سعدی شیرازی
( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
مثل
(گلستان باب اول، ص 33 ـ 34)
تحلیلی
از شین میم شین
·
سیه گوش (حیوانی است که به
دنبال شیر می رود و از پس مانده طعمه او می خورد) را گفتند:
·
«تو را ملازمت صحبت شیر، به چه وجه، اختیار افتاد؟»
·
گفت:
· «تا فضله صیدش می خورم و از شر دشمنان، در پناه صولتش (هیبت، عظمت،
هراسناکی) زندگانی می کنم.»
·
گفتندش:
·
«کنون که به ظل حمایتش در آمدی و به شکر نعمتش اعتراف کردی، چرا
نزدیکتر نیائی، تا به حلقه خاصانت در آرد و از بندگان مخلصت شمارد؟»
·
گفت:
·
«از بطش (تندخوئی، غضب) او، همچنان ایمن نیستم. »
اگر
صد سال، گبر آتش فروزد
به
یک دم، کاندر آن افتد، بسوزد
·
افتد که ندیم حضرت سلطان را زر بیاید و باشد که سر برود.
·
حکما گفته اند:
·
«از تلون طبع پادشاهان بر حذر باید بودن، که وقتی ـ به سلامی ـ برنجند
و دیگر وقت ـ به دشنامی ـ خلعت بخشند.
·
و آورده اند که ظرافت بسیار کردن، هنر ندیمان است و عیب
حکیمان.»
تو
بر سر قدر خویشتن باش و وقار
بازی
و ظرافت به ندیمان بگذار.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر