۱۳۹۳ آذر ۲۰, پنجشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (224)


پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس   
فصل ششم
متافیزیک
برگردان شین میم شین

بخش یازدهم
مسائل «متافیزیکی» در ماتریالیسم دیالک تیکی 
ادامه

21
·         در سه موضوع اصلی نشان داده می شود که موضوعات «متافیزیکی» چگونه در فرم تغییریافته ای وارد ماتریالیسم دیالک تیکی می شوند. 
·        فریدریش انگلس در کمال وضوح، از نقش تعیین کننده ی پاسخ به مسئله اساسی فلسفه در درک واقعی فلسفه و فونکسیون ایده ئولوژیکی فلسفه پرده برمی دارد. 

·        مراجعه کنید به  مسئله اساسی فلسفه در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

22
 پارمنیدس اهل الئا (540 ـ 483 ق. م.)
فیلسوف یونان باستان
از شاگردان سنوفانس
مؤسس مکتب الئات
مؤسس تئوری شناخت
 او وجود مادی تجزیه ناپذیر، ابدی و تغییرناپذیر را به عنوان جوهر حقیقی قلمداد می کرد و تنوع پدیده ها را به عنوان سراب محض می دانست.

·        منظور از دیشوتومی (دوگانگی)  ماتریالیسم و ایدئالیسم در این مبنای بنیادی اش ـ بر خلاف تصور دیلتی و جانشینش، اریش روتهاکر ـ نه جهان بینی شناسی صرف، بلکه تشخیص الگوهای تفسیری ماتریالیسم و ایدئالیسم است که در رابطه با وجود و تفکر امکان پذیر می گردند.
·        این همان جزء سوم در فلسفه پارمنیدس است که «وجود و تفکر چیز واحدی اند.»

23
·        مسئله بی چون و چرای هر متافیزیک به شرح زیر است:

الف
·        آیا وجود همان تفکر وجود است؟ 

ب
·        و یا تفکر را باید به مثابه بیانگر (انعکاس. مترجم)  وجود (با هر درجه انطباق هم که باشد) تلقی کرد؟  

24
·        پاسخ ایدئالیستی به مسئله اساسی فلسفه تفکر را مقدم بر وجود می داند.
·        این پاسخ فقط وارونه سازی رابطه وجود و تفکر به دلیل شناخت ناقص و معیوب واقعیت عینی، یعنی به دلیل سطح نازل پیشرفت علمی نیست.
·        یعنی فقط به دلیل شناخت معیوب رابطه واقعی وجود و تفکر در «وضع طبیعی جهان» نیست.
·        بلکه هاله ای (سراب واره ای)  است که مرتب سر و کله اش پیدا می شود.

25
·        از آنجا که کلیه احکام صادره راجع به کل جهان و راجع به پیوند کلی نمی توانند بوسیله علوم تجربی تأیید شوند، بلکه تنها در ساختار مفهوم اسپکولاتیو قابل استدلال و اثبات اند، هاله ای (سراب واره ای) تشکیل می شود که به زبان کانت می توان آن را «ترانسندنتال» (ماورای تجربی) نامید که وجود اساس جهان را آخرین مرجع در زنجیره مضامین دانش تجربی، تفکر و یا حداقل، خویشاوند با تفکر، یعنی روح می داند.
·        (هانس هاینتس هولتیس، «طبیعت و محتوای ظرف اسپکولاتیو»، 1981
·        «دیالک تیک و تضاد»، 1981
·        مانفرد بور، «تفکر اسپکولاتیو» (کانت و یا هگل. راجع به فرم های اثبات فلسفه)، 1983، ص 388) 

·        (اسپکولاسیون به طرز تفکر فلسفی ئی برای دستیابی به معارف اطلاق می شود، که در آن، از دانش تجربی و علمی شروع به کار می کنند و ماهیت و اصول چیزها را در مد نظر قرار می دهند.
·        واژه لاتینی «اسپکولاتیو» ترجمه  واژه یونانی «تئوریا» است.
·        مترجم) 

26
·        هگل که سیستم علوم فلسفی را به مثابه سیستم تشکیل ایده مطلق پیریزی کرده، این نتیجه نهائی را با رادیکالیته خاصی به مورد اجرا گذاشته است. 

27
·        نقد هگل از سوی لودویگ فویرباخ و مارکس جوان این رادیکالیته را جدی گرفه اند و با چنین رادیکالیته ای برنامه وارونه سازی هگل را در مقابل «مونیسم ایده» قرار داده اند و بدین طریق، تعیین رابطه وجود و تفکر را به مثابه مسئله اساسی فلسفه برجسته کرده اند. 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر