سرچشمه:
صفحه فیس بوک
نصرالله آقاجاری
ویرایش و تحلیل از یدالله سلطان پور
احسان طبری
خود خيّام در مقدمۀ کتاب «جبر و مقابلۀ» خود سخت از متظاهران علمفروش عصر ناليده است و می نويسد:
«اگر مشاهده کنند که کسی متوجّه طلب حق است و شيوۀ او راستی است و در ترک باطل و دروغ و خود نمائی و مکر و حيله، جهد و سعی دارد، او را استهزاء و تحقير میکنند»
معنی تحت اللفظی:
اگر ببینند که کسی به حقیقت وقوف دارد و حق با او ست و مخالف باطل و دروغ و غرور و ترفند و عوامفریبی است، او را مورد تحقیر و تمسخر قرار می دهند.
۱
خود خيّام در مقدمۀ کتاب «جبر و مقابلۀ» خود سخت از متظاهران علمفروش عصر ناليده است.
برداشت احسان طبری از این حکم عمر خیام انتقاد از «علمفروشان متظاهر» است.
معلوم نیست که احسان طبری این برداشت مطلقا باطل و بی ربط و سوبژکتیو خود را از کجا استخراج کرده است.
احسان طبری از حکم رئالیستی، علمی، عینی و تجربی عمر خیام مبنی بر اینکه پاسداران حقیقت عینی در جامعه مورد تحقیر و تمسخر قرار می گیرند، تفسیری دلبخواهی و من در آوردی ارائه می دهد.
سوبژکتیویسم معرفتی همین است و نه چیزی دیگر.
این یعنی مقدم داشتن تصورات و تخیلات خود
بر تحلیل حداقل عینی و تحت الفظی نظر کسی.
۲
«اگر مشاهده کنند که کسی متوجّه طلب حق است و شيوۀ او راستی است
۲
«اگر مشاهده کنند که کسی متوجّه طلب حق است و شيوۀ او راستی است
و در ترک باطل و دروغ و خود نمائی و مکر و حيله، جهد و سعی دارد، او را استهزاء و تحقير میکنند»
خیام در این حکم (جمله) خویش
خیام در این حکم (جمله) خویش
نه حرفی از علمفروشی زده و نه اشاره ای حتی به تظاهر
کرده است.
شکوه و شکایت خیام از ستم بر طرفداران حقیقت عینی است:
الف
اگر مشاهده کنند که کسی متوجّه طلب حق است
خیام در این جمله میان واقفین به حقیقت و طالبین (خواستاران و جویندگان) حقیقت و افرادی مرزبندی می کند.
افرادی که شاهد کسی اند که متوجه حق است و ضمنا در طلب (جستجوی و تحصیل و کسب) حق است.
ب
اگر مشاهده کنند که شيوۀ او راستی است.
خیام در این جمله به تأیید شیوه و راه طرفداران حقیقت می پردازد.
شیوه واقفین به حقیقت و طالبین حقیقت از دید خیام درست است.
ت
اگر مشاهده کنند که کسی در ترک باطل و دروغ و خود نمائی و مکر و حيله، جهد و سعی دارد .
خیام در این جمله بر آن است که سعی و تلاش و کوشش واقفین به حقیقت و طالبین حقیقت عبارت است از مخالفت با (پشت کردن به) باطل (ضد حقیقت) و دروغ (ضد حقیقت) و خودنمایی و عوامفریبی و شعبده بازی.
معلوم نیست که احسان طبری به هنگام تحلیل این سخن خیام
شکوه و شکایت خیام از ستم بر طرفداران حقیقت عینی است:
الف
اگر مشاهده کنند که کسی متوجّه طلب حق است
خیام در این جمله میان واقفین به حقیقت و طالبین (خواستاران و جویندگان) حقیقت و افرادی مرزبندی می کند.
افرادی که شاهد کسی اند که متوجه حق است و ضمنا در طلب (جستجوی و تحصیل و کسب) حق است.
ب
اگر مشاهده کنند که شيوۀ او راستی است.
خیام در این جمله به تأیید شیوه و راه طرفداران حقیقت می پردازد.
شیوه واقفین به حقیقت و طالبین حقیقت از دید خیام درست است.
ت
اگر مشاهده کنند که کسی در ترک باطل و دروغ و خود نمائی و مکر و حيله، جهد و سعی دارد .
خیام در این جمله بر آن است که سعی و تلاش و کوشش واقفین به حقیقت و طالبین حقیقت عبارت است از مخالفت با (پشت کردن به) باطل (ضد حقیقت) و دروغ (ضد حقیقت) و خودنمایی و عوامفریبی و شعبده بازی.
معلوم نیست که احسان طبری به هنگام تحلیل این سخن خیام
خواب آلود و خسته بوده و یا بیدار و سر حال.
در غیر اینصورت، چگونه می توان نوشت:
«خود خيّام در مقدمۀ کتاب «جبر و مقابلۀ» خود سخت از متظاهران علمفروش عصر ناليده است.»
۳
احسان طبری
حافظ نيز وضعی به از اين نداشت.
احسان طبری، ظاهرا
در غیر اینصورت، چگونه می توان نوشت:
«خود خيّام در مقدمۀ کتاب «جبر و مقابلۀ» خود سخت از متظاهران علمفروش عصر ناليده است.»
۳
احسان طبری
حافظ نيز وضعی به از اين نداشت.
احسان طبری، ظاهرا
تفاوت ها و تضادهای چشمگیر خیام و حافظ
را هم درنیافته است:
الف
خیام دانشمند علوم طبیعی و ریاضی است.
در فلسفه خیام عناصر ماتریالیستی جدی وجود دارند.
خیام در عرصه تئوری شناخت به احتمال قوی،
ماتریالست تر از خود احسان طبری و امثال او
بوده است.
خیام ستاره شناس و ریاضی دانی متبحر و یونیورسال بوده است.
ب
حافظ قرآن خوان است.
فقیه است.
قرآن را به هفت روایت می خواند.
یعنی آیات و دگم های بی ربط الهی را حتی ازبر کرده است.
ت
حافظ خردستیز است.
دشمن سرسخت علم و عقل است.
حافظ اصلا به لیاقت معرفتی بنی آدم باور ندارد.
حافظ فاتالیست تمامعیار است.
حافظ از سرتاپا مرتجع است
الف
خیام دانشمند علوم طبیعی و ریاضی است.
در فلسفه خیام عناصر ماتریالیستی جدی وجود دارند.
خیام در عرصه تئوری شناخت به احتمال قوی،
ماتریالست تر از خود احسان طبری و امثال او
بوده است.
خیام ستاره شناس و ریاضی دانی متبحر و یونیورسال بوده است.
ب
حافظ قرآن خوان است.
فقیه است.
قرآن را به هفت روایت می خواند.
یعنی آیات و دگم های بی ربط الهی را حتی ازبر کرده است.
ت
حافظ خردستیز است.
دشمن سرسخت علم و عقل است.
حافظ اصلا به لیاقت معرفتی بنی آدم باور ندارد.
حافظ فاتالیست تمامعیار است.
حافظ از سرتاپا مرتجع است
و توده را به «رضایت» مطلق به «داده»، رضایت به روزی مقرره،
با جوهر نامرئی و به قلم کذایی قضا
با جوهر نامرئی و به قلم کذایی قضا
فرمان می دهد.
حافظ لاشخور به تمام معنی است.
حافظ
رفیق شفیق تیمور لنگ
حافظ لاشخور به تمام معنی است.
حافظ
رفیق شفیق تیمور لنگ
و هر خان و سلطان قلدر و خونریز تازه از ره رسیده است.
۴
احسان طبری
آثار حافظ منجر به صدور و فتوای قتلش شد.
کدام آثار حافظ؟
کجا و کی فتوا به قتل حافظ صادر کرده است؟
حافظ در تمامت دیوان خود جز
۴
احسان طبری
آثار حافظ منجر به صدور و فتوای قتلش شد.
کدام آثار حافظ؟
کجا و کی فتوا به قتل حافظ صادر کرده است؟
حافظ در تمامت دیوان خود جز
لجن پراکنی بر ضد اهل تصوف و عرفان
کسب و کاری ندارد.
این حقیقت امر نباید و نمی تواند برای احسان طبری پوشیده بماند.
خوب.
این اهل تصوف و عرفان
این حقیقت امر نباید و نمی تواند برای احسان طبری پوشیده بماند.
خوب.
این اهل تصوف و عرفان
نماینده کدام طبقه اجتماعی بوده اند که سعدی و بعد حافظ
به تندباد انتقاد و افترا و تهمت می بندند؟
ادامه دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر