۱۳۹۴ اردیبهشت ۹, چهارشنبه

سیری در پژوهشی از احسان طبری راجع به خیام و حافظ (۱۳)


سرچشمه:
صفحه فیس بوک
نصرالله آقاجاری

ویرایش و تحلیل از یدالله سلطان پور
 
احسان طبری
برای نشان دادن آزاد انديشی خيّام و حافظ و بی باوری آنان به تلقينات مذاهب، يک‌ رشته از مسائل مطروحه در اشعار اين دو متفکّر يعنی مسئلۀ انکار جاودانی بودن روح، رستاخيز، بهشت و دوزخ را به عنوان مثال بر می‌گزينيم.


معنی تحت اللفظی:
برای اثبات آزاد اندیشی خیام و حافظ و بی ایمانی آندو به تلقینات مذهبی یعنی انکار ابدیت روح، روز قیامت، بهشت و جهنم به ابیاتی از خیام و حافظ اشاره می کنیم.

۱
طبری نظرش را راجع به 

آزاد اندیشی خیام و حافظ و بی باوری آندو به تلقینات مذهبی 
 پیشاپیش تشکیل می دهد و بدتر از آن، همان پیشداوری خود را به خواننده القا می کند، یعنی خواننده را پیشاپیش خام و  نرم می کند، بعد به ارائه فاکت و سند و مدرک دست چین شده دست می زند و به خیال خودش، اقامه «دلیل» می کند و پیشداوری اش را به اثبات می رساند.

۲
یکی از روش های اسلوبی (تحلیلی، نظرسازی) اصلی حزب توده هم 
همین بوده است که به فاجعه انجامیده است:

الف
گروهی در رهبری حزب توده که همه چیز داشته اند به غیر از توان تفکر مفهومی و تحلیلی ـ عینی بدون تحلیل حداقل عینی اعمال و آثار و افکار روحانیت به این پیشداوری می رسند که دار و دسته خمینی انقلابی اند.

ب
بعد همین پیشداروی را اندک اندک به ترفندی به خورد اعضای حزب می دهند که آنها هم همه چیز داشته اند به غیر از خرد و خود اندیشی.

ت
در نتیجه تصمیم «کلکتیو» (از در عقب) گرفته می شود که باید از ارتجاع فوندامنتالیستی ـ فئودالی ـ روحانی حمایت به عمل آید.

پ
فرانسیسکو خوزه گویا ‏(۱۷۴۶ - ۱۸۲۸)
نقّاش و چاپگر اسپانیایی 

بدین طریق 
خودفریبی دست در دست  با عوامفریبی 
 به راه می افتد 
و «هیولا» با های و هوی گوشخراش تولد می یابد.

گویا، پیشاپیش گفته است:
«خواب خرد به تولد هیولا می انجامد.»

ث

رهبری حزب توده به مسلخ کشیده می شود 
و حزب توده بطرز بی برگشتی لت و پار می شود، 
ولی نه طبری دوزاری کج و کوله اش می افتد و نه کیانوری و آن و این.

احسان طبری
برای نشان دادن آزاد انديشی خيّام و حافظ و بی باوری آنان به تلقينات مذاهب،
 يک‌ رشته از مسائل مطروحه در اشعار اين دو متفکّر
 يعنی 
مسئلۀ انکار جاودانی بودن روح، رستاخيز، بهشت و دوزخ 
را به عنوان مثال بر می‌گزينيم.

الف
طبری خیام و حافظ را آزاد اندیش محسوب می دارد و برای اثبات آزاد اندیشی آندو دنبال فاکت و مدرک می گردد تا نشان خواننده دهد.

ب
طبری ضمنا بر آن است که خیام و حافظ به تلقینات مذهبی زیر ایمان نداشته اند.

۱

به جزم (دگم) جاودانی بودن روح

۲
به جزم (دگم)  رستاخيز

۳
به جزم (دگم) بهشت و دوزخ


باید بعدا به دلایل طبری گوش بسپاریم.

احسان طبری
اين مسائل از آن‌ جهت مهمّ است که خيّام و حافظ با ترديد در آنها، 
در واقع يکی از اصول مهّمۀ دين ( اصل معاد ) را مورد ترديد قرار می‌ دادند 
و در واقع نتيجه می‌ گرفته‌ اند که مواعيد مذاهب در بارۀ زندگی فردا واهی است
 و بايد قدر زندگی اين جهانی را دانست  و از فضائل و لذّات آن برخوردار شد 
و به دام زهد و ورع و رياضت و احتماء و احتراز از امور دنيوی نيفتاد 
و فريب ريا و سالوس کاهنان جهالت پرست را نخورد.

 طبری
میان بی باوری به جزم های سگانه و  تئوری خوشباشی 
رابطه علت و معلولی برقرار می کند:
 
بنظر طبری دلیل پیروی خیام و حافظ از کیش لذت، بی ایمانی به این سه جزم مذهبی بوده است.
اگر خیام و حافظ منکر جزم های فوق الذکر نبودند، بنظر طبری

 به کیش لذت گرایشی پیدا نمی کردند.

وقتی کسی بدون تحلیل شرایط و تجارب عینی زندگی نظرسازی کند، به درجه ای بمراتب نازلتر از نمایندگان امپیریسم (تجربه گرایی) می افتد.

مراجعه کنید به تجربه گرایی (امپیریسم) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر