پروفسور
دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین
میم شین
IV
حقوق طبیعی و یا حقوق عقلی غیرمذهبی
قرن هفدهم و هجدهم
1
هوگو گروتیوس
·
حقوق طبیعی و یا
حقوق عقلی غیرمذهبی در قرن هفدهم و هجدهم، نشاندهنده نقطه اوج تاریخ حقوق طبیعی است.
1
·
حقوق طبیعی و یا
حقوق عقلی غیرمذهبی در قرن هفدهم و هجدهم، از نقطه نظر تاریخ ایده ها برای تشکیل یک تئوری اجتماعی و دولتی بلحاظ تاریخی مستدل، از اهمیت تعیین کننده
ای برخوردار است.
3
هوگو گروتیوس (1583 ـ 1645)
فیلسوف سیاسی، تئولوگ، معلم اخلاق هلندی
مؤسس اندیشه های زیر:
خودمختاری
آموزش حقوق طبیعی
آموزش حقوق خلق ها
در عصر روشنگری
مؤلف آثار بیشمار
·
بنیانگذار آموزش اجتماعی و دولتی حقوق طبیعی
غیرمذهبی دانشمند و دولتمدار هلندی موسم به هوگو
گروتیوس بوده است که «مؤسس حقوق طبیعی و حقوق
مردمی» نامیده می شود.
4
·
اگر آموزش
گروتیوس هلندی را با آموزش توماس هوبسانگلیسی مقایسه کنیم، درخواهیم یافت که
این فقط بطور مشروط اعتبار دارد.
الف
·
اهمیت گروتیوس
در این است که او در اثر اصلی اش در سال 1625 میلادی به حقوق
طبیعی نه تنها در مقابل کلیه نظام های حقوقی
انسانی ارجحیت قائل می شود، بلکه آن را حتی برتر از وحی الهی می داند و ضمنا به حقوق طبیعی خصلت لائیک می
بخشد.
ب
·
گروتیوس با منشاء قرار دادن غریزه حفظ نفس و طبیعت
اجتماعگرای انسانی، تز وحدت اخلاقی و همبود
اشتراکی در وضع طبیعی آغازین را، یعنی
تز حقوق طبیعی آغازین مطلق را بنیانگذاری می
کند.
ت
·
بنظر گروتیوس، چون انسان نمی توانست برای همیشه به زندگی
ساده قانع باشد و عشق به همنوع برای حفظ این وضع آغازین به اندازه کافی
نیرومند نبود، وضع طبیعی عمر درازی نمی کند.
پ
·
آنگاه مالکیت
خصوصی بوجود می آید و انسان ها گرد هم می آیند و جامعه تشکیل می دهند
تا خود را در مقابل زورگوئی قلدران حفظ
کنند.
ث
·
بدین طریق حقوق خود را داوطلبانه
در اختیار حکومتی قرار می دهند و یا قدرتی را که حاکمی تسخیر کرده است، برسمیت می شناسند.
ج
·
بدین طریق، گروتیوس نیز سرانجام به حقوق
طبیعی دوگانه می رسد.
5
·
اما قابل توجه است که او مردم را
حامل خود مختاری آغازین می داند.
·
او برای مردم ـ اگرهم بطور مشروط ـ
حق مقاومت در مقابل استحاله
قدرت مطلقه به استبداد قائل می شود و
نظریه تئولوژیکی را که گویا حاکم خود مختاری خود را از خدا دریافت می کند، به چاش می
کشد و دور می اندازد.
6
·
خصلت برزخی تئوری گروتیوس ـ قبل از همه ـ در نکات زیر است:
الف
·
او اولا صرفنظر کردن مردم از آزادی
و حقوق خود را توجیه می کند.
ب
·
او ثانیا رژیمی را که در نتیجه تسخیر قدرت قوام یافته، برسمیت می شناسد
ت
·
او بدین طریق آمادگی خود را به
سازش با نظام موجود مورد تأکید قرار می دهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر