سعدی شیرازی
( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت چهاردهم
(گلستان با ب اول، ص
34 ـ 38)
تحلیلی
از شین میم شین
هان مشو نومید، چون واقف نه ای از سر غیب
باشد اندر پرده بازی های پنهان، غم مخور
·
معنی تحت اللفظی:
·
به هوش باش و نا امید مشو.
·
چون تو به سر غیب واقف نیستی.
·
در پشت پرده ـ چه بسا ـ بازی های
پنهان صورت می گیرند.
1
·
امید در این بیت حافظ، نه
امیدی قانونمند، علمی و جبری (ضرور)، بلکه امیدی عاری از قانونمندی، علمیت و ضرورت
است.
·
امیدی تصادفی است.
·
اگر قوای غیبی بخواهند گردش روزگار
بر وفق مراد مخاطب خواجه خواهد شد.
·
امید در این بیت حافظ، امیدی است،
وابسته به بازی های پنهان غیب.
2
·
خواجه در این بیت، سوبژکت مندی پدیده
های اجتماعی را انکار می کند و بسان فاتالیست های مذهبی به تبلیغ جزم «مشیت الهی» می
پردازد.
·
سوبژکت جامعه و تاریخ یعنی توده های
مولد و زحمتکش هیچکاره تلقی می شوند و قوای موهوم غیبی، همه کاره و فعال مایشاء.
الف
·
سوبژکت یک مقوله فلسفی است.
ب
·
سوبژکت
نتیجه
تجرید انسان، ذهن، طبقه و یا گروه اجتماعی، فاعل بطور کلی و هزاران چیز دیگر از این
قبیل است.
ت
·
ضد سوبژکت اوبژکت است.
·
سوبژکت و اوبژکت با هم دیالک تیک
سوبژکت ـ اوبژکت را تشکیل می دهند.
پ
·
جدا نوشتن دیالک تیک اولا برای
تسهیل خواندن آن و ضمنا برای پرهیز از القای معنی تحت اللفظی آن (دیالکت و یا لهجه) است.
پ
·
سوبژکت مندی پدیده های اجتماعی
بدان معنی است که در تحولات آجتماعی، کنش انسانی صرفنظر ناپذیر است.
·
بدون عمله خانه ای و بدون دهقان
کشتزاری بنا و کشت نمی شود.
·
عمله و دهقان در این مثال سوبژکت
اند.
ث
·
سوبژکت برای ما مقوله فلسفی استاندارد است.
·
ما صدها صفحه راجع بدان ترجمه و منتشر کرده ایم.
·
واژه سوبژکت مندی را به
تقلید از واژه قدرتمندی ساخته ایم.
·
سوسیالیسم و کمونیسم هم به همین سان برای
ما مقولات فلسفی استانداردند.
ج
·
واژه ها هم رفته رفته اهلی و خودی می شوند و
فونکسیون ایده ئولوژیکی خاص خود را دارند.
3
هان مشو نومید، چون واقف نه ای از سر غیب
باشد اندر پرده بازی های پنهان، غم مخور
·
خواجه ضمنا به جای استدلال تجربی، علمی
و منطقی، به تخریب شخصیت و لیاقت معرفتی مخالفین ایده ئولوژیکی خود می پردازد.
·
خواجه مخالفین خود را به جهل نسبت
به اسرار غیبی متهم می کند.
4
·
ترفند بدی نیست.
·
ولی سؤال این است که خواجه که
طرفدار ندانمگرایی است، از کجا می داند که مخالفینش به سر غیب وقوف دارند و یا
ندارند.
5
·
طنز تمسخر آمیز در کردوکار ندانمگرایان
هم همین است:
·
از سوئی منکر لیاقت معرفتی بشریت می
شوند و از سوی دیگر شب و روز موعظه می کنند و چه بسا به غیبگوئی می پردازند.
6
·
در این بیت ضمنا تئوری شناخت خواجه
آشکار می گردد:
·
خواجه منکر لیاقت معرفتی انسان ها
ست.
·
به همین دلیل خواجه را می توان جزو
ندانمگرایان و یا لا ادری ها قلمداد کرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر