۱۳۹۳ شهریور ۲۶, چهارشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (171)


فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین

بخش پنجم
معمای حیات به مثابه موضوع وحشت انگیز فلسفه     
قسمت دوم
ایدئالیسم حیات:
گئورگ سیمل (1858 ـ 1918)

32
 جان لاک (1632 ـ 1704)
فیلسوف انگلیسی
نماینده اصلی امپیریسم (تجربه گرائی)
از شخصیت های برجسته روشنگری انگلیس
از تئوریسین های قرارداد اجتماعی

·        در تفکر کلاسیک بورژوائی که همزیستی مبتنی بر سود متقابل، میان فلسفه و شناخت اقتصادی، نخست بطور نطفه ای در آثار هوبس تشکیل می شود و بعد در آثار جان لاک تا روشنگری اسکاتلند شکوفا می گردد، افکار فلسفی به مثابه پیش شرط های مقولات اقتصادی اند و نه فقط به عنوان  مفاهیم «جامعه بورژوائی» و یا  مفاهیم انسانی رسوب می کنند، بلکه علاوه بر آن، به تشکیل طرح های معرفتی ـ نظری ـ منطقی مدد می رسانند.  

33
 کوندرسه (1743 ـ 1794)
فیلسوف، ریاضی دان، سیاستمدار روشنگری فرانسه در دوره انقلاب کبیر فرانسه

·        اقتصاد سیاسی ایزوله گشته و مستقل و خودکفا که افکار فلسفی را بازتاب می دهد، در آثار کوندرسه و بویژه در آثار سن سیمون و هگل، به  مفاهیم دیالک تیک عینیت اجتماعی تمایل داشته اند.

34
·        اینک در خط اصلی فلسفه پول سیمل، مقولات اقتصادی در انتزاعات فلسفه حیات منحل و مضمحل می شوند.

الف
·        پیامد این روش اولا این می شود که افکار و مسئله گذاری های مهم فلسفه کلاسیک بورژوائی، از آنجمله، افکار و مسئله گذاری های هگل از ساز و برگ شناخت، از روند معرفتی و از جایگاه خاص خود طرد می شوند و اقتصاد فلسفی گشته ای رونق می گیرد.

·        سیمل ضمنا ادعا می کند:
·        «پول خالص ترین فرم ساز و برگ (شناخت)  است»
·        (سیمل، «فلسفه پول»، ص 205، 1922)

ب
·        علاوه بر این، با این تفسیر از اقتصاد، عینیت اجتماعی مستخرجه از سوبژکتیویته و درک نشده، پیشاپیش به مثابه حامل بیگانه گشته ی بحران نمودار می گردد.  

ت
 فردیناند تونیس (1855 ـ 1936)
جامعه شناس، اقتصاد دان طبیعی، فیلسوف آلمانی
بلحاظ معرفتی ـ نظری طرفدار وحدت همه علوم بود
آثار:
جامعه و همبود

·        کتاب سیمل بعدها توسعه های موفقیت آمیز را پیشگوئی می کند.
·        سیمل به قصد مبارزه بر ضد فلسفه ماتریالیستی مارکس و اقتصاد سیاسی او به تفسیر ایدئالیستی کشفیات مارکس و مسائل مطروحه توسط مارکس می پردازد.
·        سیمل مقوله کاپیتالیسم را به پیروی از مقولات همبود (اجتماع) و جامعه فردیناند تونیس، با حوزه مفهومی تعقل (راسیونالیته) و محاسبه پیوند می دهد.

·        سیمل می نویسد:
·        «این ماهیت اندازه گیرنده، وزن کننده و محاسبه کننده دقیق عصر جدید، خالص ترین فرم روشنفکریت آن است.»
·        (همانجا، ص 499)   

35
·        این ایدئالیسم فلسفه حیاتی بنا بر محتوا و نیت خود در صدد تبیین شعور دایره وار بوده است:
·        سیمل این تز میراث فلسفه حیاتی را (باز) فرمولبندی می کند که بنا بر آن، «حواشی حیات، یعنی چیزها در ورای روحیت حیات به اربابان مرکزیت خود بدل شده اند، به اربابان خود ما، حتی.
·        بدین ترتیب، هر توان سلطه بر طبیعت خارجی (به خدمت گیری طبیعت عینی)، که ببرکت فن و تکنیک میسر می شود، به بهای اسارت در چنگ آن و به ازای صرفنظر از تمرکز حیات در روحیت تمام می شود.»

الف
·        سیمل «این ناآرامی مستور را، این قرار گرفتن ناشی از چاره نادانی  در آستانه شعور را» به مثابه مرکز بحران، در «نقصان قطعیت در مرکز روح» می داند.
·        (همانجا، ص 548)

ب 
·        سیمل می نویسد:
·        «نقصان قطعیت در مرکز روح به جستجوی ارضای لحظه ای (موقتی) در تحریکات، هیجانات و فعالیت های خارجی نو منجر می شود.
·        بدین طریق، ما از سوئی در این کلاف بی تابی و چاره نادانی گرفتار می افتیم، که خود را گاهی در ازدحام کلانشهرها، گاهی در سفر کردن ها، گاهی در شکار وحشیانه رقبا، گاهی در بی صداقتی و بی وفائی مدرن خاص در عرصه سلایق، سبک ها، اعتقادات و روابط آشکار می سازد.»
·        (همانجا، ص 551)   

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر