۱۳۹۳ مرداد ۵, یکشنبه

سیری در شعری از اسماعیل خوئی (31)

تحلیلی از شین میم شین      

غزّه 

سه 
تا چند پذیرای و کُنای ستم اید؟ 
و این گونه دچارِ وحشت و سوگ و غم اید؟

·        شاعر در این بیت، میان ستمگری و ستمکشی و وحشت و سوگ و غم ـ خواه و ناخواه ـ رابطه علی برقرار می کند:
·        چون موشک و شیر مظهر ستمگری و ستمکشی اند، بنابرین، دچار وحشت و سوگ و غم اند.

1
·        وقتی از بینش سوبژکتیویستی شاعر سخن می رود، به همین دلیل است:
·        شاعر چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای اجتماعی را نه با توجه به شرایط عینی، بلکه با توسل به خصوصیات سوبژکتیف (ستمگر و ستمکش بودن) «توضیح» می دهد:
·        اگر موشک و شیر مظهر ستمگری وستمکشی همزمان نباشند، فاتحه وحشت و سوگ و غم آنها هم خوانده خواهد شد.

2
·        راه حل شاعر همان راه حل «علمای» حوزه های «علمیه» قم و نجف و نطنز است:
·        اصلاح اعضای جامعه پیش شرط تشکیل بهشت برین بر پهنه زمین است.
·        تغییر سوبژکتیف اعضای جامعه پیش شرط تغییر جامعه است:
·        روح تعیین کننده ماده است.
·        شعور (به معنی فلسفی آن) تعیین کننده وجود است.
·        شعور اجتماعی تعیین کننده وجود اجتماعی است.
·        طرز تفکر تعیین کننده طرز زندگی است.
·        اگر فویرباخ ـ نماینده ماتریالیسم آنتروپولوژیکی ـ بشنود، سر بر سنگ لحد می کوبد.

3
·        این موضعگیری نظری شاعر، به معنی طرفداری از جهان بینی ایدئالیستی است.
·        بینش ایدئالیستی، بینشی پا در هوا ست.
·        بینش ایدئالیستی، بینشی وارونه است و به همین دلیل فقط می تواند راه حل وارونه عرضه کند.

·        واقعیت این است که تضاد ایدئولوژیکی به دلیل تضاد طبقاتی است.
·        تضاد نظری افراد جامعه و جهان به دلیل تعلقات طبقاتی متضاد آنها ست.
·        شیوه زیست، شیوه تهیه نان سفره تعیین کننده شیوه تفکر است و نه برعکس.
·        کوخ نشینی و کاخ نشینی نه به این دلیل است که کوخ نشین طرز تفکر درخور کوخ نشینی دارد و کاخ نشین طرز تفکر درخور کاخ نشینی.
·        بلکه درست برعکس.
·        کوخ نشین به دلیل کوخ نشینی طرز تفکر خاص خود را دارد و کاخ نشین به دلیل کاخ نشینی.  


4
تا چند پذیرای و کُنای ستم اید؟ 
و این گونه دچارِ وحشت و سوگ و غم اید؟

·        درک شاعر از جامعه (تاریخ) درکی است که به درک ایدئالیستی تاریخ معروف است:
·        درکی وارونه است.
·        شاعر آخرین کسی است که از وارونگی جهان بینی خود بی خبر باشد.
·        به همین دلیل به موعظه آخوند واره قناعت نمی ورزد، بلکه ضمنا به تبلیغ نظام سرمایه داری موسوم «اقتصاد بازار» می پردازد.
·        به همین دلیل بسان آخوندها ضمن تکثیر و توزیع قرآن و رساله و مفاتیح الجنان به تکثیر و توزیع و تبلیغ افکار «علمای» امپریالیسم می پردازد.  


5
تا چند پذیرای و کُنای ستم اید؟ 
و این گونه دچارِ وحشت و سوگ و غم اید؟

·        غریو طبل بیگانگی شاعر با واقعیت عینی در این بیت را  حتی کرهای مادر زاد نمی توانند نشنوند:
·        شاعر خودش را چنان به کوچه امیر پرویز «چپ» زده که هر خواننده ی حتی خرفتی از خود می پرسد:
·        واقعا قضیه از این قرار است که شاعر تصور و تصویر می کند؟

·        واقعا نتان یابو به همان اندازه «دچار وحشت و سوگ و غم» است که میلیون ها فلسطینی آواره در جهان و آواره در وطن ویرانتر از جهان؟

·        واقعا فلسطینی ها به همان اندازه بر اسرائیل ستم کرده اند و ستم می کنند که اسرائیل بر آنها؟

·        مگر می توان در جهان کنونی زیست و این چنین نسبت بدان بیگانه بود؟

·        اگر دلیل این تحریف مبرهن ترین حقایق عینی، ایدئولوژیکی نیست، پس چیست؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر