پروفسور
هوبرت هورست من
برگردان شین
میم شین
6
فلسفه
کانت
ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض»
نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی
به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (نقد خرد عملی)
استه تیک (نقد قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ
·
در فلسفه کانت حسی وعقلی فرم های معرفتی (شناختین) قلمداد می شوند که مکمل یکدیگرند.
1
·
کانت حسی را نقطه آغازین می شمارد:
·
«کل تفکر باید به حسیت منسوب باشد، چون در غیر این صورت برای ما
شیئی نمی تواند وجود داشته باشد.»
·
(کانت، ب 33)
2
·
بنظر کانت اما نگرش حسی، تنها بواسطه فرم های نگرش غیر تجربی
محض از مکان و زمان امکان پذیر است.
3
·
بنظر کانت همین فرم های نگرش غیر تجربی محض از مکان و
زمان، محتوای دانش را به همراه می آورند.
·
فرم آنها بنظر کانت، بوسیله مقوله های غیر تجربی که ذاتی
فهم اند، پدید می آید.
4
·
فهم بنظر کانت، در رابطه با محتوای دانش منفعل است، ولی
در رابطه با فرم دانش فعال.
5
·
فهم بنظر کانت، در تنوع برداشت های حسی نظم و قانونمندی
بر قرار می کند و طبیعت را بمثابه موضوع دانش (نه به عنوان طبیعت واقعی) پدید می
آورد.
6
·
از دید کانت، حسی فقط شامل حال جهان پدیده ها و یا فنومن
ها و یا نمودها می شود.
·
ماهیت چیزها از نقطه نظر کانت، غیر قابل شناسائی می ماند.
·
مراجعه کنید به چیز در خود در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
7
·
کانت با انفصال فنومن (نمود، پدیدهء) قابل شناسائی از
ماهیت (بود) غیر قابل شناسائی، «فنومنالیسم» معرفتی ـ نظری را بنیانگذاری می کند.
8
·
«فنومنالیسم»
معرفتی ـ نظری نافی نظریه خود کانت مبنی بر ترکیب حسی و عقلی است.
9
·
کانت در مرحله حسی بمثابه شناخت پدیده های بی واسطه در جا می زند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر