پارتیزان ها
اثری از الفارو سیکوه ئیروز
نیمایوشیج
(1274 ـ 1338)
تحلیل
واره ای از
گاف
سنگزاد
تحلیل شعر «شبتاب»
ادامه
3
مضمون (محتوای) شعر «شبتاب»
ادامه
سایه و سیاوش
سیاوش
مفهوم «سوسو»
سوسو نوری که گاه پیدا و گاه ناپیدا ست.
خط ممتد روشنائی نیست.
سیاهی را نمی بلعد، اما تن تاریکی را نقطه چین و خالکوبی می
کند.
در این شعر نیما، شبتاب و چراغ و چشمان مخاطب نیما در این
شب سوسو می زنند.
·
ما برای آشنائی با شیوه توصیف ستایش
انگیز سیاوش به تحلیل جزء به جزء این فراز از نوشته او می پردازیم:
سوسو نوری که گاه پیدا و گاه ناپیدا ست.
·
حق در نگاه نخست با سیاوش است.
·
سوسو چنین است که سیاوش توصیف می
کند.
·
سوسو دیالک تیک بود و نبود نور
است.
·
سوسو دیالک تیک پیدائی و ناپیدائی
نور است.
·
این اما فقط توصیف ماجرا ست و نه
توضیح همه جانبه آن.
·
به مصرع نیما نگاهی دوباره می
اندازیم:
1
«و شبتاب از نهانجایش به ساحل، می زند سوسو.»
·
شبتاب اصولا سوسو نمی زند.
·
شبتاب با چراغ کوچکش ـ کوچک البته
از دید ما و نه از دید شبتاب ـ نورافشانی می کند.
2
·
اگر نورافشانی شبتاب فرم سوسو به
خود می گیرد، علتش شاید حرکت شبتاب و مواضع و سنگرهای مختلف آن باشد.
3
·
این حکم نیما می توانست چنین باشد:
·
سرباز سرخ از سنگر نهان از نظرها
به سوی دشمن شلیک می کند.
4
·
شبتاب در این شعر نیما، سنگر کنده
و مخفی شده و از «نهانجایش» شب را غافلگیر می کند و به شلیک نور می بندد.
5
·
بسان سربازی که پس از شلیک گلوله
ای، غلتی می زند، فشنگی دیگر در تفنگ می نهد و دوباره شلیک می کند.
6
·
همین مدت زمان لازم برای فشنگگذاری
در تفنگ به شلیک او نیز خصلت سوسو (شلیک گسسته) می بخشد.
7
·
نیما از مبارزه مخفی هسته های
انقلابی و کوچک خبر می دهد:
·
هسته ای یک و یا چند نفری که شب
هنگام اعلامیه ای در کوچه و برزن پخش می کند، شعاری بر در و دیوار می نویسد و
بلافاصله به مخفیگاه خود برمی گردد تا حمله ناگهانی دیگری را تدارک ببیند و روحیه
دشمن را بطور تدریجی تخریب کند و به دوست قوت قلب دهد.
2
سوسو خط ممتد روشنائی نیست.
·
سوسو نه خط ممتد روشنائی، نه نورافشانی
پیوسته، بلکه گسسته است.
1
·
سوسو نه به رگبار مسلسل بستن دژ
دشمن، بلکه شلیک هر از
·
گاهی و عصب سوز از سنگری مخفی است.
2
·
سوسو فرود آوردن خنجر نور است، در
لحظه ای که دشمن تصورش را به خاطر خویش خطور نمی دهد.
3
·
سوسو حمله نامنظم سپاه هنوز ناتوان
نور بر ظلمات فراگیر ولی شکست پذیر شب است.
4
·
شعر نیما باید بسان اندیشه های ژرف
و بغرنج هگل بتدریج درک و هضم شود.
3
سوسو سیاهی را نمی بلعد، اما تن تاریکی را نقطه چین و
خالکوبی می کند.
·
این طرز توصیف سیاوش خارق العاده
است.
·
سیاوش درک شگرفی از چالش نور با
ظلمت دارد:
·
بلع سیاهی بوسیله نور!
·
نقطه چین و خالکوبی کردن تن
تاریکی!
·
این است تصویر شگرف شاعری پارتیزان
از جنگ نور بر ضد ظلمت.
·
منظور سیاوش نیز همان حملات پارتیزانی
نا منظم بر شب بظاهر قدر قدرت و چیره است.
4
در این شعر نیما، شبتاب و چراغ و چشمان مخاطب نیما
در این شب سوسو می زنند.
·
درک ژرف و شگفت انگیز سیاوش اکنون آشکار
تر می شود:
1
·
همه عناصر شب ستیز در این شعر
نیما، به تاکتیک واحدی جامه عمل می پوشانند:
الف
·
برنامه رزم پیشاپیش تعیین شده است.
ب
·
هر واحد رزم طبقاتی بنا بر امکانات
و مواضع و سنگرهای اجتماعی خویش بر تن تاریکی زخم ناگهانی و نامنظم می زند.
ت
·
تاریکی را دچار بحران می سازد!
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر