۱۳۹۳ مرداد ۲۹, چهارشنبه

سیری در شعری از حمید مصدق (4)

گرنیکا
اثری از پابلو پیکاسو
صفای گمشده
تحلیلی از شین میم شین 
  
هميشه دلهره با من،
هميشه بيمي هست
كه آن نشانه ی صدق از زمانه برخيزد
و آفتاب صداقت ز شرق بگريزد.

·        معنی تحت اللفظی:
·        دلهره و هراس من همیشه از این بوده که صدق از زمانه ما رخت بربندد و آفتاب صداقت از شرق بگریزد.

1
·        این فراز از شعر مصدق حاوی چه معنائی است؟
·        به عبارت دیگر، شاعر در این بند شعر، کدام حقیقت امری را، کدام نظر بحق و یا ادعای باطلی را و یا کدام توهمی را پیش شرط قرار داده است؟

·        برای پاسخ نسبتا علمی و عینی به این پرسش باید این بند شعر مورد تحلیل دیالک تیکی قرار گیرد.
·        یعنی بر اساس  مفاهیم خود شاعر مورد بررسی قرار گیرد.

2
هميشه دلهره با من،
هميشه بيمي هست
كه آن نشانه ی صدق از زمانه برخيزد
و آفتاب صداقت ز شرق بگريزد.

·        از محتوای این بند شعر معلوم می شود که شاعر زمان ماضی را و یا در بهترین حالت، حال حاضر را، یعنی وضع موجود را می پسندد و حتی ایدئالیزه، تجلیل و تقدیس می کند:

3
·        دلهره و هراس شاعر اولا از این بابت است که صدق و صفای زمانه فنا شود.
·        هر واقع بینی پس از خواندن این بند شعر، هراس زده از خود می پرسد:
·        کدام صدق و صفا؟

·        در زمانه شاعر دو جنگ جهانی وحشت انگیز رخ داده است:

الف

·        در جنگ جهانی اول 10 میلیون انسان از کودک و پیر و جوان گله صفت به مثابه قربانی به معبد طبقه حاکمه امپریالیستی برده شده اند و بی رحمانه ذبح شده اند و هزاران شهر و روستا با دار و ندارشان خاک و خاکستر شده اند.

ب

·        در جنگ جهانی دوم 60 میلیون انسان از کودک و پیر و جوان برای نجات نظام حاکم از سقوط دوباره به مثابه قربانی معصوم و مظلوم به معبد طبقه حاکمه امپریالیستی برده شده اند و چه بسا حتی زنده نزده سوزانده شده اند و دهها هزار شهر و روستا با دار و ندارشان بمراتب فجیعتر و وخیمتر و عمیقتر و ریشه ای تر خاک و خاکستر شده اند.

4

·        هنوز جنگ جهانی نکبت بار به پایان نرسیده که جنگ بمراتب کثیف تری بر ضد خلق کوچکی و به قول مزدوران یانگی، خلق مورچه واره ای نخست از سوی امپریالیسم فرانسه و پس از شکست مذبوحانه اش از مورچه ها در دین بین فو، از سوی امپریالیسم تازه نفس امریکا شروع شده و میزان بمب هائی که بر سر سکنه سرزمین کوچکی فرو باریده، بمراتب بیشتر از مجموعه بمب هائی بوده که در جنگ جهان دوم بر سر سکنه همه کشورهای جهان فروباریده بود.

5

·        در میهن خود حمید مصدق در همین اثنا و واویلا حکومت منتخب مردم تحت رهبری بورژوائی تصادفا به نام محمد مصدق در هراس و دلهره از سوء استفاده از او  بوسیله «میراث خواران استعمار» با حمایت همه جانبه استعمارگران قدیم و جدید، یعنی امپریالیسم انگلیس و امریکا سرنگون  شده و استبداد پهلوی دوباره بر قرار گردیده و «میراث خواران استعمار» در هیئت سرداران سلحشور توده دسته دسته تیرباران شده اند و یا در زیر زجر شکنجه جنون گرفته اند.
·        بگذریم از اندونزی که یک میلیون نفر از«میراث خواران استعمار» با قمه و قداره قلع و قمع شده اند.

6
هميشه دلهره با من،
هميشه بيمي هست
كه آن نشانه ی صدق از زمانه برخيزد
و آفتاب صداقت ز شرق بگريزد.

·        کدام نشانه صدق و صفا قرار است که از زمانه بگریزد؟
·        هر خردگرای خوداندیشی از خود می پرسد:
·        «چگونه، چرا و به چه دلیل حمید مصدق به این زمانه این چنین عمیق دل بسته است؟
·        در حالیکه چنین زمانه بیشتر به درد فرار از آن می خورد تا به درد قرار در آن.» 


 فرانسیسکو گویا (1746 ـ 1828)
نقاش، گرافیست اسپانیائی (اواخر قرن هجدهم و قرن نوزدهم)

 خواب خرد به تولد هیولا می انجامد. 
 

·        هنرمندان دیگری در همین زمانه طرح دیگری از همین زمانه تصویر کرده اند، طرح وحشت انگیزی، طرح تهوع انگیزی.
·        از پیکاسو تا گویا 
7
·        دلهره و هراس شاعر ثانیا از این است که «آفتاب صداقت از شرق بگریزد.»
·        منظور شاعر از شرق به احتمال قوی ممالک خاور نزدیک و میانه و دور است.
·        مثلا کشور خود شاعر است.
·        خواننده در این صورت نیز از خود خواهد پرسید:
·        شرق از کی محل طلوع «آفتاب صداقت» بوده است؟


·        از مصدق چه پنهان که شرق نه محل طلوع آفتاب صداقت، بلکه محل تولد ادیان به اصطلاح آسمانی سه گانه (یهودیت و مسیحیت و اسلام) بوده است که مبلغ اکاذیب عریان بوده اند و به همین دلیل موسی و  عیسی و محمد از دست روشنگران جسور عصر روشنگری، مدال «سه کلاهبردار، سه شیاد» دریافت کرده  اند.

·        از کدام آفتاب صداقت و صفا می توان سخن گفت؟
·        ضمنا نشانه صدق چیست و چرا دلهره و هراس شاعر از گریز  آفتاب صداقت فقط از شرق است؟
·         چرا شاعر نسبت به گریز همان آفتاب صداقت از غرب بمراتب مهیب تر و خطرناک تر دلهره و هراسی ندارد؟

ادامه دارد.

۱ نظر: