پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور
دکتر ولفگانگ ایش هورن
پروفسور
الفرد کوزینگ
پروفسور
دکتر گونتر کروبر
 برگردان شین میم شین
I
ماتریالیسم
دیالک تیکی 
ادامه  
14
·       
در قوانین و مقولات دیالک تیک ماتریالیستی، تعاریف ماهوی
از واقعیت عینی انعکاس می یابند:
·       
به عنوان مثال:
الف
·       
 پیوند در فرم های متنوع آن انعکاس
می یابد:
·       
در اشتراط متقابل، علیت، تأثیر و غیره
·       
مراجعه کنید به اشتراط متقابل، علیت، تأثیر در تارنمای
دایرة المعارف روشنگری 
ب
·       
حرکت و توسعه ماده
ت
·       
وحدت و «مبارزه» اضداد
پ
·       
رابطه کمیت با کیفیت
ث
·       
رابطه امکان با واقعیت 
ج
·       
رابطه عام با منفرد 
ح
·       
رابطه جزء با کل
خ
·       
رابطه عنصر با ساختار 
·       
و غیره.
15
·       
مقولات ماتریالیسم و دیالک تیک همدیگر را متقابلا مشروط
می سازند و با هم، سیستم مقوله ای ماتریالیسم
دیالک تیکی را تشکیل می دهند.
16
·       
ماتریالیسم و دیالک تیک در فلسفه مارکسیستی ـ همزمان ـ
اهمیت اسلوبی و یا متدیکی دارند.
17
·       
اصول، قوانین و مقولات فرمولبندی شده در تئوری فلسفی،
شالوده تشکیل یک متد عام فراگیر شناخت و تغییر عملی جهان محسوب می شوند و متد
ماتریالیستی ـ دیالک تیکی نامیده می شوند.
18
·       
رابطه ماتریالیسم دیالک تیکی با علوم دیگر با رابطه
فلسفه های پیشین تفاوت بنیادی دارد.
19
·       
فلسفه ماقبل مارکسیستی ـ قاعدتا ـ با توسعه علوم عمدتا
پیوند نداشت و خود را بمثابه نوعی علم العلوم بر همه علوم سر می دانست.
20
·       
اما ماتریالیسم دیالک تیکی ـ بر عکس ـ وظیفه خود را در
آن می بیند که در رابطه تنگاتنگ با علوم منفرد (فیزیک و شیمی و غیره)، نتایج مهم
آنها را تحلیل کند و تعمیم بخشد و بدین طریق به تدوین یک جهانتصویر علمی فراگیر،
یک پایه معرفتی ـ نظری نیرومند و یک متدئولوژی عام نایل آید که برای همه علوم
منفرد ضرورت مبرم دارند.
21
·       
علوم منفرد با نتایج و معارف (شناخت ها و تجارب) خود،
مواد و مصالح لازم برای حل فلسفی مسائل در اختیار فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی قرار
می دهند و ماتریالیسم دیالک تیکی جهان بینی، تئوری شناخت و متدئولوژی علمی مستدلی
را در اختیار علوم منفرد می گذارد.
22
·       
کاربست آگاهانه معارف ماتریالیسم دیالک تیکی، کار علوم
منفرد را تسهیل می کند، دستیابی به معارف مهم تعمیم یافته همه علوم را برای علوم
منفرد امکان پذیر می سازد و آنها را از غلتیدن به منجلاب ایدئالیسم
و آگنوستیسیسم (ندانمگرائی) باز می
دارد.
23
·       
در حالیکه فلسفه ماقبل مارکسیستی و فلسفه بورژوائی معاصر
ـ عمدتا ـ منفعل و درونگرا بوده و است و به
تماشا و توضیح جهان بسنده می کند، ماتریالیسم دیالک تیکی ـ اساسا ـ موضعگیری دیگری
نسبت به جهان دارد:
·       
ماتریالیسم دیالک تیکی فقط توضیح جهان نیست، بلکه ـ قبل
از همه ـ راهنمائی برای تغییر جهان است.
24
·       
در یازدهمین تز اثر معروف مارکس تحت عنوان «تزهایی راجع به فویرباخ»  این تفاوت در قالب فرمول کلاسیک
ریخته شده است:
«فلاسفه
جهان را فقط بطور متفاوت توضیح داده اند.
اکنون
وقت آن است که جهان تغییر داده شود!» 
(کلیات
مارکس و انگلس، جلد 3، ص 7)
25
·       
ماتریالیسم دیالک تیکی توانست با بسط پیگیر جهان بینی
ماتریالیستی بر توضیح جامعه بشری ـ برای اولین بار ـ به درک ماهیت و نقش پراتیک
اجتماعی انسان ها نایل آید و با توجه به پراتیک، در حوزه مسائل فلسفی بنیادی، وحدت
عضوی (ارگانیکی) پراتیک و تئوری را پدید آورد.
26
·       
معارف ماتریالیسم دیالک تیکی ـ بر این مبنا ـ نه فقط یک
جهان بینی، بلکه علاوه بر آن، راهنمائی برای عمل فعال انسان ها هستند.
27
·       
توجه به قانونمندی های عینی طبیعت، جامعه و تفکر در
ماتریالیسم دیالک تیکی، بمثابه شالوده فلسفه سیاست حزب مارکسیستی ـ لنینیستی، به
دستافزار فکری نیرومندی برای تحول عملی جهان در راستای آماج تاریخی طبقه کارگر،
سوسیالیسم و کمونیسم بدل می شود.
28
·       
بنابرین، ماتریالیسم دیالک تیکی (و تاریخی) تئوری ئی
بیگانه با زندگی نیست، بلکه علمی است که در مبارزه عملی و در توسعه خلاق شناخت
انسانی بطور فعال بکار می رود، کارآئی خود را نشان می دهد و همزمان غنی تر می شود.
29
·       
لنین می نویسد: 
·       
«آموزش ما ـ انگلس از قول خود و دوست نامدارش می گوید ـ دگم
نیست، بلکه راهنمای عمل است.
·       
در این جمله کلاسیک، آن جنبه مارکسیسم با نیرو و ایجاز
برجسته می شود که اغلب نادیده گرفته می شود.
·       
اما، اگر ما این جنبه را نادیده بگیریم، مارکسیسم را به
یک آموزش یکجانبه، علیل و مرده بدل می کنیم، روح زنده آن را قبض می کنیم، شالوده
تئوریکی بنیادی آن را، یعنی دیالک تیک را، آموزش توسعه تاریخی تضادمند همه جانبه
را بگور می سپاریم.
·       
پیوند آن را با وظایف عملی معین دوران، که با هر چرخش
جدید تاریخ می تواند تغییر یابد، بگور می سپاریم.»
·       
(کلیات لنین، جلد 17، ص 23)
30
·       
ماتریالیسم دیالک تیکی نیروی جهاندگرگونساز خود را بطور
قانع کننده بمثابه شالوده تئوریکی برای تدوین سیاست درست، بارها به ثبوت رسانده
است.
ادامه دارد.



هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر