۱۳۹۳ شهریور ۴, سه‌شنبه

جامعه (9) (بخش آخر)

پروفسور ولفگانگ پطر ایش هورن 
برگردان شین میم شین


VII 
دیگر معانی مفهوم جامعه

·        لازم به یادآوری است که مفهوم جامعه به معانی دیگری نیز بکار می رود که بلحاظ عملی و نظری اهمیت یکسان ندارند، ولی می توانند برای فلسفه و جامعه شناسی از اهمیت شایانی برخوردار باشند.

1
·        «جامعه» اغلب بمثابه مشخصه ای برای حیات اجتماعی انسان ها بطور کلی، برای واقعیات امور مجرد و عام که در همه فرماسیون های اجتماعی و تاریخی رواج داشته اند، بکار می رود.
·        وقتی گفته می شود که حیات انسانی همواره در جامعه صورت گرفته و یا وقتی که از رابطه میان طبیعت و جامعه سخن می رود،  منظور همین معنای جامعه است.

·        در این زمینه می توان به نکات زیر اشاره کرد:

الف

·        استفاده از این مفهوم جامعه برای اهداف علمی معینی مجاز نیست.



ب

·        مفهوم جامعه یک انتزاع عالی است.

·        در این مفهوم هر آنچه که وجه مشترک همه فرماسیون های اجتماعی بوده، برجسته می شود.



ت

·        این مفهوم نمی تواند مسائل مشخص نظام اجتماعی معینی را در نظر بگیرد.



پ

·        این مفهوم به مفهوم جامعه به معنای فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی تعلق دارد و تحت تابعیت آن قرار دارد.

2
·        مفهوم «جامعه» اغلب برای مشخص کردن ساده وضع خاص معینی در روابط اجتماعی مورد نظر بکار می رود.
·        وقتی که از جامعه آلمان غربی صحبت می شود، همین معنی در مد نظر قرار دارد و منظور خطوط خاص سیستم سرمایه داری انحصاری ـ دولتی آلمان است.
·        این مفهوم جامعه نیز به مفهوم مارکسیستی جامعه به معنای فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی تعلق دارد و تحت تابعیت آن است.

3
·        گاهی هم مفهوم «جامعه» در رابطه با عمده کردن مشخصات اوضاع و احوال اجتماعی معینی بکار می رود.
·        این مشخصات اگرچه ازنقطه نظرهای معینی خاص این جامعه اند، ولی ماهیت فرماسیون اجتماعی مربوطه را تشکیل نمی دهند و جای تحلیل آن را نمی توانند پر کنند.
·        به این معنا ست، وقتی که از جوامع کشاورزی و یا جوامع پدرسالار صحبت می شود.
·        به همین سان نیز می توان از جوامع صنعتی صحبت کرد.

·        اشتباه تئوریکی فاحش مفهوم جامعه صنعتی در تئوری بورژوائی معاصر در این نیست که مفهوم جامعه در رابطه با عمده کردن سطح رشد صنعتی نیروهای مولده مورد استفاده قرار می گیرد، بلکه در این ادعا ست که خصلت یک نظام اجتماعی را در صنعتی بودن آن خلاصه می کند.

·        (غرب زدگی جلال آل احمد بر همین تئوری بورژوائی واپسین مبتنی است. مترجم)  

4
·        و بالاخره باید توجه داشت که در تبیین های سیستمتئوریکی ـ سیبرنتیکی، پیوندهای سیستمی حیات اجتماعی مفهوم جامعه اغلب معنای خاصی کسب می کند.
·        برای مثال می توان واحد مولد کالا در اقتصاد ملی سوسیالیستی را به عنوان سیستم تفسیر کرد و بقیه «جامعه» را در مقابل آن به عنوان محیط زیست سیستم تلقی نمود که بواسطه اینپوت و آوت پوت با هم پیوند دارند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر