران
رشته به طبقه استثمارگر بلحاظ اقتصادی حاکم، پیوند خورده اند.
پ
·
این گروه از انسان ها بوسیله
آنها آموزش دیده اند، وفادار به آنانند و یا مستقیما در آنها ذوب شده اند.
8
·
نهادهای دولتی ـ بویژه در مراحل
بعدی جامعه سرمایه داری ـ هرچه بیشتر به دستگاه میلیتاریستی ـ بوروکراتیک مبدل می شوند که
بطور بی واسطه با انحصارات بزرگ سرمایه داری عجین شده اند و به قول مارکس، به «جسم انگلی» بدل شده اند که کاری جز اختناق توده های مردم و
سرکوب هر حرکت دموکراتیک و مستقل آنان ندارد.
·
دستگاه دولتی امپریالیستی آلمان
مثال بارز این زمینه و در این قضیه است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر