پروفسور
دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
محدودیت های تعین مندی گرائی مکانیکی
·
تعین مندی گرائی مکانیکی اما در عین حال حاوی سلسله ای از محدودیت های بلحاظ
تاریخی مشروط بود، که دست و پای آن را در توضیح دترمینیستی ـ ماتریالیستی همه عرصه
های واقعیت عینی می بستند:
1
·
تعین مندی گرائی مکانیکی همه معلول ها را ناشی
از علل مکانیکی می دانست.
2
·
تعین مندی گرائی مکانیکی همه انواع حرکت ها را در حرکت مکانیکی خلاصه می کرد.
3
·
تعین مندی گرائی مکانیکی همه قانونمندی ها را با قوانین مکانیکی یکی می انگاشت.
4
·
تعین مندی گرائی مکانیکی بدین طریق، راه را به روی توضیح روندها در فرم های عالی
تر حرکت ماده ـ که با فرم مکانیکی حرکت ماده تفاوت کیفی خودویژه دارند ـ سد می کرد.
5
·
تعین مندی گرائی مکانیکی بویژه از کشف علل عینی و تعیین کننده ی روندهای توسعه اجتماعی عاجز بود.
6
·
تعین مندی گرائی مکانیکی عوامل تعیین کننده تاریخ بشری را یا به طور انتزاعی، در
جایگاه و سرعت حرکت اتم ها و مولکول ها در جسم انسانی می جست، مثلا هولباخ علت جنگ را در تندی (اسیدی بودن) زیاده از حد
صفرا در کیسه صفرای افراد متعصب و جوشش خون در قلب سردارها می دانست.
·
و یا در عوامل سوبژکتیف می جست، بدون در نظر گرفتن بنیان
های مادی و اجتماعی آنها.
7
·
از این رو بود که تعین مندی
گرائی مکانیکی ماهیتا نتوانست از
حد درک ایدئالیستی
تاریخ فراتر رود و به کشف و شناخت خودویژگی
قانونمندی های توسعه اجتماعی نایل آید:
·
به قول کلاسیک های مارکسیسم، «با مطلق کردن کماکان ضرورت (جبر)، به معنای مکانیکی آن و با انکار وجود تصادف، از منجلاب تقدیرگرائی
(فاتالیسم) سر در آورد و ضرورت (جبر) مطلق شده را به درجه
سرنوشت ناگزیر و اجتناب ناپذیر و یا به درجه اراده بی چون و چرای الهی ارتقا داد.»
·
(کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 488)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر