سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (16)

 

جمعبندی از

مسعود بهبودی

1

سعادتمند کسی است که بی نیاز از محبت این و آن باشد

بسان گنجشک که عاشق و معشوق همزمان است.

خود را خود می شوید، می جوید، می نوازد

خود را خود گرم می کند.

خود را خود پناه می دهد.

انسان در این صورت لیاقت دوست داشته شدن کسب می کند

کسی علیل و ذلیلی را دوست نمی دارد.

امتحانش دشوار نیست:

به بهترین دوست خود بگویید که بیمارید.

تا ببینید که در آن واحد، بسان جنی نا پدید می شود.

افراد محتاج و علیل و ذلیل فقط قابل ترحم اند و نه قابل مهر و محبت 

2

مرزبندی میان دانا و نادان آسان نیست، افلاطون جان.

انسان ها به هر کاری که دست می زنند

شطی از شعور در ضمیرشان جاری می شود.

3

رهاورد سیستم سرمایه داری و هر جامعه طبقاتی بطور کلی

فقط فقر مادی نیست.

به همراه فقر مادی و چه بسا حتی قبل از آن

فقر معنوی از راه می رسد

و آدمی همزمان بلحاظ جسمی و روحی و روانی تخریب می شود

آنگاه از آدمی

ـ به قول فروغ فرخزاد ـ

تفاله یک زنده می ماند :

بی خرد خردستیز خودستیزی.

سینه و زنجیر و قمه و قداره زنی

نشانه های همین روند و روال تخریب جسم و جان آدمیان است 

.

4

فقط دوست داشتن بعضی آدم ها چنین نیست، حریف.

شناخت همه چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی

از همین قرار است:

به زبان فلسفی

پراتیک (تجربه، آزمون، آزمایش، عمل(

منشاء و محک تئوری (نظر، اندیشه، شناخت  (است.

خواجه شیراز حتی از این محک خبر دارد:

خوش بود گر محک تجربه آید به میان

تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

بدون تجربه و بدون خطر کردن به برقراری دوستی با کسی

شناختی از او میسر نمی شود.

5

 

ازدواج کردی؟

نه

همجنس بازی؟

نه

پس یعنی دوست پسر (؟!) داری؟

یه چیزی بیشتر از این حرفا 

.

شریک زندگی داری؟

یه چیزی کمتر از این حرفا 

نمی دونم، چهل هزار سال از پیدایش زبان به دست انسان می گذره

ولی هنوز هیچ واژه ای برای توضیح رابطه ای که 

من دارم به وجود نیومده!

رومن پولانسکی

رومن پول و ویسکی

برای اینکه چیزی نامدار شود

باید در آئینه ذهن آدمی بازتاب یابد.

تو هنوز تفکر مفهومی نیاموخته ای

تکلم و زبان نتیجه کار روی چیزها ست

شماها دچار فتیشیسم (بت پرستی)  هستید

شماها به عوض زندگی کردن، رل بازی می کنید.

رابطه زناشوئی تان نیز یکی از این رل ها ست.

به همین دلیل در آئینه ذهن تان بازتاب نمی یابد

و بی نام می ماند

مثل هر چیز کشکی دیگر

پایان