۱۳۹۳ آبان ۸, پنجشنبه

سیری در جهان بینی هاتف رحمانی (22)


«شوربختی» عاشقانه
هاتف رحمانی
سرچشمه:
نوید نو
(92/1/14)
تحلیلی از  یدالله سلطان پور   

باشد ، حرفی نیست ، هرچه دل شان می خواهد بکنند،
اما لطف کنند وهویت توده ای را به غارت نبرند.
حزب درست کنند، سازمان ایجاد کنند، با هرکه دل شان می خواهد "حزب بزرگ چپ " تشکیل دهند، در تریبونال های مختلف شرکت کنند، زخم های شان را پرچم بسازند
در یوتیوپ وسایر رسانه های مجازی به نمایش بگذارند،
اما بپذیرند که "توده ای سابق" هستند.

·        این بخش از مقاله حریف هم حاوی اطلاعاتی راجع به طرز تفکر مراجع ضمیر رقیب است و هم از طرز تفکر خود حریف پرده برمی دارد.
·        محتوای همین فراز از مقاله حریف، چند روز پیش به صورت شعری در سایت «نوید نو» تحت عنوان «بیانیه» تبیین یافته است:
بیانیه
احمد سپیداری

·        ما دوباره برخاسته ایم
·        تمام مسئله اینجا ست
·        و بوی حضور ما
·        دردناک ترین اتفاقی است
·        که خون برخی کینه ها را
·        به جوش می آورد.

·        با این سرگذشت غریب
·        و آن نارفیقان نیمه راه
·        به شلاق نیازی نیست.

·        ما درد را خوب می شناسیم
·        سرکوب این بار
·        به شکلی "نرم" ادامه می یابد.

·        باز دشمنان به ظاهر قهرمانند و
·        ما در به اصطلاح
·        "کژ راهه" های دست سازشان
·        سرگردان!

·        بگذار به نام ما کتاب انتشار دهند
·        سایت راه بیاندازند،
·        مقاله بنویسند،
·        مصاحبه کنند
·        و بگویند این تنها تاریخ شما نیست،
·        "ما تاریخ مشترکی داریم"

·        راست می گویند
·        ما تاریخ مشترکی داشته ایم:
·        تلاش های مشترکی
·        که آنها به باد دادند
·        امکانات مشترکی
·        که در هر بزنگاه
·        به یغما بردند
·        آرشیوهای مشترکی که دزدیده اند.

·        ما آرمان های مشترکی داشتیم
·        که در تند پیچ های راه
·        زیر پا گذاشتند
·        و رمز و رازهای مشترکی
·        که به هیچش فروختند.

·        بگذار به اسم "روشن شدن حقایق"
·        و "بررسی ضعف ها"
·        - که از پس آن حجم خونریزی
·        کم هم نمی توانست باشد –
·        چهره عیان کنند و
·        هر چه که می خواهند بگویند.

·        ما دشمنان و نیز
·        دیگرانی را که به نام "وحدت"
·        - حتما در گرد خود –
·        خودخواهانه
·        تیغ در چهره ی ما می کشند
·        خوب می شناسیم
·        و دست شان را پیشاپیش خوانده ایم.

·        دوستان،
·        کار زیادی در پیش است
·        ما حتی شگفت زده هم نیستیم
·        مزدور مزد بدور ریختن وجدانش را می گیرد.

پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

1
باشد ، حرفی نیست ، هرچه دل شان می خواهد بکنند، 
اما لطف کنند وهویت توده ای را به غارت نبرند.

·        طرز تفکر فرمالیستی حریف در این جمله او نیز آشکار می گردد:
·        هزاران نفر اسم فرزند خود را سلیمان می گذارند.
·        این کار هزاران نفر آیا به «غارت هویت سلیمان» معروف منجر می شود؟
·        اسم که تعیین کننده هویت معینی نیست، تا با استفاده از آن، هویت یاد شده به غارت رود.
·        دیالک تیک نام و شخص (چه شخص فردی و چه شخص حقوقی، مثلا هسته و دسته و گروه و سازمان و حزب و انجمن و شرکت و غیره)    بسط و تعمیم دیالک تیک نمود و بود و یا دیالک تیک پدیده و ماهیت است و در این دیالک تیک نقش تعیین کننده از آن ماهیت است و نه نام.
·        حریف بی تردید از این حقیقت امر خبر دارد.
·        سؤال ولی این است که اعتراض حریف به چه دلیل است؟

2
باشد ، حرفی نیست ، هرچه دل شان می خواهد بکنند، 
اما لطف کنند وهویت توده ای را به غارت نبرند.

·        دلیل این اعتراض حریف و امثال او شاید این باشد که کله و چنته حریف از اندیشه خالی است.
·        اعتراض هائی از این دست از سوی همه مراجع ضمیر به یکدیگر به همین دلیل است.
·        ما بندرت در یکی از این مراجع ضمیر به اندیشه ای و یا اندیشنده ای برخورد کرده ایم.
·        ارزشمندترین چیزی که در این مراجع یافته ایم، میراث حزب توده «سابق» بوده است و کماکان است.
·        اگر بخواهیم به قدر دانی از برخی از این مراجع بپردازیم، بی تردید به همین دلیل است.
·        چون خود این بازتولید میراث گذشتگان کار کمی نیست.

3
باشد ، حرفی نیست ، هرچه دل شان می خواهد بکنند،
 اما لطف کنند وهویت توده ای را به غارت نبرند.

·        اتفاقا بر خلاف تصور حریف، تشکیل احزاب و یا سازمان های متعدد تحت نام حزب توده ایده بدی هم نیست:

الف
·        اولا به این دلیل که حزب توده حقیقی عملا تصفیه می شود و بهتر می تواند رشد کند.
·        البته اگر حزب توده حقیقی وجود داشته باشد.

ب
·        ثانیا به این دلیل که رقابت موجود میان آنها می تواند به مبارزه ایده ئولوژیکی و تئوریکی حاصلخیزی (حیدر مهرگان)  منجر شود.
·        در نتیجه ی مبارزه ایده ئولوژیکی و تئوریکی، هم خود حزب توده حقیقی توسعه نظری و ایده ئولوژیکی و نهایتا عملی می یابد و هم روشنگری علمی و انقلابی عمیقی در جامعه صورت می گیرد.

ت
·        ثالثا در نهایت، واحدهای سیاسی که دارای سابقه اسمی و نمودین مشترک اند، بهتر می توانند به تشکیل جبهه ای برای نیل به آماج های تاکتیکی و یا استراتژیکی نایل آیند.

4
باشد ، حرفی نیست ، هرچه دل شان می خواهد بکنند،
 اما لطف کنند وهویت توده ای را به غارت نبرند.

·        اما ظاهرا قضیه از قراری دیگر است و اعتراض حریف، بیشتر هارت و پورت است و نه مرزبندی نظری، ایده ئولوژیکی و طبقاتی.
·        برای اثبات این ادعای خود بهتر است که از مراجع ضمیر مشخص مورد نظر حریف تحلیل مشخصی ارائه داده شود.
·        تا معلوم شود که اختلاف مراجع ضمیر بر سر چیست.

5
·        بنظر ما همه این مراجع ضمیر نه مارکسیستی ـ لنینیستی، بلکه فیگوریستی اند.
·        یعنی هر کدام از آنها مهره ای (فیگوری) از طبقه حاکمه را مهدی موعود می دانند و برای پیروزی خط مهدی موعود خویش از روی جسد خویش حتی می گذرند.
·        یکی در خط موسوی و کروبی است.
·        دیگری در خط احمدی نژاد.
·        سومی در خط روحانی است.
·        چهارمی در خط امام و یا «رهبری شهید»
·        و الی آخر.

·        این اما به چه معنی است؟  

6
·        این بدان معنی است که مراجع ضمیر فقط بلحاظ نام، توده ای اند و نه بلحاظ ماهیت.
·        چون طرفداری از مهره های طبقه حاکمه عملا به معنی طرفداری از طبقه حاکمه است که ضد دیالک تیکی توده است.
·        اینکه میان جناح های مختلف طبقه حاکمه اختلاف و جنگ زرگری هست، دلیلی بر تضاد ماهوی موسوی و کوسه و روحانی و احمدی نژاد و غیره نمی شود.
·        به همین دلیل میان مراجع ضمیر هم تفاوت طبقاتی و ماهوی وجود ندارد و همه از دم خادم طبقه حاکمه اند، فرق هم نمی کند که خود بدانند و ماستمالی کنند و یا از فرط حواش پرتی ندانند و هارت و پورت کنند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر