اعتصاب
اثری از ویلیام گرویر
م. نوید
·
با توش سربازان این کهنه رزمگاه ها
·
پلاس های اساطیری تان را
·
به کاخ ها بردید
·
آتشفشان غرور مردمان را
·
با فرومایگی به خود بستید
·
و اینک
·
در کسوت خدایان
·
نان از سفره شان می ربایید
·
با اینهمه
·
کابوس فوران دوباره ی غرورشان
·
خواب از چشمتان می رباید.
·
ای «نو خدایان»
·
اینجا سرزمینی است همزاد آتش
·
که کوره ی خورشید
·
در آسمان دریا گونش تن می سوزاند
·
و
·
یاد ها
·
در انتظار خیزشی دوباره
·
چون عابرانی لمیده در خنکای غروب
·
بیتوته می زنند.
·
اینجا سرزمین شورها ست
·
سرزمین رزم
·
·
اینجا سرزمینی است که مهربانی
·
از باغچه ی کوچک خانه ها
·
عطر گل های میمون
·
بوی نعنا و نان خشک
·
صورت های سرخ از سیلی
·
بازوان تکیده از فقر
·
نگاه کودکان بر سفره های تهی
·
و چشم خونین نان آوران
·
از آب پاشی غروب
·
عطر تنباکوی خیس
·
دود تلخ قلیان
·
میزبان ها و آغوش های گشوده شان
·
خاطره ها دارد.
·
از خدایان هزاره ها و سرداران زرینه
کفش
·
که به صیقل سلاح شان بالیدند،
·
و در اوج مستی از یاد بردند
·
که کاخ ها شان
·
ایستاده بر شانه ی مردمانی است از
جنس آتش،
·
ای نو خدایان،
·
این آتشفشان خاموش در رؤیای شاهان
و
·
گنجخانه ی پلاس های اساطیری شما
·
لبریز غلیان آتش ها ست
·
و دو باره می بالد به فوج سربازانش
·
در اعتصاب
·
در نبرد
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر