احمد
عاشورپور
(۱۲۹۶
- ۱۳۸۶)
خسرو باقری
(1337)
ویرایش از
شین میم شین
1
ثمین باغچهبان
(۱۳۰۴ تبریز - ۲۹ اسفند ۱۳۸۶، استانبول)
آهنگساز، شاعر، نویسنده و مترجم
احمد عاشورپور
را همراه با
ثمين باغچه بان
دكتر آيدين
پرويز خطيبي
به تهران منتقل می كنند و به باغ شاه می برند.
يك هفته در آنجا
و يك ماه هم در زندان موقت شهرباني تهران،
در بازداشت بودند.
2
سپس به قلعه
فلك الافلاك در خرم آباد منتقل می کنند.
3
عاشورپور در
جزيره خارك و زندان شهرباني اهواز
دوران دو ساله
زندان خود را می گذراند.
4
در همين زمان
همسرش
ـ خانم پروين
ناصحي ـ
هم به جرم
فعاليت هاي سياسي در زندان بوده است:
«مادرم (همسرم؟)
ـ پروين ناصحي ـ كه ليسانسه ي مامايي
بود،
هم در زندان
بود،
شش ماه
و با مادر
بيژن جزني كه ما به او خاله جان مي گفتيم
هم سلول بود.»
5
عاشورپور در
خارك هم چند آهنگ می سازد كه
مشهورترين آنها
آهنگ
«دو دخترم»
بود.
6
عاشورپور نام
يكي از دخترانش را به احترام جمهوري دموكراتيك خلق آلبانی
تيرانا
گذاشته بود.
نازنين همسرم
اي ز جان
بهترم
كرده خصمم جدا
از كنار پرمهر
تو
هم ز لبخند
گرم دو دخترم
بي گمان دور
هجران سرآيد
گيرمت هر دم
در برم
نغمه ي
پيروزي بسرايم
بهر دو دخترم
همدم باوفا
از تو جويند
اگر
آن دو دختر
مرا
گو بشد با
همراهان
كاورند در اين
جهان
شادي بهر
كودكان
بهر مردم صلح
و نان
ره بسي سپرده
شد
بود كنون هدف
عيان
(با همه قدرت
و حيله و فن)
(در ره ما
كمين كرده دشمن)
راه ما را
بستن كي تواند
(خلق را واپس
كي نشاند)
(توده فرمان
دهد:
«بس، ظلم و
ستم»)
عصر ما، عصر
پيروزي ما ست
(دور بگسستن
بند و زنجير
سرنگون كردن
پيكرها ست)
نازنين همسرم
اي زجان بهترم
بي شك از عزم مان
چيره گردد شادي به غم
سرخ گل رخ
سازد عيان
كسوت غم، دهر
از تن در آرد
جامه پوشد چون
ارغوان
بيم خلق از
درد و رنج دوران
مي پذيرد
پايان
(نازنين
همسرم)
(وان دو گل
دخترم)
7
دوره دوم
فعاليتهاي احمد عاشورپور
پس از بيرون آمدن از زندان به درخواست
ثمين باغچه بان
و همسرش و آقاي حسين ناصحي
بود.
«سال 1336
دوباره شروع كردم.
با اركستري به
رهبري آقاي ميرنقيبي به مدت حدود دو سال،
24 يا 25 آهنگ كار كردم
كه 4 يا 5
آهنگ محلي و بقيه هم از ساخته هاي خودش بود.
اشعار گيلكي
را هم خودم مي ساختم.
البته از
شعراي گيلان آقايان
شهدي لنگرودي و محمود پاينده
هم بودند كه
چند تايي شعر ساختند.»
8
اما فضاي
راديو را نمي پسنديد
و به همين جهت
در سال 1338 راديو را براي هميشه ترك كرد.
«از آن پس فقط براي رفقاي حزبي بود كه
خواندم.»
ادامه دارد.
در فستیوال تهران آهنگهای زیبای گیلکیش گرمی بخش محفل جوانان بود روحش شاد وراهش پر رهروباد
پاسخحذف