محمد زهری
( ۱۳۰۵ ـ ۱۳۷۳)
تحلیلی از
ربابه نون
ربابه نون
دوست را باید میان خیل ِ دشمن، یافت
·
سؤال این بود و کماکان این است که اگرچه توده های مولد و زحمتکش اکثریت قریب به
اتفاق جامعه را تشکیل می دهند، ولی توده ای ها علیرغم آن در اقلیت قرار دارند.
·
چرا و به چه دلیل؟
1
·
توده ای های نسل
محمد زهری، یعنی توده ای های اصیل و انقلابی عاجز از برقراری پیوند با توده های
خلق بوده اند.
·
درست به همین دلیل هم حزب توده ضربه پشت ضربه خورده است.
·
مائو دیالک تیک حزب توده و توده را به شکل دیالک تیک ماهی و آب بسط و تعمیم می
دهد.
·
ماهی تا زمانی می تواند نفس کشد و زنده بماند که در آب باشد، که با آب باشد و
نه جدا مانده و یا جدا افتاده از آب.
·
اما دلیل اوبژکتیو (عینی) و سوبژکتیو این عجز از برقراری پیوند با توده چه
بوده است؟
2
·
یکی از دلایل
عینی این عجز، علیرغم تلاش مردانه و صادقانه توده ای ها، دوام و قوام دیرین و
دیرنده فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی فئودالی سرشته به بقایای فرماسیون های اجتماعی
ـ اقتصادی ماقبل بوده است.
·
این اما به چه معنی است؟
3
·
این بدان معنی
است که نیروهای مولده جامعه در سطح بسیار نازل توسعه بوده اند.
·
موتور تحولات اجتماعی را اما دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی تشکیل
می دهد.
·
وقتی کفه ترازوی دیالک تیکی به نفع نیروهای مولده و به زیان مناسبات تولیدی باشد، زمینه عینی بر
انقلاب اجتماعی فراهم می آید.
·
در غیر اینصورت، جامعه می تواند یک میلیون سال در همان فرماسیون
اجتماعی ـ اقتصادی منجمد بماند، بپوسد و از درون تهی شود.
4
·
اشکال اصلی کار
توده ای ها نیز همین جا بود.
·
چه بسا بخش اعظم جمعیت کشور، حتی توان
خواندن و نوشتن نداشته اند.
·
به همین دلیل
حوزه های حزبی چه بسا به کلاس های آموزش الفبا تنزل می یافتند.
·
در صفحات اول کتاب «انقلاب سفید» حتی از شیوه های زیست محقر توده های مولد و
زحمتکش تصاویر هراس انگیزی عرضه می شود.
·
به سبب سطح بسیار نازل توسعه نیروهای مولده، تهیه و تولید نان روزمره حتی
مسئله ای بسیار دشوار بوده است.
·
نقش تعیین کننده نیروهای مولده به همین دلیل است.
·
روشنگری در میان توده های بی سواد یا محال و یا در بهترین حالت مثله و مخدوش و
نیمبند است.
·
این عقب ماندگی اقتصادی ـ اجتماعی بزرگترین سد در راه برقراری پیوند اصیل با توده
های مولد و زحمتکش و تنویر افکار آنها بوده است و شاید هنوز هم باشد.
5
·
رشد سریع و قارچ
وار جریانات متعلق به طبقات اجتماعی واپسین از فدائی اسلام و خلق تا مجاهد اسلام و
خلق و نوسازی صوری جریانات فئودالی ـ روحانی به دلیل همین شرایط عینی، به دلیل
همین سطح رشد رقت انگیز نیروهای مولده بوده است.
·
دوام دیرمان فرماسیون
اجتماعی ـ اقتصادی فئودالی جامعه را از هر نظر دچار رکود و رخوت ساخته بود.
6
دوست را باید میان خیل ِ دشمن، یافت
همنفس، همراه باید شد
با هزاران مشعل، از چنگال ِ شب باید
رهایی جست
·
درست به همین
دلیل است که توده ای ها در نهایت صداقت و از خودگذشتگی عاجز از برقراری پیوند واقعی
و عمیق و ارگانیک با توده بوده اند.
·
درست به همین دلیل باید «دوست» را نه در خیل ریگ وار و بیشمار توده، بلکه در «خیل
دشمن» بجویند و در گذر از هفتخوان رستم احیانا بیابند و هر لحظه از تصور پیوستنش
به دشمن برخود بلرزند.
·
دشمنی که تمام هم
و غمش ایزولاسیون و شکار توده ای ها ست.
7
·
تراژدی کمونیست
ها در سراسر جهان از همین قرار بوده است.
·
احزاب کمونیست
فرسنگ ها جلوتر از سطح توسعه نیروهای مولده و سطح توسعه فکری توده بوده اند.
·
این در حالی است
که طبقه حاکمه در مقیاس تمام ارضی (گلوبال) به تحمیق و استحمار دمبدم توده های
مولد و زحمتکش کمر بسته است و همه ساز و برگ لازم را از منبر و مسجد و کنیسه و کلیسا و سنن و مراسم و آداب و رسوم متنوع و رادیو،
تلویزیون، مطبوعات، انترنت و غیره در اختیار دارد.
8
دوست را باید میان خیل ِ دشمن، یافت
همنفس، همراه باید شد
با هزاران مشعل، از چنگال ِ شب باید
رهایی جست
·
محمد زهری به
تجربه دریافته است که مبارزه ایده ئولوژیکی برای روشنگری و بسیج توده صد چندان دشوار است.
·
به همین دلیل برای گذر از دالان های تو در توی «شب» نه به یک مشعل، بلکه به هزاران
مشعل نیاز می بیند.
·
مشعل اگر سمبل آگاهی
باشد، می توان گفت که محمد زهری بر کسب خرد کل اندیش (فلسفه) تأکید مؤکد می ورزد.
9
شهر خالی نیست
گوش باش، آواز می آید از آن خانه
همزبانی، همدلی را می سراید
گوش باش!
·
منظور محمد زهری
از مفهوم «خالی نبودن شهر»، حضور کماکان توده ای ها ست.
·
منظور او جانسختی، سرسختی و پیگیری سوبژکت توده ای است که علیرغم
همه دشواری های اوبژکتیو و سوبژکتیو (عینی و ذهنی)، میهنی و جهانی، شعور انقلابی
را از آن خود کرده و از درون می جوشد.
·
به همین دلیل همزبان و همدل و همرزم می جوید.
10
گاگیک آوانسیان
·
خود ویژگی توده
ای های بویژه نسل آغازین همین بوده است.
·
توده ای های نسل آغازین
و بقایای آنها شاید به دلیل این سرسختی، سماجت، جانسختی، پیگیری، فداکاری و
رادیکالیته در مقیاس جهانی بی نظیر و بی همتا باشند.
·
دلیل این خودویژگی توده ای ها فقط نظری نبوده و نیست.
·
بلکه ضمنا عاطفی
است.
·
دلیل این خودویژگی توده ای ها فقط تئوریکی نیست، پسیکولوژیکی نیز است.
·
در پسیکولوژی توده ای های هر نسل، خون توده ای های نسل پیشین جاری است.
·
توده ای ها اعجوبه های حیرت انگیز و ضمنا رشگ انگیزی اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر