پروفسور
دکتر مانفرد بور
پروفسور
مانفرد اشتارکه
برگردان شین
میم شین
پ
درجه صحت
ادراکات حسی
1
پروتاگوراس (490 ـ 411)
·
پروتاگوراس به این دلیل که ادراک از
حرکت شیئ ادراک شونده و عضو و یا ارگان ادراک کننده حاصل می آید، به این نتیجه می
رسد که ادراک نه از این نشئت می گیرد و نه از آن.
·
بلکه یک پدیده صرفا سوبژکتیف
(ذهنی) است.
·
بنظر او در لحظه ادراک، در چیز
مورد نظر، محتوای ادراکی ئی پا به عرصه وجود می نهد.
·
محتوای ادراکی ئی که ما به وجودش
پی می بریم، ولی نه به وجود چیز درخود.
·
(پروتوگوراس، «آموزش راجع به سوبژکتیویته
ادراک حسی»)
2
دموکریت (460 ـ 371 ق. م.)
فیلسوف
ماتریالیست یونان باستان
از فلاسفه
پیشاسقراطی
شاگرد لویکیپ و
بزرگترین فیلسوف فلسفه طبیعت
نماینده
ماتریالیسم اتمیستی
او کل طبیعت را
متشکل از ذرات تقسیم ناپذیر (اتم) می دانست.
شعار اصلی او:
چیزها فقط به
ظاهر رنگ دارند، فقط به ظاهر شیرین و یا تلخ اند.
در واقع فقط اتم ها در فضای خالی وجود دارند و لاغیر!
·
دموکریت نه همه خواص ادراک شونده
چیزها را، بلکه فقط رنگ، صدا و مزه را نسبی و ثانوی قلمداد می کند.
·
او اما برعکس، تعین های مکانیکی از
قبیل هیئت (فرم)، بزرگی، سفتی (سختی)، چگالی مندی و خنثائی را عینی می داند.
3
جان لاک (1632 ـ 1704)
فیلسوف انگلیسی
نماینده اصلی امپیریسم (تجربه گرائی)
از شخصیت های برجسته روشنگری انگلیس
از تئوریسین های قرارداد اجتماعی
اعلامیه استقلال آمریکا، قانون اساسی آمریکا و انقلاب
فرانسه تحت تأثیر فلسفه سیاسی او بوده اند.
جان
لاک در نظریه خود راجع به بود (ماهیت) چیزها میان ایدئالیسم
و ماتریالیسم در نوسان بود.
جان لاک در نظریه خود
راجع به امکان شناخت بود (ماهیت) راستین چیزها به
ندانمگرائی (اگنوستیسیسم)
گرایش داشت.
·
جان لاک خواصی را که به خود جسم تعلق دارند، اولیه می داند و خواصی
را که تنها در اثر تأثیرشان بر حواس انسانی پدید می آیند، ثانوی قلمداد می کند.
·
وجه مشترک همه این نگرش ها این است که آنها ادراکات را
کم و بیش بمثابه تصاویر اشیاء، یعنی حقیقی تلقی می کنند.
4
نومینالیسم
·
جریانات نومینالستی اما برعکس، ادراکات را تنها بمثابه
علائمی راجع به چیزهای خارجی تلقی می کنند که به روح عرضه می شود و آنها را بمثابه
حالات روحی ارزیابی می کنند.
·
از دید نومینالیسم، این جریانات اصلا نمی توانند محتوای حقیقت شناخت
حسی را در رابطه با جهان خارج به سنجش کشند.
·
از این رو مجبورند که یکی از دو راه زیر را انتخاب کنند:
الف
·
یا به معیار عقلی حقیقت توسل جویند.
ب
·
و یا شناخت حسی بطور کلی را به مثابه خطا، محکوم کنند و
به وحی الهی پناه برند.
5
کوندیلا
و هیوم
·
معیار عقلی حقیقت را کوندیلا و
هیوم در منطق موجود میان روابط محتوائی علائم واژگانی می دانند.
·
هیوم قوت و شادابی تأثیرات را بمثابه معیار حقیقت علائم
ادراکی قلمداد می کند، اندیشه ای که او از اپیکوریست ها
به عاریه گرفته است.
6
استوئیسم
·
بنظر استوئیست ها حقیقت
هر آن چیزی است که مورد تأیید عموم مردم باشد:
·
نظر عامه
7
آرنوبیوس
کشیش
(450 میلادی)
·
در تعالیم آرنوبیوس شناخت حسی قادر به نیل به حقیقت نیست.
·
بنظر او، وجود انسانی تنها دارای شناخت حسی است.
·
بنابرین، انسان تنها بکمک وحی ماورای طبیعی می تواند به
حقیقت دست یابد.
·
حسگرائی در تعالیم آرنوبیوس
برای اولین بار جهت اثبات ارتودوکسی ماورای طبیعی به خدمت گرفته می شود.
8
جان
لاک
·
حسگرائی جان لاک سیمای فلسفی روشنگری فرانسه را تعیین می
کند و بویژه مبانی متدی را دراختیار ماتریالیسم روشنگری فرانسه قرار می دهد.
9
کوندیلا
·
کوندیلا ـ شاگرد بلاواسطه جان لاک
ـ با توضیح تفکر بر مبنای حسگرائی پیگیر، تئوری شناخت پایه مندی را در اختیار
ماتریالیست های فرانسه قرار می دهد.
·
کوندیلا به قول مارکس، «ثابت می کند که نه فقط روح، بلکه همچنین
حواس، نه فقط هنر ایده سازی، بلکه همچنین هنر احساس حسی، از دانش مبتنی بر تجربه و
عادت ناشی می شوند.
·
و لذا کل توسعه انسانی به تربیت و شرایط خارجی وابسته است.»
10
لامتری
·
لامتری تحت تأثیر کوندیلا
بوده که اهمیت تربیت را برای توسعه معنوی مورد تأکید قرار می دهد.
11
کلود آدرین هلوه تیوس (1715 ـ 1771)
فیلسوف ماتریالیست
·
هلوه تیوس این اندیشه را که تربیت، یعنی مجموعه مناسبات
زندگی، بیدار کننده و تشکیل دهنده روح است، بطور تعیین کننده بر جامعه پیاده می
کند و بدین طریق حسگرائی را درجهت توسعه سوسیالیسم اوتوپیکی سوق می دهد.
12
ماتریالیسم
دیالک تیکی
·
در تئوری شناخت ماتریالیسم دیالک تیکی گشتاورهای مثبت حسگرائی حفظ می شوند، ولی حسگرائی بمثابه نقطه
نظر معرفتی ـ نظری نفی می شود.
·
مراجعه کنید به امپیریسم (تجربه گرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر