۱۳۹۴ فروردین ۳, دوشنبه

خلق (1)


پروفسور دکتر گونتر هیدن
برگردان شین میم شین

·        مفهوم «خلق» به معانی مختلف زیر بکار می رود:

1
خلق به معنی سیاسی ـ سوسیولوژیکی آن 

·        خلق به معنی سیاسی ـ سوسیولوژیکی (جامعه شناسی)  آن، یک مقوله تاریخی است.

1
·        خلق شامل کلیه طبقات و اقشار اجتماعی جامعه می شود که خواهان پیشرفت اجتماعی و بلحاظ اوبژکتیف (عینی) قادر به تحقق آن هستند.

2
·        اقشار و طبقات اجتماعی و یا بخش هائی از آنها که منافع شان بر ضد پیشرفت جامعه باشد، جزو خلق محسوب نمی شوند و مقوله دشمنان خلق شامل حال آنان می شود.

3
·        زحمتکشان ـ در کلیه اعصار و زمان ها ـ بخش تعیین کننده خلق بوده اند.

4
·        اقشار و طبقات زحمتکش (خلق) حاملین تولید و لذا حاملین شرایط بنیادی پیشرفت اجتماعی اند و در نظام های استثماری تحت ستم قرار دارند و از این رو، جدی ترین و پیگیرترین طالبان تغییر مناسبات اجتماعی موجودند.

5
·        خلق در سرمایه داری انحصاری ـ دولتی مجموعه نیروهای ضد امپریالیستی ـ دموکراتیک را شامل می شود که منافع شان بطور عینی در تضاد با منافع ارتجاعی و تجاوزگرانه بورژوازی انحصاری است که از گروه کوچکی را تشکیل می یابد.

6
·        با ساختمان سوسیالیسم، با غلبه بر طبقات استثمارگر در شهر و ده، با توسعه و تکوین وحدت سیاسی ـ اخلاقی خلق، بویژه پس از پیروزی مناسبات تولیدی سوسیالیستی، مفهوم خلق با مفهوم جمعیت کشور سوسیالیستی یکسان می گردد.

7
·        خلق در سوسیالیسم و کمونیسم ـ بمثابه تصمیمگیر در رابطه با سرنوشت خود ـ علاقه مند بهبود بی وقفه و تکمیل تمامت حیات اجتماعی است.

8
·        طبقه کارگر ـ در مقایسه با همه طبقات و اقشار اجتماعی ـ تعیین کننده ترین، مهمترین و بالاخره پیشاهنگ ترین نیروی خلق است.

9
·        اما در دوره های مختلف وجود نظام های استثماری، نیروهای اجتماعی ئی نیز بوده اند که اگرچه جزو طبقات زحمتکش محسوب نمی شوند، ولی بنا بر منافع طبقاتی ـ تاریخی معینی، علاقه مند توسعه مترقیانه حیات اجتماعی بوده اند.

مثال

الف
·        بورژوازی ملی در مرحله گذار از فئودالیسم به سرمایه داری

ب
·        بورژوازی ملی در دولت های ملی جوان آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین.

10
·        معیار اصلی برای این که طبقه و قشر اجتماعی ئی بتواند جزو خلق محسوب شود، نه جایگاه آن در جامعه بمثابه مولد ثروت اجتماعی و یا زحمتکش بودن، بلکه منافع بطور عینی مشروط و توانائی آن طبقه و قشر در شرکت فعال در توسعه مترقیانه جامعه است.

11
·        کلیه نیروهای اجتماعی که مخالف توسعه و ترقی قانونمند و ضرور جامعه اند، دشمنان خلق محسوب می شوند و نمی توانند جزو خلق محسوب شوند.

12
·        این که خلق از کدام طبقات و اقشار اجتماعی تشکیل می یابد، به عوامل زیر وابسته است:

الف
·        دوران

ب
·        خصلت فرماسیون اجتماعی

ت
·        اعمال سیاسی مشخص برای پیشرفت اجتماعی.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر