۱۳۹۳ دی ۲۲, دوشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (247)


پروفسور دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین

 بخش چهارم
دیالک تیک ماتریالیسم و ایده آلیسم
در فلسفه کلاسیک بورژوایی ٱلمان
ادامه

39
·        ایدئالیسم جدید که توسعه اش در تضاد با ماتریالیسم صورت نمی گیرد، «اونتولوژی فیزیک» بوده است.

الف
 یوهان آدام وایس هاپت (1748 ـ 1830)
فیلسوف، مولف، استاد دانشگاه آلمانی
ماتریالیست، دئیست، جمهوری خواه

·        به قول وایس هاپت، فیزیسین «چیزهائی را به خدمت می گیرد که ایدئالیست مورد تردید قرار می دهد.»

ب
·        ایدئالیسم وایس هاپت حقایق امور فیزیک را انکار نمی کند، بلکه آنها را به موضوع بازتاب مبدل می سازد.

ت
·        در صحت قانون زیر تردیدی روا نبوده است:
·        «بنابرین، چیزهای موجود در خارج از ما (چیزهای عینی، مستقل از انسان ها، غیر از انسان ها) هیچ نوعی از افکار محض ما نیستند.»
·        (وایس هاپت، «راجع به ماتریالیسم و ایدئالیسم»، ۱۷۸۷، ص ۹، ۶۲، ۶۳)

40
·        انقلاب کوپرنیکانیکی کانت تجربه گرایی (امپیریسم) کلاسیک را، ندانمگرایی (آگنوستیسیسم) ایدئالیستی ـ ذهنی را و متافیزیک فلسفه مدرسی را تار و مار می سازد.

الف
·        انقلاب کوپرنیکانیکی کانت با برنامه استدلال ترانسندنتالش (ماورای تجربی اش) قلب ماتریالیسم ناتورالیستی را هدف قرار می دهد.

ب
·        اما ضمنا و همزمان، ایدئالیسم را به حل و اثبات مسائل خود مکلف می سازد.

ت
·        ایدئالیسم اما بدون مسئله گذاری ها و راه حل های رئالیستی و ماتریالیستی قادر به انجام این تکلیف نبوده است.

41
·        ایدئالیسم فلسفه ترانسندنتال (ماورای تجربی) وایدئالیسم دیالک تیکی خطرات ناشی از عواقب سوبژکتیویستی و آگنوستیسیستی را می بینند و از آنها اجتناب می ورزند.

42

·        بدین طریق، در اندرون ایدئالیسم، مسئله ماتریالیسم طرح و تشکیل می شود.
·        مراجعه کنید به اثر مانفرد بور، تحت عنوان «خرد ـ انسان ـ تاریخ»، ۱۹۷۷

الف
·        اشاره مانفرد بور به مسئله ماتریالیسم در اندرون ایدئالیسم، به مثابه تکانه ای بررسی های متعددی را در این زمینه سبب شده است.

ب
 لودویگ فویرباخ (1775 ـ 1833)

·        نظر لودویگ فویرباخ راجع به قرن ۱۸ را می توان در مورد قرن ۱۹ نیز معتبر دانست:
·        «ماتریالیست آلمانی زاده و ثمره علوم آلمانی ملعون بکمک ارواح بیگانه نیست.
·        ماتریالیست آلمانی، آلمانی اصیلی است که در ایام رفرماسیون چشم به جهان گشوده است.»
·        (شوفنهاور، «مجموعه آثار فویرباخ»، ۱۹۸۲، جلد ۱۱، جلد ۲، ص ۱۱۷)

ت
·        مشخصه تفکر بورژوائی آلمان که هنوز حاوی سمتگیری پیشرفت طلبانه بوده، ایدئالیسم ناشکسته (یکپارچه) نبوده است، بلکه دیالک تیکی از ایدئالیسم و ماتریالیسم بوده است.
·     مراجعه کنید به اثر سندکولر تحت عنوان «تاریخ، جنبش اجتماعی و روند شناخت»، ص ۲۳ ـ ۳۲، ۴۰ ـ ۵۸، ۵۹ ـ ۸۲)

43

·        حتی مسئله گذاری های مطروحه در اثر کانت تحت عنوان «نقد خرد محض»، نشاندهنده آنند که نقد متافیزیک و نقد فلسفه پیشرفت عقلائی از زمان نیوتون و همچنین توسعه علوم تجربی ـ استنتاجی و نظری ـ استقرائی با هژمونی طلبی (سرکردگی طلبی) بورژوائی مبتنی بر مشروعیت عقلی  در رابطه بوده و فلسفه ایدئالیستی را فقط به حل مسئله سوبژکتیویته موظف نساخته است.

44
·        اگرچه اثبات شناخت مطمئن در سیستم کانت، نقش بازتاب کنترل شده را از آن سوبژکت شناخت می داند، اما «نقد» بدون شرایط ترانسندنتال (ماورای تجربی) لازم برای امکان و ضرورت شناخت، بدون عینیت جهان خارج و بدون مقولات خرد، امکان ناپذیر می گشت.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر