۱۳۹۴ اردیبهشت ۹, چهارشنبه

دایرة المعارف بورژوائی واپ‍سین (۲۷۷)

پروفسور دکتر هانس یورگ  سندکولر
 فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین

بخش ششم
ماتریالیسم و علوم طبیعی در قرن ۱۹  
ادامه
  ۵۳
·      واژه ی «پوزیتیو» (مثبت) که به ابتکار علم واقعیت برجسته می شود، حاکی از آن است که فلسفه حقیقی عصر جدید (البته فلسفه اصیل و نه قلابی) اساسا نه برای تخریب، بلکه برای تعمیر و سازماندهی بوده است:
·      «احساس اولیه برای نظم را طبیعتا نمی توان از هیچکدام از تئوری های پوزیتیو مجزا ساخت.» 

۵۴
·      آماج های مرتبط با سیاست اجتماعی برای خلق به شرح زیر بوده اند: 

الف
·      قبل از همه امکان پذیر ساختن تربیت عادی برای همه مردم 

ب
·      بعد فراهم آوردن امکانات لازم برای عرضه کار منظم و مرتب برای همه مردم 

۵۵
·      برنامه اجتماعی حقیقی کارگران از این قرار بوده است.

۵۶
·      در فلسفه «پوزیتیو» کومته واقعیت عینی و تأثیرگذاری (البته در پیوند با حفظ وضع موجود و از طریق رفرم) در وحدت با هم بوده اند.

۵۷
·      برای کومته و مجموعه جنبش علمی «پوزیتیو» ـ به این معنا ـ چالش طولانی و توخالی میان «ماتریالیسم و اسپیریتوئالیسم (ایدئالیسم)» زاید جلوه می نمود. 

۵۸
·      یکسان تلقی کردن طرح «پوزیتیو» رایج در زمان کومته با مفهوم مدرن «پوزیتیویسم» بی معنی است. 

۵۹
·      پیوند خصلت بنیادی علوم طبیعی، امپیری (تجربه) و محدود کردن تئوری به حفظ وضع موجود، مشخصه علم و علمیت در خارج از دیالک تیک ماتریالیستی قرن ۱۹ بوده است. 

۶۰
·      ماتریالیسم نهفته در علوم طبیعی و ماتریالیسم مبتنی بر علوم طبیعی در قرن ۱۹ با سیر پر فراز و فرود (نوسانات و تأکیدات) تدریجی شان با طرح «پوزیتیو» انطباق داشته اند و آن به شرح زیر بوده است:

الف
·      مرزبندی با «منفیت» دیالک تیک 

ب
·      مرزبندی با انقلاب پرولتری

۶۱
·      البته تئوری «پوزیتیو» را نباید با تئوری طرفدار حفظ وضع موجود بطور کلی یکسان تصور کرد.
·      تئوری «پوزیتیو» طرفدار تغییرات بوده است.
·      ولی مخالف توسعه فراتر از جامعه بورژوایی بوده است. 

۶۲
·      تئوری «پوزیتیو» اصولا لیبرالی و بلحاظ حزبی، «ترقی طلب» بوده است.
·      پایگاه اجتماعی این تئوری، خرده بورژوازی بوده است.

۶۳
·      تئوری «پوزیتیو» بنیان جهان بینانه استراتژی رفرم بورژوایی ـ قبل از همه ـ از موضع بورژوا ـ دموکراتیک بوده است.
·      اما در تأثیرگذاری دربرگیرنده ی تلاش های بورژوا ـ کنسرواتیو و «حل مسئله اجتماعی» نیز بوده است.  

۶۴
·      ماتریالیسم بورژوایی که پس از انقلاب ۱۸۴۸ در آلمان پدید می آید و عمدتا تحت عنوان «مشاجره بر سر ماتریالیسم» معروف بوده، با مناسبات اجتماعی، سیاسی و ایده ئولوژیکی انطباق داشته است. 

الف
·      با مناسبات اجتماعی ئی که در آنها مطالبات بورژوا ـ دموکراتیک تنها به عنوان اوپوزیسیون می توانست عرض اندام کند.

ب
·      با مناسبات اجتماعی ئی که در آنها هراس خرده بورژوازی از قدرت بورژوازی صنعتی و خانه خراب گشتن و پرولتریزه شدن تحت فشار آن، از سویی و نابود گشتن در اثر انقلاب پرولتری از سوی دیگر، راهنمای عمل بوده و کلیه تلاش ها در جهت خدمت به رفرم بمدد علوم بوده است که از سوی نیروی متحد دولت و کلیسا سرکوب می شود. 

۶۵
·      ماتریالیسمی که با یاکوب موله شوت، کارل فوکت، لودویگ بوشنر و هاینریش سولبه در پیوند بوده، منشاء نظری اش در برنامه ضد اسپکولاتیو علوم طبیعی آن زمان بوده است.

۶۶
·      این ماتریالیسم را می توان رئالیسم علمی نامید، اگر سمتگیری های ضد تئولوژیکی، ضد روحانی و آته ئیستی اش را در نظر نگیریم. 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر