سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
طنز فریدون تنکابنی
«گرگ هاری»
بود
برای گرفتن و دریدن طبقه حاکمه
استخوان هایی از سفره ی رنگارنگش
که به سوی ما پرتاب شده
با وفا مان کرده است:
چاپلوسانه به دور و بر پاهای کسی می پوییم
که اتو دارد شلوار سفیدش هر روز
برق دارد کفشش
و به دستان پر انگشتری او ست مدام
بافته ی شلاقی چرمین و دسته طلا.
خیز می گیریم، گهگاه و به او حمله کنان
پارس بر می داریم
ما ولی خشمش را هیچ نمی انگیزیم.
راست این است که ما خانگی او شده ایم
لوس و شکلک ساز و دست آموز
و در این خیل که در مطبخ او می لولند
جان آزادی با خوی بیابانی نیست
سگ رامی شده ایم
گرگ هاری باید
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
طنز فریدون تنکابنی
«گرگ هاری»
بود
برای گرفتن و دریدن طبقه حاکمه
استخوان هایی از سفره ی رنگارنگش
که به سوی ما پرتاب شده
با وفا مان کرده است:
چاپلوسانه به دور و بر پاهای کسی می پوییم
که اتو دارد شلوار سفیدش هر روز
برق دارد کفشش
و به دستان پر انگشتری او ست مدام
بافته ی شلاقی چرمین و دسته طلا.
خیز می گیریم، گهگاه و به او حمله کنان
پارس بر می داریم
ما ولی خشمش را هیچ نمی انگیزیم.
راست این است که ما خانگی او شده ایم
لوس و شکلک ساز و دست آموز
و در این خیل که در مطبخ او می لولند
جان آزادی با خوی بیابانی نیست
سگ رامی شده ایم
گرگ هاری باید
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر