پروفسور دکتر ولفگانگ ایش هورن
برگردان
شین میم شین
بخش اول
·
دولت عبارت است از ابزار قدرت
سیاسی تعیین کننده در دست طبقات اجتماعی معینی برای پیشبرد منافع شان و برای سرکوب
طبقات اجتماعی دیگر.
·
دولت عبارت است از دستگاه حاکمیت
برای اجرای سیستماتیک و منظم دیکتاتوری طبقه اجتماعی معینی بر طبقات اجتماعی دیگر.
1
·
وسایل تعیین کننده برای اعمال این
قدرت به شرح زیرند:
الف
·
ارتش
ب
·
پلیس
ت
·
دستگاه کارمندان و
مستخدمین دولتی
پ
·
سیاست مالیاتی و
مالی
ث
·
قوه مقننه
ج
·
قوه قضائیه.
2
·
دولت بمثابه دولت استثمارگران پدید آمده است.
·
بنابرین، دولت یک محصول تاریخی
است، محصول تجزیه جامعه به طبقات اجتماعی است و به عبارت دقیقتر، محصول تجزیه
جامعه به طبقات اجتماعی متخاصم آشتی ناپذیر است.
3
·
همان طور که انگلس می نویسد:
·
«دولت عبارت است از اقرار بر این حقیقت امر،
که این جامعه دست بگریبان تضادی لاینحل است، به اقطاب متضاد و آشتی ناپذیری تجزیه
شده است، بی آنکه قادر به رام کردن آنها باشد.
·
برای این که این تضادها در جنگی بی
ثمر به نابودی این جامعه و طبقات اجتماعی متخاصم با منافع اقتصادی متضادشان منجر
نشوند، وجود قدرتی که بظاهر بر فراز جامعه قرار داشته باشد، ضرورت پیدا می کند، تا
به رفع اختلافات بپردازد و از نظام موجود
پاسداری کند.
·
و این قدرت نشئت گرفته از جامعه،
ولی قرار گرفته بر فراز آن، این قدرت بیشتر و بیشتر بیگانه گشته با جامعه، دولت نام دارد.»
·
(کلیات مارکس و انگلس، جلد 21، ص 165)
الف
·
پس دولت، اتحاد داوطلبانه افراد
منفرد نیست، آن سان که بسیاری از نمایندگان فلسفه
روشنگری انگلیسی و فرانسوی در قرن هفدهم و هجدهم تصور می کردند.
ب
·
پس دولت، ، تجسم و تبلور ایده اخلاقی نیست، آن سان که هگل تصور می کرد.
ت
·
پس دولت، اراده ی نهاد واره گشته نیست
که در شرایط سرمایه داری انحصاری در کشاکش «پلورالیستی» نیروها تشکیل یافته باشد،
آن سان که امروزه بسیاری از مبلغان بورژوازی امپریالیستی به خورد مردم می
دهند.
4
·
دولت عنصر مرکزی روابط سیاسی هر فرماسیون اجتماعی است، روابطی که
بیانگر ساختار اقتصادی و بویژه آنتاگونیسم
های طبقاتی فرماسیون مربوطه اند.
·
(آنتاگونیسم به تضاد آشتی ناپذیر اطلاق می
شود. مترجم)
5
·
روابط سیاسی به شرح زیرند:
الف
·
روابط میان طبقات
ب
·
روابط میان جناح های طبقات منفرد
که در سطح دولت تشکیل می شوند.
ت
·
روابط میان قوای طبقاتی ـ اجتماعی مختلف
و دولت
·
و به عبارت دیگر روابط قوای طبقاتی
مختلف با یکدیگر در رابطه با دولت و در رابطه با قدرت شان در دولت.
·
دولت معمولا عبارت است از ابزار
قدرت طبقه بلحاظ اقتصادی حاکم که بکمک این ابزار قدرت (دولت) به طبقه ی بلحاظ سیاسی حاکم مبدل می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر