اثری از مجید افسر
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین
8
فرق های ماهوی تعین مندی گرائی مکانیکی و تعین مندی گرائی دیالک تیکی
ادامه
فرق های ماهوی تعین مندی گرائی مکانیکی و تعین مندی گرائی دیالک تیکی
ادامه
7
·
سیستم های استوشاستیکی نیز حاکی از وجود دیالک تیک امکان، احتمال، ضرورت و واقعیت اند و به نظر تعین مندی
گرائی مکانیکی به صورت سیستم های فاقد تعین مندی می آیند.
8
·
تعین مندی پدیده ها از نظر تعین مندی گرائی مکانیکی
یکسان با قابل پیشگوئی بودن آنها ست.
9
·
تعین مندی گرائی دیالک تیکی تعین مندی سیستم های استوشاستیکی را
به رسمیت می شناسد و پیشگوئی در باره آنها را از طریق علم احتمالات امکان پذیر می
داند.
10
·
اگر به این تفاوت های ماهوی میان تعین مندی گرائی مکانیکی و تعین مندی گرائی دیالک تیکی توجه
نشود، خطر آن می رود که با استناد به نظریات علوم طبیعی مدرن، بویژه فیزیک قرن بیستم
(که دارای خطوط بارز دیالک تیکی است) مدعی کهنه شدن تعین مندی گرائی باشیم.
11
ورنر هایزنبرگ (1901 ـ 1976)
مؤسس و کاشف رابطه نادقیق و یا نامعین (در سال 1927)
حکم فیزیک کوانتومی، مبنی بر اینکه دو مقدار اندازه گیری شده یک ذره را نمی توان همیشه مستقل از یکدیگر تعیین کرد.
رابطه نا معین از نارسائی در روندهای اندازه گیری ناشی نمی شود، بلکه علت اصولی دارد.
مؤسس و کاشف رابطه نادقیق و یا نامعین (در سال 1927)
حکم فیزیک کوانتومی، مبنی بر اینکه دو مقدار اندازه گیری شده یک ذره را نمی توان همیشه مستقل از یکدیگر تعیین کرد.
رابطه نا معین از نارسائی در روندهای اندازه گیری ناشی نمی شود، بلکه علت اصولی دارد.
·
این حادثه در نقطه عطف قرن بیستم با گذار از فیزیک کلاسیک به فیزیک مدرن واقعا هم صورت گرفت.
·
پس از آنکه هایزنبرگ با
کشف رابطه نادقیق (که بطور کمی مشخص شده بود) دوئالیسم ذره ای ـ موجی را مطرح کرد و صادق نبودن تعین
مندی گرائی مکانیکی در عرصه ذرات هسته ای را اثبات نمود، فلاسفه بورژوائی و
دانشمندان علوم طبیعی هوادار آنان، این حقیقت امر را بهانه قرار داده و اعلام
کردند که تعین مندی گرائی (دترمینیسم) کهنه شده و باید دور انداخته شود و یا حداقل
در عرصه ذرات هسته ای جای خود را به تعین مندی ستیزی (فقدان تعین مندی) بدهد.
12
·
این نظر تا درجه ای رواج یافت که حتی خود مکانیک کلاسیک، تعین مندی گرائی را مطرود شمرد (بورن)
13
·
تفسیر تعین مندی گرائی ستیزانه ی فیزیک مدرن
اما از آنجا سرچشمه می گرفت که تعین مندی گرائی مکانیکی با تعین مندی گرائی بطور کلی و بویژه با تعین مندی و پیش بینی پذیری یکی انگاشته می شد.
14
·
ماتریالیسم دیالک تیکی می تواند معارف فیزیکی جدید را بدون تناقضی در
درک دترمینیستی خود وارد کند.
15
·
ماتریالیسم دیالک تیکی، تعین مندی گرائی مکانیکی را
پیشاپیش بطرز دیالک تیکی نفی کرده است، آنهم خیلی وقت ها پیش از آن که کشفیات
دگرگونساز فیزیک به نفی فیزیک کلاسیک آغاز کند و تجدید نظر در درک مکانیکی تعین
مندی گرائی را الزامی سازد.
16
·
تعین مندی گرائی ستیزی (ایندترمینیسم)
معاصر قابل پیش بینی بودن امور را مهمترین مشخصه
تعین مندی آنها می داند و به این نتیجه می رسد که هرجا اصولا پیش بینی ممکن نباشد، ـ مثلا در فیزیک کوانتومی ـ آنجا ایندترمینیسم و عدم تعین مندی حاکم است.
17
·
قابل پیش بینی بودن اگرچه تأیید تعین مندی گرائی است، اما به
هیچ وجه شاخص آن نیست و لذا هرجا که پیش بینی
واضح و روشن ممکن نباشد، نمی توان حاکم بودن ایندترمینیسم را
نتیجه گرفت:
·
مثلا یک قانون آماری پیش بینی صریح و روشن، به معنای مبتنی
بر تعین مندی گرائی مکانیکی آن، بدست نمی دهد، اما تعین
مندی امری را نشان می دهد که در آن ضرورت و تصادف
وحدت دیالک تیکی تشکیل می دهند.
18
·
در باره فرم های عالی تر حرکت ماده، بویژه در عرصه جامعه
نیز به دلیل بغرنجی فوق العاده ی بسیاری از حوادث و روندها پیش بینی دقیق و مو به
مو همیشه ممکن نیست.
·
ولی علیرغم آن، حوادث اجتماعی از تعین مندی قانونمند برخوردارند و قوانین حرکت جامعه
بشری ـ که توسط مارکس و انگلس ـ کشف و تدوین شده
اند، امکان پیش بینی توسعه آن را ـ حداقل
در خطوط عمده اش ـ فراهم آورده اند.
19
·
ماتریالیسم تاریخی شالوده علمی و اصول اساسی لازم برای توضیح علمی
و علی قانونمند تاریخ و حیات اجتماعی بطور کلی را به وجود آورده است.
20
·
بدین طریق، فلسفه مارکسیستی ـ ماتریالیسم
دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی و تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی ـ
امکان کاربست خالی از تناقض تعین مندی گرائی دیالک تیکی
را در کلیه عرصه های واقعیت عینی پدید آورده است.
·
مراجعه کنید به ایندترمینیسم (تعین
مندی گرائی ستیزی)، علیت، شرط، اشتراط، قانون، پیوند در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر