۱۳۹۳ آبان ۴, یکشنبه

سیری در شعر «اسید» از کوروش کیانی قلعه سردی (4)


تحلیلی از ید الله سلطان پور   

مشکل از زشتی ابر است، نه زیبایی ماه
روی ما این همه بیهوده نپاشید اسید

·        معنی تحت اللفظی:
·        مسئله نه زیبائی ماه، بلکه زشتی ابر است.
·        اسید پاشیدن بر روی ما بیهوده است.

1
مشکل از زشتی ابر است، نه زیبایی ماه

·        شاعر در این مصراع، دوئالیسم نور و ظلمت را که مانی پیامبر به میراث نهاده است، به شکل دوئالیسم زیبائی و زشتی از سوئی و به شکل دوئالیسم ماه و ابر از سوی دیگر بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن نور (زیبائی، ماه) می داند.
·        دوئالیسم در زبان لاتین هم مانیگروی (منیچه ئیسم) نامیده می شود.
·        اصطلاح مانیگروی را تحت تأثیر احمد کسروی می سازیم.
·        یادش به یاد باد.

2
مشکل از زشتی ابر است، نه زیبایی ماه

·        شاعر در لفافه ابر و ماه در حقیقت دیالک تیک طبقه حاکمه و طبقات اجتماعی محکوم را به شکل دوئالیسم زشتی و زیبائی، ابر و ماه بسط و تعمیم می دهد و عملا تحریف می کند.

·        چرا تحریف؟

3
مشکل از زشتی ابر است، نه زیبایی ماه

·        اولا به این دلیل که بینش دوئالیستی، طرز تفکر باطلی است.
·        اگرچه آن رواج وسیع دارد و مغز مردم را به بند می کشد و مفلوج می سازد.
·        هستی ـ چه هستی طبیعی و چه هستی اجتماعی و چه انعکاس آنها در آئینه ذهن بشری ـ از ذره تا کهکشان جولانگاه دیالک تیک است و نه دوئالیسم.
·        میان نور و ظلمت دیوار دوئالیستی کشیده نشده است.
·        رابطه نور و ظلمت رابطه ای دیالک تیکی است.
·        اگر کسی مقدمات فیزیک کلاسیک را بداند، به این حقیقت امر پی می برد.
·        زیبائی و زشتی هم در رابطه دیالک تیکی با هم قرار دارند و چه بسا به یکدیگر مبدل می شوند.

4
مشکل از زشتی ابر است، نه زیبایی ماه
روی ما این همه بیهوده نپاشید اسید

·        ما خاستگاه و پایگاه طبقاتی شاعر را نمی شناسیم، تا منظور او را از «ما» کشف کنیم.
·        منظور شاعر از «ما»، اما چه توده زحمتکش و «بی همه چیز» و چه طبقات اجتماعی دیگر باشد، با طبقه حاکمه (که اجامر و اوباش روحانی با و بی عمامه نمایندگی اش می کنند) نه در رابطه دوئالیستی زیبا و زشت و یا ماه و ابر، بلکه در رابطه تنگاتنگ دیالک تیکی قرار دارد.
·        «ما»ی شاعر در روی کار آمدن ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی بی تردید سهم معینی به عهده داشته و در حفظ و تحکیم آن نیز کماکان به عهده دارد.

5
مشکل از زشتی ابر است، نه زیبایی ماه
روی ما این همه بیهوده نپاشید اسید

·        مشکل ـ بر خلاف تصور شاعر ـ از زشتی ابر و زیبائی ماه نیست.
·        شاعر اگر به چراغ جهان بینی (فلسفه) توده های مولد و زحمتکش مجهز می بود، حتما به ریشه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، ایده ئولوژیکی و تاریخی اسید پاشی پی می برد.
·        اگر ایرانی جماعت تیز بیندیشند، درمی یابند که در هر کدام از آنها اسید پاشی با شیشه اسید و باز در آستین کمین کرده است و مرتب اسید می پاشد.
·        اسیدها و بازها اما بلحاظ فرم متفاوتند.
·        ما شاعر و نویسنده رادیکال اندیش نداشته ایم تا روانشناسی جامعه تشریح شود و به خودشناسی مردم مدد رساند.


·        این همان جامعه ای است که روشنگر بزرگ خود را در ملأ عام، آنهم دم در دادگستری به ضرب خنجر از پا در می آورد، تا روشنگری رؤیائی، ایدئالی دست نا یافتنی بماند در سرزمین وحشت و روشنگر حتی از سایه خود به وحشت افتد.
·        این همان جامعه ای است که در آن از دیرباز، هر بقالی، جلاد بالقوه ای و هر تاجری قلدر بی رحمی است.

6
مشکل از زشتی ابر است، نه زیبایی ماه
روی ما این همه بیهوده نپاشید اسید

·        «ما»ی ماه واره ی زیبائی در مقابل طبقه حاکمه ابر گونه ی زشتی صف نکشیده تا پس از کنار زدن آن، جامعه را روشن سازد.
·        شاعر اگر به اوپوزیسیون ضد همین طبقه حاکمه متکی بر اجامر و اوباش اسید پاش نظری اندازد، می بیند که مسعود و مریم و رضا و فرح و فرخ و غیره تفاوت و تضادی با آنها ندارند.

·        درد ملت ایران، درد مزمن عمیقی است که فقط با زیر و زبر گشتن جامعه می تواند درمان شود.
·        با زیر و زبر گشتن اوبژکتیو و سوبژکتیو توأمان.

7
·        این بدان معنی است که هم باید مناسبات تولیدی جامعه زیر و زبر شود، یعنی مالکیت خصوصی بر وسایل تولید جای خود را به مالکیت اجتماعی دهد و هم باید اعضای جامعه زیر و زبر شوند و دیگرگون شوند:
·        ددان درنده و همنوع ستیز و چه بسا حتی خودستیز باید آدم شوند.
·        ایندیویدوئالیسم و اگوئیسم باید جای خود را به هومانیسم و همبستگی دهد.
·        توده های مولد و زحمتکش باید زمام امور را به دست گیرند و «سرنوشت» خود را خود تعیین کنند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر