۱۳۹۳ آبان ۴, یکشنبه

سیری در جهان بینی هاتف رحمانی (18)


«شوربختی» عاشقانه
هاتف رحمانی
سرچشمه:
نوید نو
(92/1/14)
تحلیلی از  یدالله سلطان پور   

مثلا آن هایی که همین اواخر ، پس از برگذاری (برگزاری) پیروزمندانه کنگره ششم ، پشت "رهبری شهید" پنهان می شوند و بر سرخای گل سرخ سرفراز حزب که یادگار همان "رهبری شهید" است لکه های سیاه می پاشند ، عملا نقض غرض می کنند وفراموش می کنند که بارزترین مشخصه " رهبری شهید " در تمام طول بیش از 40سال پایبندی اصولی آن ها به اصول و مبانی سازمانی وحفظ استحکام وتمامیت حزب توده ایران در همه شرایط بوده است

·        حریف در این جمله ی بلحاظ انشائی معیوب با واژه های من در آوردی از قبیل «سرخا» و با  مفاهیم نامناسب از قبیل «نقض غرض» و غیره برای اقناع مراجع ضمیر رقیب و یا به نیت غلبه بر آنها و عملا برای دفاع از فرمالیسم حزبی، به تطهیر «رهبری شهید» می پردازد و ضمن تطهیر سطحی، کشکی و الکی آنها، بارزترین مشخصه ی آنها را در پای بندی بر فرمالیسم و چه بسا فرمالیته خلاصه می کند و به ابتذال می کشد.  

1
مفهوم «رهبری شهید»

·        مخترع مفهوم «رهبری شهید» و  مفاهیم مشابه بی کمترین تردید ایادی با و بی عمامه طبقه حاکمه فعلی اند.
·        این جور  مفاهیم در کشور «عه» هورا حسابی مد شده اند و مرتب تولید و بازتولید می شوند.


·        اخیرا در جائی در عنتر نت، عکس آخوند بچه بازی را در حال سوء استفاده جنسی از کودکان مردم، انداخته بودند و او را به لقب «حجة الاسلام فلانی شهید» مزین کرده بودند که هم دنیا را داشته و هم حالا عقبی را دارد.
·        شاید به همین دلیل هم شهید شده تا با کله به وسط بهشت بیفتد و به کام دل برسد.

·        ما را مدتی این سؤال به خود مشغول داشته که چرا این جور  مفاهیم خر رنگ کن ساخته می شوند؟

2
مفهوم «رهبری شهید»

·        شاید دلیل اول تشکیل این جور مفاهیم، خوردن کفگیر بر ته دیگ باشد.
·        وقتی آخوندی هیچ فضیلت نظری و عملی نداشته باشد، تنها مخرج خروج از بن بست، برجسته کردن چیزهائی از این قبیل خواهد بود.

3
مفهوم «رهبری شهید»

·        اما رهبری «سابق» حزب توده، هر عیب و ایرادی هم که داشته باشد، بلحاظ خرد و شخصیت ده سر و گردن از همه رهبران همه طبقات اجتماعی کشور عه هورا برتر بوده است.
·        کسانی که ددان درنده فئودالی ـ فوندامنتالیستی خردستیز خون ریز پس از زجر جسمی و روحی و روانی شقه شقه کرده اند، ارجمندترین ارواح جامعه بوده اند.

·        از این رو، می توان باز هم از خود پرسید که چرا صفت «شهید» برای رهبران حزب توده «سابق» انتخاب شده است؟

4
مفهوم «رهبری شهید»

·        دلیل حضرات شاید همان دلیل سازندگان  مفاهیم «امام شهید» و غیره باشد.
·        یعنی فقر فکری و فرهنگی خود سازندگان این  مفاهیم باشد.
·        همه حضرات از همه مراجع ضمیر تنها چیزی که ندارند، خرد اندیشنده است.
·        به جرئت می توان گفت که اگر آخوندها بهتر از سران اوپوزیسیون نباشند، بدتر از آنها هم نیستند.
·        خرد و خود اندیشی کمیاب و کیمیا ست.

5
مفهوم «رهبری شهید»

·        استفاده از این جور مفاهیم مذهبی مبتذل می تواند به دلایل زیر هم باشد:

الف
·        به دلیل فقدان صداقت انقلابی باشد.

ب
·        به دلیل فقدان اصولیت انقلابی و پرولتری باشد.  

ت
·        به دلیل داشتن تمایلات پراگماتیستی باشد:
·        پراگماتیسم یکی از مکاتب مهم معرفتی ـ نظری در ایده ئولوژی امپریالیسم است:
·        رد قاموس پراگماتیسم، حقیقت آن چیزی است که مفید باشد.
·        تونی بلر می دانست که صدام تسلیحات هسته ای ندارد.
·        ولی پراگماتیسم سبب می شود که او دروغ خود را حقیقت جا بزند.
·        برای چنین کسانی همه چیز تا حد آلت دستی و یا ابزاری تنزل می یابد:
·        بی دلیل نیست که ابزارگرائی (اینسترومنتالیسم) یکی از مکاتب وابسته به پراگماتیسم است.

·        مراجعه کنید به ابزارگرائی (اینسترومنتالیسم)، پراگماتیسم  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پ
·        وقتی کسانی روابط دیپلوماتیک اجامر با جوامع دیگر را آلت دست قرار می دهند تا مهره معینی از طبقه حاکمه را مورد حمایت قرار می دهند و یا عکسی از پسر خونریز خردستیزی را  با رهبر خردگرای پیری برای اثبات حقانیت خط خونریز خردستیز مورد سوء استفاده قرار می دهند، ما بی کمترین تردید با پراگماتیسم سر و کار داریم.

·        پراگماتیسم هم در حزب توده و هم در استالینیسم ریشه های عمیق داشته است و اکنون در غیاب تئوری پرولتری یکه تاز میدان شده است.  

پ
·        دلیل دیگر تشکیل و ترویج این جور  مفاهیم، فقدان «جسارت مدنی» است.
·        کسی که شعور و شهامت انتقاد از خود و انتقاد اجتماعی را نداشته باشد، چاره ای جز عوامفریبی و یا حتی خودفریبی از طریق پناه بردن به  مفاهیم عوام فهم عوام پسند از این قبیل نخواهد داشت.

ث
·        شهادت فی نفسه دلیلی بر صحت و سقم نظری نیست.
·        یکی از شهدای اخیر، معمر قذافی بود که حتی به گناهان مرتکب نشده اقرار کرد و به خانواده های «شهدای» ترور  لوکربی میلیون ها دلار حواله کرد.
·        حتی بطور غیر مستقیم دولت اسرائیل را برسمیت شناخت.

ج
·        معیار صحت و سقم خط مشی ها پراتیک است.
·        رهبری سابق حزب توده را باید به قول حریف مورد تحلیل «عینی و واقع بینانه»  قرار داد تا هم مشخصات بارز آنها روشن شوند و هم خطاهای خطیر آنها کشف و نقد شوند تا روزی از روزها در کره مریخ تکرار نشوند.
·        چون در زمین، دیگر کسی به فکر بهشت برین نیست.

6
بارزترین مشخصه "رهبری شهید " در تمام طول بیش از 40 سال 
پایبندی اصولی آن ها به اصول و مبانی سازمانی وحفظ استحکام 
وتمامیت حزب توده ایران در همه شرایط بوده است.

·        آری حق با حریف است.
·        ولی آیا این پای بندی کورکورانه به «اصول و مبانی سازمانی» درست و مثمر ثمر و حاصلخیز بوده است؟
·        «اصول و مبانی سازمانی» هر چه باشند، چیزهای فرمال اند و لذا ثانوی اند و باید با توجه به محتوا مورد حلاجی مستمر قرار گیرند، تصحیح، تدقیق و یا حتی با «اصول و مبانی سازمانی» متکامل تری و موثرتری جایگزین شوند.

7
·        اگر «بارزترین مشخصه رهبری سابق حزب توده»، پای بندی به عوامل فرمال و ثانوی بوده، پس رهبری سابق نه رهبری مجهز به ساز و برگ خرد، بلکه بی خبر از خرد بوده است.
·        چون خرد همیشه دیالک تیک فرم و محتوا را در مد نظر دارد و نه فرم محض را.
·        برجسته کردن فرم و تحقیر محتوا از بارزترین مشخصات احزاب و شخصیت های غیر توده ای است.
·        توده برای فرم و شهادت و هارت و پورت تره حتی خرد نمی کند.

8

·        اگر لنین و بلشویسم و لیبکنشت و لوکزمبورگ «پای بندی به  اصول و مبانی سازمانی» کذائی را بسان حریف مطلق می کردند، اصلا جنبش کارگری ـ کمونیستی نجات نمی یافت، اصلا انقلاب اکتبر پیروز نمی شد.
·        در آن صورت ادوارد برنشتین و کائوتسکی و شرکاء سکاندار کشتی توده مولد و زحمتکش می شدند.

9
·        بارزترین مشخصه لنین و لیبکنشت و روزا لوکزمبورگ و بلشویک ها هرگز پای بندی صرف به اصول و مبانی سازمانی سوسیال ـ دموکراتیسم نبوده است.
·        از این رو، این مدح حریف از «رهبری شهید» مدح شبیه ذم است.
·        اگر خدای نکرده به نیت وارونه سازی دیالک تیک فرم و محتوا نباشد.
·        یعنی اگر هدف حریف، بی اعتنائی به «سرنوشت» جنبش کمونیستی ـ کارگری نباشد.  

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    رد قاموس باید در قاموس باشد.

    وقتی کسانی روابط دیپلوماتیک اجامر با جوامع دیگر را آلت دست قرار می دهند تا مهره معینی از طبقه حاکمه را مورد حمایت قرار دهند و یا عکسی از پسر خونریز خردستیزی را با رهبر خردگرای پیری برای اثبات حقانیت خط خونریز خردستیز مورد سوء استفاده قرار می دهند، ما بی کمترین تردید با پراگماتیسم سر و کار داریم

    با پوزش.

    پاسخحذف