جمعبندی
از
مسعود بهبودی
در باب
پز دادن و پز ندادن، فروتنی و خود شیفتگی
مسعود بهبودی
در باب
پز دادن و پز ندادن، فروتنی و خود شیفتگی
همه این چیزها فرم اند.
فرم های اخلاقی اند.
و با توجه به
محتوای شان معنی روشن کسب می کنند.
مثبت و منفی محسوب می شوند.
در چالش یاد شده با حریف اما
مسئله چیز بکلی دیگری است:
1
حریف می خواهد هر کس حقیقت خاص خود را تبلیغ کند
و کسی به حقیقت هر کس چپ نگاه نکند.
2
او می خواهد پلورالیسم حقیقت حاکم باشد.
یعنی به اندازه آدم ها حقیقت وجود داشته باشد.
3
این اما عملا به معنی فاتحه ای بلند بر حقیقت عینی است.
چون عینیت حقیقت، ضمنا به معنی وحدانیت حقیقت است.
4
عینیت حقیقت بدان معنی است
که حقیقت مستقل از آدم ها وجود دارد و همه باید بدان
تمکین کنند.
یکی از حقایق عینی جوشیدن آب تحت فشار جو در صد درجه
سانتیگراد است.
5
وقتی حقیقت مورد علاقه حریف به نقد کشیده می شود
از کوره در می رود و اسطوره صادر می کند.
6
و اگر لازم باشد، معلق می زند و مارکسیست می شود
و در زمینه دموکریت و اپیکور و مارکس به منبر می رود.
و هی تکرار می کند که خیلی سرش می شود.
7
بررسی فلسفه اپیکور از سوی مارکس را ما برای این ذکر کردیم
که بگوییم
علم جدید همیشه علم کهنه را نفی دیالک تیکی می کند.
مارکسیسم ـ لنینیسم همه مکاتب فلسفی قبل از خود را نفی دیالک
تیکی می کند
یعنی جنبه های مثبت آن را جذب می کند.
آنگاه دیگر به برگشت بدان نیاز نمی افتد.
8
شیمی مدرن الشیمی
و یا کیمیا را نفی دیالک تیکی کرده
یعنی جنبه های مثبت آن را جذب کرده است.
9
حالا اگر کسی بر گردد و از الشیمی فرمول بیاورد
یا عوام واره است و یا عوامفریب.
10
خیلی ها مرتب اندرز اخلاقی می دهند و
اصلا نمی دانند که فاجعه از چه قرار است.
11
روزگار غریبی است:
به قول مخبر صادق تمیز فاشیست از کمونیست محال است.
با پرچم های سرختر از خون می آیند
و حامیان حقیقت را به تندباد فحاشی می بندند.
ضمنا در برابر تندیس مارکس و انگلس و لنین
کلاه از سر می دارند و تعظیم می کنند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر