پروفسور
دکتر هانس هاینتس هولتس
فصل ششم
متافیزیک
برگردان
شین میم شین
بخش
دهم
اقدامات
بورژوائی در زمینه نوسازی متافیزیک:
ژان
پل سارتر
مارتین
هایدگر
ارنست
بلوخ
قسمت
سوم
ارنست بلوخ
ادامه
12
·
سمتگیری ارنست بلوخ در جهت مسائل
فلسفی پیشرفت شعور پیشگو و آینده این امکان را برای او پدید می آورد که بر خلاف
متافیزیک بورژوائی قرن بیستم به شناخت مسائل مهم فلسفی نایل آید.
·
مسائلی که اونتولوژی ماتریالیستی ـ
دیالک تیکی مطرح کرده است.
13
·
آنگاه این امکان برای ارنست بلوخ
پدید می آید که برای این مسائل راه حلی بیابد.
·
راه حلی که در گنجینه سنن فلسفی
وجود دارد.
14
·
اینجا به عنوان مثال، وضع اعمال
شعور پیش بین و قرینه عینی ـ مادی آن، وضع مسائل مربوط به مقولات نحوه و نوع و
مقولات مربوط به زمان (مودال و تمپورال)، وضع شاخص های فرهنگی تمایزشناس
(دیفرنسیال) و غیره در بین بوده است.
·
(هانس
هاینتس هولتس، «راجع به فواید فلسفه ارنست بلوخ به مارکسیسم»، مجله سوپو، 2، 1978،
ص 131)
15
·
ارنست بلوخ در این زمینه، تئوری
کلیت جهان را در مد نظر قرار می دهد تا قواعد نظری متافیزیک کلاسیک را به خدمت
گیرد و در مقابل آنها تاب آورد.
·
او می داند که بدین طریق وارد
میدان متافیزیک می شود و به کار با متافیزیک می پردازد:
·
ارنست بلوخ می نویسد:
·
«اونتولوژی
هنوز نا موجود با عمارت کاملا تغییر یافته ای در سطح متافیزیک قدیم قرار دارد.
·
متافیزیک نوین و اوتوپی مشخص بدین
طریق معنای واحدی کسب می کنند و در ماورای تجربی بدون ماورای تجربی به وحدت می
رسند.»
·
(ارنست
بلوخ، «مجموعه آثار»، جلد 13، 1971، ص 356)
·
مراجعه کنید به اونتولوژی و
اونتولوژی نوین در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
16
·
این متافیزیک اما به نظر ارنست
بلوخ، بر خلاف متافیزیک سنتی باید ساختار دیگری داشته باشد.
·
این متافیزیک باید از گشتاور
استاتیکی (ایستای) آن، یعنی از ابرام بر پایان سیستم در طرح پروسه ای (روندین)
جهان فراتر رود:
·
ارنست بلوخ می نویسد:
·
«نام
متافیزیک که به هیچ وجه با ماورای حسی فی نفسه سر و کار ندارد، می تواند روی هم
رفته از اونتولوژی نوین تشکیل یابد.
·
اونتولوژی هنوز ناموجود، اونتولوژی
بطور کلی کاملا دیگری عرضه می کند.
·
اونتولوژی متفاوت از اونتولوژی
بکار رفته در متافیزیک سابق.
·
برای اینکه اونتولوژی سابق، همه جا
اونتولوژی کمال (به اتمام رسیده) بوده
است.
·
در اونتولوژی اوتوپیکی اما قضیه
درست بر عکس آن است.
·
در اونتولوژی هنوز ناموجود بی وقفه
شونده، کل جهان چیز دیگری غیر از آنچه که هست، است.
·
کار انسانی و امید انسانی مکمل
امکان عینی ـ واقعی وجود واقعا ادراک شده است.
·
مثبتیت این کلیت ـ اگرچه آن هنوز
بطور اوتوپیکی وجود دارد ـ در مجموعه اونتولوژی و در نحوه وجود پروسه ای (روندین) خود،
اعلام وجود می کند.»
·
(همانجا
ص 354)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر