در قحطقرنی کلمات
ما نگفتیم، تو تندیسش کن
ما نگفتیم، تو تندیسش کن
در قحطقرنی کلماتی که
با شین شروع شوند،
گفتتن و نگفتنش هم یکسان بود.
گاف سنگزاد
گفتتن و نگفتنش هم یکسان بود.
گاف سنگزاد
·
اندیشنده در رابطه با هنر رمان خوانی و فن تحلیل رمان در
خطبه ای خطاب به «دوستانی» گفت:
·
عجب دوستانی داریم.
·
اگر پول و پله داشتیم و ضمنا اجرت چماقکش در عهد بربریت چوب
و چماق سرسام آور نبود، برای هر کدام از دوستان، چماقکشی اجیر می کردیم تا حساب شان
را حسابی کف دست شان بگذارد و ما را از شر «دوستان» خلاص کند.
·
قرون وسطی دیری است که سپری شده و بشریت وارد عصر بربریت
جدید شده است.
·
رمان را دیگر نمی خوانند.
·
رمان را امروزه یا می شنوند و یا می بینند.
·
و گرنه چگونه می توان یک میلیون صفحه رمان خواند.
·
تحلیل کتاب هم باید پس از اطعام و هضم و جذب آن صورت
گیرد.
·
همراه و همزمان با خواندن رمانی، نمی توان آن را تحلیل
کرد، ولی می توان جملات گسیخته ای از آن را بفهمی ـ نفهمی نشخوار کرد و به مثابه
فهم کتاب به خورد خود و امثال خود داد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر