(320 ـ 398)
(942 ـ 1020)
تحلیلی از
شین میم شین
»شاهنامه »
آغاز کتاب
بخش چهارم
گفتار
اندر آفرینش مردم
·
چو ز این بگذری، مردم آمد پدید
·
شد این بندها را سراسر کلید
·
سرش راست بر شد چو سرو بلند
·
به گفتار خوب و خرد کاربند
·
پذیرندهٔ هوش و رأی و خرد
·
مر او را دد و دام فرمان برد
·
ز راه خرد، بنگری اندکی
·
که مردم به معنی چه باشد، یکی
·
مگر مردمی خیره خوانی همی
·
جز این را نشانی ندانی همی
·
تو را از دو گیتی برآورده اند
·
به چندین میانجی بپرورده اند
·
نخستین فطرت، پسین شمار
·
تویی، خویشتن را به بازی مدار
·
شنیدم ز دانا، دگرگونه ز این
·
چه دانیم راز جهان آفرین
·
نگه کن، سرانجام خود را ببین
·
چو کاری بیابی از این به، گزین
·
به رنج اندر آری تنت را روا ست
·
که خود رنج بردن به دانش سزا ست
·
چو خواهی که یابی ز هر بد رها
·
سر اندر نیاری به دام بلا،
·
نگه کن بدین گنبد تیزگرد
·
که درمان ازوی است و زوی است درد
·
نه گشت زمانه بفرسایدش
·
نه آن رنج و تیمار بگزایدش
·
نه از جنبش، آرام گیرد همی
·
نه چون ما تباهی پذیرد همی
·
از او دان فزونی، از او هم شمار
·
بد و نیک، نزدیک او آشکار
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر